میراث سیاسی دکتر شاپور بختیار برای ایران امروز – مهسا شیرازی
در سی امین سالگرد ترور وحشیانه و قرون وسطایی دکتر شاپور بختیار و منشی وفادارش سروش کتیبه قصد دارم نظر کوتاهی به مهمترین اندیشه های سیاسی این مرد بزرگ داشته باشم که برای رهایی ایران از استبداد و رسیدن به لائیسیته و سوسیال دموکراسی از جان خود گذشت :
1- لزوم سوسیال دموکراسی :
« من سوسیالیسم را به عنوان یک افزار توانا برای برپا داشتن یک عدالت اجتماعی می شناسم و بر آنم که توزیع دادگرانه در آمد ملی با تأکید بر سهم کار در تولید ملی شرط اصلی بقای جامعه انسانی است . به بیان دیگر باور داشتن این اصل که دادگری در گسترده ترین معنای خود تأمین کننده نیکبختی انسان است و توزیع دادگرانه ثروت که یکی از ارکان عمده جانبداری از عدالت است و از سوی دیگر نقش «کار » چه برخاسته ار اندیشه انسان باشد یا تن او سهم تعیین کننده ای را در تولید ملی داراست . توجه ویژه به چنین عامل بنیادی را به عنوان مبنای اساسی در توزیع ارزش افزوده ضروری می دانم و از آنجا که این معنی در دستگاه اقتصادی سوسیالیستی در عالی ترین شکل علمی و منطقی مورد توجه است ، استقرار این نظام را به عنوان یک مکانیسم تحقق بخش دادگری اجتماعی در دیده دارم و آن را از اصول مرامی خود می شمارم
(جزوه مبانی اندیشه های سیاسی زنده یاد دکتر شاپور بختیار)
2- لزوم لائیسیته :
« لائيسيته يعني اعتقاد کسی که به تمام مذاهب حرمت مي گذارد ولي به هيچ وجه دخالت مذهب در حكومت را نمي پذيرد . ببينيد ممالكی که به اين ترتيب عمل کرده اند به کجا رسيده اند ازهمين هلند بگيريد تا بلژيك تا آلمان تا سوئد وغيره . بدانيد که ممكن نيست يک رژيمی که درآن مذهب و حكومت يكی باشد بتواند اسم دمكرات روی خودش بگذارد . »
(ازسخنان شادروان دکتر شاپور بختیار در لاهه هلند)
3- آزادی و استبداد ستیزی :
« من بر آنم که شکوفائی جامعه در همه زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و هنری بی آنکه از آزادی برخوردار باشد میسر نیست و خودکامگی فردی و گروهی یا حزبی در هر حال بازدارنده پویائی جامعه و در نتیجه باز دارنده کار پیشرفت و توسعه مطلوب است . تجربه تاریخ ، بهترین شاهد این مدعاست ، در همه دستگاه های خودکامه از هر گروه که بوده و هستند پیدایی خشک اندیشی ، کندی رشد و پیشرفت ، بی بند و باری خلاقیت انسان ها از بدیهی ترین دنباله های منطقی چنان رژیم هائی بوده است . و در این گونه دستگاه ها به طور ذاتی امکان سود بردن از اندیشه ها از میان برداشته شده و علاوه بر انسانهای محیط که چون دیگر انسانها خواهان آزادی هستند از نیکبختی به دور مانده اند . »
(جزوه مبانی اندیشه های سیاسی زنده یاد دکتر شاپور بختیار)
4- ملی گرایی و ایران دوستی :
« در بزرگ خانواده ایرانیان از دیر باز و به شهادت تاریخ مفهوم میهن از معنای ویژه برخوردار بوده است و این مفهوم در فرهنگ ایرانی با همه هجوم های بیگانگان جای ممتازی و استوار و والای خود را نگاه داشته است و از همین رو احترام و پاسداری از آن رانخستین اصل می شناسم و به تجهیز نیروهای ملی برای پاسداری از آن و دفاع از مرز و بوم تأکید فراوان دارم . نکته ای که نباید فرو گذارده شود این است که احترام به میهن و قوم ایرانی در بر دارنده این معنی نیست که باید برتری قومی و نژادی ایرانیان را باور داشت و یک پانیسم یا تبعیض نژادی و قومی را پذیرا شد . وقتی سخن از احترام و دوستی متقابل میان ملت های جهان در میان است به طور طبیعی دیگر جایی برای برتری گرائی وجود نخواهد داشت . »
(برگرفته از جزوه مبانی اندیشه ها و برنامه های اجرایی دکتر بختیار)
آنچه در بالا به آن اشاره شد چهار اصل بنیادین در اصول سیاسی و مبارزات شادروان دکتر شاپور بختیار است. سال ها مبارزه دکتر بختیار با استبداد فرانکو ، جنگ جهانی دوم ، مبارزه با هیتلر در نهضت مقاومت ملی فرانسه ، در نهضت ملی ایران در کنار دکتر مصدق ، در دوران فعالیت در حزب ایران و جبهه ملی ایران ، پذیرش نخست وزیری و دوران اقامت در پاریس و مبارزه با استبداد اسلامی در این چهارچوب فکری بود .
در سی امین سالگرد ترور ناجوانمردانه او و در سخت ترین روزهای ایران ، گذشت زمان و ضعف و ناتوانی حکومت استبداد اسلامی درستی و اصالت پیش بینی های تاریخی او درباره ماهیت این حکومت و لزوم برقراری آرمان ها و چهارچوب فکری او را برای نجات ایران به ما نشان داد .
در روزهایی که ایران در دستان سیاه استبداد در حال ویرانی است تنها سوسیال دموکراسی ضامن برقراری عدالت اجتماعی در بهره مندی ایرانیان از منابع سرشار ایران و پایان ظلم و بی عدالتی و فقر موجود می باشد.
در شرایطی که دست دخالت ایدئولوژی روحانیون اسلامی در تمام سطوح زندگی مردم وجود دارد محکم ترین ضامن برای کوتاه شدن این دخالت لائیسیته و پایان دادن به دخالت روحانیون در اداره ایران است .
ایران امروز در چنگال دیکتاتوری فردی ولایت فقیه اسیر شده است دیکتاتوری مخرب تر از استبداد شاه که مضراتش ایران را به دست استبداد نعلین کشاند دیکتاتوری خون آشام که جان ایرانیان را به گروگان گرفته و برپایه استبداد فردی خود ایرانیان را به اسارت در آورده .
امروز بحران کرونا ، تبعیض های کمرشکن اجتماعی و اقتصادی ، نبود آینده ای روشن و گسترش چتر خودکامگی ولایت فقیه بخشی از دردهایی است که ایرانیان به آن دچار شده اند و چاره در برقراری اصول و میراث سیاسی شادروان دکتر شاپور بختیار است که تمام عمر برای آنها تلاش کرد . باشد تا با درک و آگاهی از این میراث گرانبها و تلاش ایرانین شاهد نجات و آزادی ایران باشیم .