
عشق در تفلیس – مرگ در تهران-جان لیمبرت-ترجمه مسیح نوروزی
تراژدی الکساندر سرگیویج گریبایدوف
در یازدهم ژوئن 1829 شاعر جوان روس الکساندر پوشکین [1799-1837]در کوهستان های قفقاز سفر می کرد تا به دیدن برادرش برود که در جبهه جنگ علیه عثمانی خدمت می کرد . در بسوبدال در مرز ارمنستان و گرجستان صحنه ی زیر را توصیف می کند:
… بعد از چند دقیقه استراحت ، دوباره راه افتادم و در برابرم ، درکناره ی رودخانه ، قلعه گرگری را دیدم . سه جریان آب از کناره بلند رودخانه فرو می ریختند، با صدای بلند . از رودخانه عبور کردم . دو گاو نر به گاری ای بسته شده بودند که داشت از شیب جاده پایین می آمد. چند نفری گرجی، گاری را همراهی می کردند.
ازشان پرسیدم : «از کجا می آیید؟»
«از تهران»
«روی گاری چه دارید؟»
«گریباید.»
جنازه گریبایدوف مقتول بود که به تفلیس می بردند.
این مواجهه ی دلخراش در کوهستان های شمال ارمنستان ( ثبت شده در کتاب سفر پوشکین و نقل شده در کتاب دیپلماسی و قتل در تهران نوشته ی لارنس کلی ) مربوط می شد به شش ماه بعد از قتل فرستاده جوان روس ، الکساندر سرگیویج گریبایدوف ، به ایران . این دیپلمات فقط یک ماه در سال 1828 در ایران بود که خیل مردم به سفارت روسیه یورش بردند و همه ی روس هایی را که در آن جا بودند به قتل رساندند، جز دبیراول ، ایوان مالستوف ، که توانست فرار کند. این تراژدی پایانی بود بر دوران حرفه ای استثنایی این روشنفکر ، دیپلمات ، شاعر و نمایشنامه نویس روس . این ماجرا همچنین منبعی است غنی از درس ها و دیدگاه ها برای دیپلمات ها و دانشجویان روابط خارجی امروز.
گریبایدوف از نزدیک در گیر سیاست قدرت طلبانه ، جنگ ، و دیپلماسی ای بود که با توسعه طلبی امپراتوری تزار در جنوب قفقاز و تحقیر سلسله ضعیف قاجار در ایران توام بود. او یکی از مذاکره کنندگانی بود که عهدنامه ی معروف ترکمن چای را در 21 فوریه 1828 )=(پنجم شعبان 1243) میان روسیه و ایران منعقد کردند. عهده نامه ای یک سویه که ایرانیان آن را نمادی از قربانی شدن و استثمارشان به دست خارجی ها می دانند.
رد سرگذشت دیپلمات جوان را می توان در ملی گرایی کوته نظرانه روسی جست و جو کرد که برتحمیل سخت ترین و تحقیرآمیزترین شروط به حاکمان قاجار اصرار داشت ؛ نیز خشم آماده ی غلیان ایرانیان که جرقه ای کوچک آنان را به خشونتی مرگبار کشاند، کینه های شخصی افرادی که برای توهین به احساسات مذهبی و غرور مقامات ایرانی فرصت پیدا کردند؛ در عین حال ، بی اعتنایی خود او به وضعیت انفجاری تهران ، اقدامات تحریک آمیز زیردستانش ، شدت توهین به غرور ایرانی ، و آمادگی مردم تهران برای انتقام گیری از تحقیر شدن کشورشان .
به علاوه ، اطاعت کورکورانه گریبایدوف از دستورها برای تحمیل تمامی مفاد عهدنامه ترکمن چای او را به این سمت سوق داد که همه پیشنهادهای لحظه آخر را برای مصالح رد کند، وگرنه به احتمال زیاد او و اعضای هیاتش نجات می یافتند.
……
*
جان لیمبرت یکی از آمریکاییانی است که 444 روز (از 4 نوامبر 1979 تا 20 ژانونیه 1981) در محل پیشین سفارت درتهران گروگان بودند. ا اکنون استاد مطالعات خاورمیانه در آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده است و نویسنده ایران در جنگ با تاریخ (1987) شیراز در عصر حافظ (2004) و مذاکره با ایران : کشتی با ارواح تاریخ (2009)-
**
مترجم پژوهشگر ؛ تهران
—
برگرفته از گاهنامه نو شماره 138 سال سی و دوم تابستان 1402 بخشی از مقاله عشق در تفلیس ، مرگ در تهران