آن را که عقل ندادی…-رامین کامران
بعضی از این سایتها هست که هر بار نگاه کردن به آنها کفاره دارد، بسکه چرند و یاوه و مطالب مزخرف منتشر میکنند. محض خبرگیری صرف هم که شده و با فواصل زیاد هم که به آنها مراجعه کنید باز یکهو بر می خورید به چیزی که فریادتان را در بیاورد.
باز نوبت «جمعی از فعالان سیاسی و مدنی» شده که اعلامیه بدهند. این دفعه آمده اند قربان صدقۀ سیستانی رفته اند که به به چه آیت اللهی است این! تا پاپ به دیدار او رفته ناگهان احساس کرده اند که شیعیان بالاخره «در انظار خارجی» صاحب اعتبار شده اند و اسلام گمشدۀ خود را که نمی دانم چند سال است دنبالش هستند و هر بار که یافته اند بدتر از پیش در آمده، بالاخره پیدا کرده اند ـ این بار در نجف.
ملی مذهبی و اصلاح طلب و سبز و بنفش و خلاصه هر چه بوده، مثل ایل بوربور هوار شده اند و اعلامیه داده اند که یافتیم! چه را یافته اند؟ اینکه مواضع دینی ـ سیاسی سیستانی خاص عراق نیست و مشکلات کل کشور های مسلمان و البته ایران، با استفاده از این روش حل خواهد شد. قدیم انواع کلاس هایی در ایران بود که در آنها همه چیز را با متد گرلاوین پاریس به شما یاد میدادند، حالا متد گرلاوین نجف آمده جایگزین قبلی.
این عقلا معتقدند که روش سیستانی که عبارت است از ندادن امتیاز به گروه و قشری ویژه، قرار است حقوق شهروندی را تأمین نماید، مزلت دین و دینداران را ارتقأ ببخشد، بر مقام روحانیت بیافزاید و خلاصه هزار کار بکند که تا به حال فکر می کردیم قرار است توسط دمکراسی و لائیسیته و این چیز ها انجام بشود.
میگویند که در «عصر ارتباطات» پذیرش تکثر و منافع شهروندان و خودداری از امتیاز دادن به قشری ویژه و…لازم است! حرمت آزادی و حقوق طبیعی چه ربط دارد به ارتباطات؟ مگر اینها با چاپار برقرار شده بود که با تلفن و اینترنت توسعه بیابد؟ اگر اینترنت از کار افتاد چه؟ باید اینها را هم تعطیل کرد؟
همگی نشسته اند و به عبارت رایج، از خرد جمعی شان استفاده کرده اند که فکری به حال خود بکنند و تازه عقلشان را که روی هم گذاشته اند، نتیجه شده این: برای بار هزارم چیز هایی را که سال هاست مردم ما دنبالش هستند از آخوند بطلبند و از اسلام استخراج کنند. چهل سال بعد از رفتن دنبال خمینی، بیست سال بعد از افتادن دنبال سید کف در دهان، ده سال بعد از رفتن دنبال دوقلو های هنرمند، چه می توان به اینها گفت که به دشنام تعبیر نشود؟ همینطوری هم توی خیابان ببینیدشان، می گویند سکولار هستیم! این طوری سکولارند! خاک بر آن سکولارتان.
کسی که بیاید و برای روحانیت و مرجعیت نقش سیاسی قائل شود و بگوید که می باید ناقد و ناظر حکومت و ارکان آن باشد، یک قدم هم از اسلام سیاسی پا فرا نگذاشته. هر چه هم بگوید حرف مفت است و راهی به بیرون از حکومت مذهبی نمی برد. مشکل اینجاست که اینها خیال می کنند که چارۀ درد را جسته اند. خودشان اهمیت ندارند، در همین افکار تا ابد دست و پا بزنند. مشکل اینجاست که مردم را به گمراهی می کشند و با این مافیای رسانه ای داخل و خارج و قیافۀ حق به جانب و تبلیغ برای دانش و سجایای اخلاقی این و آن آدم نادان که در سیاست نه شعور داشتند و نه اخلاق و کشور را به دست حکومت مذهبی و در حقیقت به باد فنا دادند، در راه کسانی که جداً می خواهند ایران را از منجلاب فعلی بیرون بکشند، مانع می تراشند.
یک کلام بگویم: این امامزاده معجز ندارد، خودتان معطلید، مختارید، مردم را با این اعلامیه ها معطل نکنید.
۱۱ مارس ۲۰۲۱، ۲۱ اسفند ۱۳۹۹