حکمرانی باد- محمد سلمانی
وقتي كه حكمران چمن باد ميشود
اول تبر حواله شمشاد ميشود
ديگر چه مكتب و چه مرام و چه مسلكي
در گلشني كه قبلهنما باد ميشود
بلبل خموش، غنچه گرفتار، گل ملول
يعني چمن مدينه بيداد ميشود
جايي كه سنگ، زمزمه عشق سردهد
آنجاست تيشه قاتل فرهاد ميشود
يك عمر آن كه بود مجلد به جلد دوست
درگير و دار حادثه جلاد ميشود…