Home هنر و ادبیات آرشیو هنر و ادبیات با یادِ آن پرنده که دیگر نیست-رضا مفصدی

با یادِ آن پرنده که دیگر نیست-رضا مفصدی

ین شعر به یاد ” پریشادُخت ِ” شعر پارسی: فروغ فرخزاد در سال 48
نوشته شده است که زبان شاعرانه اش متناسب با زبان شعری ام در همان سال ها است.
……………
تو با بهار پریدی
هنوز یاد عزیزت کنارِپنجره ، مانده ست.
ولاله های حیاط
به سوگواری ِ دست ِ نوازشت ای دوست !
لباس تازه ، نپوشیدند.

وآن بنفشه که بوی ترا به تن دارد
چه غمگنانه ترا آه…می کشد ای ماه !

تو با بهار پریدی
و آفتابِ سحرگاه ِ برکه های غریب
پس از غروب تو ! با بی قراری ِنرگس
زمهربانی ِ چشمانت
گفت وُ گوها داشت.

همیشه

  • ای که دلت از نسیم وُ شبنم بود –
    چراغ ِ روشن ِ یک شعر
    ودستی از مهتاب
    طلوع ِ هدیه ی تو در غروب ِ پنجره بود.

تو در کدورتِ این فصل های بی حاصل
پیام ِ باران را
برای باغچه می بردی !

وغم گرفته ترین ، اطلسی ِ گلدان را
به شادمانی ِ دستانِ خویش ،می خواندی !

تو عاشقانه ترین شعر ِاین زمان بودی !
تو خوب بودی
خوب .
…………………..
لاهیجان سال 48