هنر و ادبیات
به دار زدن محسن- مجید نفیسی
به یاد محسن شکاری آه باران!تا چند بر بام خانهی من میکوبیو خواب مرا میآشوبی؟آیا از دروازهی زندانی میآییکه مادر محسن آنجا دیروزبا شنیدن خبر اعدام پسرشفریادی از جان برکشید؟ پنجره را باز میکنمتا فریاد او را بهتر بشنوماز زندان و چوبهی داراز خاکسپاری و زاری. میخواهم به خیابانهای ایران…
Read More »برای روز دانشجو- منیر طه
برای دانشجویانِ دلیر و دلاورِ وطنم ای تو نورِ چشمِ ایرانم، غرورِ آن دیار من سرودِ زندگی را از برایت میسُرایم من درِ آزادگی را روبرویت میگشایم پا به پایت میروم شانه به شانه راه را من خس و خاشاک را از زیرِ پایت میزُدایم پرتوِ راهِ تو را، خورشید…
Read More »بزن مُشتِ گرانت را- منیر طه
تَرَک برداشته دیوار با یک مشت خواهد ریخت بزن مشتِ گرانت را به خونآلوده اندامش بزن مشتِ گرانت را به خونآلوده اندامش رها کن سرزمینت را زِ ننگ و نکبتِ نامش 16 آذر1401- 7 دسامبر 2022 ونکوور، کانادا
Read More »مشتِ کوبنده آینده ساز-منیر طه
ای پرندگانِ راهِ آفتاب بال هایتان پر از ترانه باد دست هایتان پر از جوانه باد چشم هایتان چراغِ خانه باد آشیانتان پر آب و دانه باد دست و بالتان گشوده بر فراز مشتِ کوبنده آینده ساز ـــــــ ای پرندگانِ راهِ آفتاب تیرگیِّ ظالمانه بر فناست روشنائیِ زمانه با شماست…
Read More »بماند کهن خاک ما پایدار- منصور شکرایی
بـه نـا م خـدا چــــیره است اهـــــرِمـنبـــر این مــردم و آریـایـی وطـنکســــانی به کـــردار اهـــریمنــانســری کینه آکنده، دل تیــره گاننـشـسـتـنـد بــر جای شـاهـان پیــشدر انـدیـشـهی سود وسودای خویشز دل تــیرگی خاک ما شـد خــرابنَـوید نخسـتـیـن مـا شـد ســــرابتو گویـی کـه آ ن یــورش تـازیـا ننـوین گشـته در خــاک ایـرانیـا نگــــرفـتنــد…
Read More »«حماسه آفرینان »-م. روشنی « سیروس »
گلرخان باغ انسانیت این گلهای نوشکفته مه جبینزنان و مردان و جوانان و کودکان حماسه آفرینمایه ی افتخار اجدادینبی ترس وبیم از سرکوبگران لعینبا نعره های بی امان آتشینخشم ونفرتشان حواله مزدوران دین دار بی دینو جانیان و دزدان و شکنجه گران کاذبینبا شهامت در راه عبوراز تنگه ی تاریک…
Read More »تا ستیغِ آزادی- منیر طه
برای گلهای پرپر شده برای ساقهها و شاخههای تیر و تبر خورده منیر طه وقتی پرنده میکند پرواز چه دلشکسته است این آواز میبَرم تو را مهسا میدوانَمَت نیکا میرسانمت اسرا همزمان سارینا را تا ستیغِ آزادی خشمِ من فروکَش نیست اشک من جز آتش نیست میخروشمت از جان میفرازمت…
Read More »قِییتمَدیم اِیوانا (به ایوان برنگشتم)- منیر طه
دَدَم دِدی یاتما قز (پدرم گفت نخواب دختر) آنام دِدی اُتورما (مادرم گفت منشین) گِت مِیدانا (برو به میدان) باغر سَن اُنلارنان (تو با آنها فریاد بکش) باغر سَندَ ایرانا ( تو هم برای ایران فریاد بکش) ــــــــــ ساشلارمی دارادم ( گیسوانم را شانه کردم) بُوشلادم قُلّارما ( روی…
Read More »فنر زین دوچرخه -سروده منوچهر برومند م ب سها
به یاد یدالله رویایی از قاچ زین اسببه فنر زیر زین دوچرخهرسیدیم و دیدیم:چگونهنعلینهزار میخدر پیش هزارپا جفت شد !تا چفت وبستهزار دهان بر صد زبان میخکوب گشت!در گاری زمان، سنگ تپیدن پیشه کرد و قلب سنگیدن آموخت!آه درکاریز سیاه سالهای تباه جریان آب یافت!عاقبت فنر زیر زین دوچرخه جای…
Read More »آه آزادی-منیر طه
آه آزادی چه سنگین قیمتی داری قیمتت سنگینیِ خونِ جوانان پیکرِ در خاک و خون غلتیدۀ گُردآفریدان اوجِ فریادت هراسِ نابکاران ره رُوِ راهت اسیرِ بند و زندان بنگر این هنگامه را بَرتاب یکدم. یک دمِ دیگر که بر پا خاسته سرتا سرِ ایران غریوِ کاوههایت پرکشیده تا ستیغِ بَرکَشِ…
Read More »