عشق میهن- فریدون وحیدا
میهنم ، از هر چه بد آزاد میخواهم ترا
خرم و سرسبز و پرگل ، شاد میخواهم ترا
دیدهام بر سفرهات ارباب استثمار را
وای من، زاین دزدها آزاد میخواهم ترا
دشمنانت نیز در پیرامنت صف در صفند
دفع آنان را قوی بنیاد میخواهم ترا
بر تو بگذشتهاستتوفانها و بر جا ماندهای
جاودان بر جای و هم آباد میخواهم ترا
عشق میهنمرز و بومت را نگهداراست ومن
عاشقانی راست چونفرهاد میخواهم ترا
مردمت در راه آزادی چه جانها داده اند
بر کنار از جور و استبداد میخواهم ترا
قدرت بیدادگر چندان نمی پاید بلی
تا بمانی ، دور از بیداد میخواهم ترا
می رسد فریادهایی گاهگاه از گوشهای
گوشهایی خالی از فریادمیخواهم ترا
دفع ضحاک ستم را پهلوانها داشتی
پس یلی چون کاوهٔ حداد میخواهم ترا