برای دخترم برای نازگلم- منیر طه
برای دستهایش
دستهایت
وقتی که دستهایت
عمرِ دوبارهام داد
جان رفته بود از تن
جان پاره پارهام داد
وقتی شکستم از بُن
هم در زمان رسیدی
اندامِ خستهام را
بر دوش برکشیدی
آن ریشۀ کهنسال
لرزان و بیقرار است
دیگر نه برگ و باری
بر روی شاخسار است
با اینهمه، زمان را
بر دوش میکشانم
باشد دو روزِ دیگر
روی زمین بمانم
هرچند مور و مارش
پیچیده در دمارم
آوَخ که این زمین را
من باز دوست دارم
منیر طه مارچ 2021 – ونکوور، بریتیشکلمبیا کانادا