آرشیو هنر و ادبیات
فرهادی دگر- حسین منزوی
شعری از حسین منزوی زمانی که پیکر اعدام شده برادرش توسط جمهوری اسلامی “حسن” را با هشت گلوله نشسته بر تن تحویل او و خانواده دادند.ارسالی توسط یکی از بستگان . یاد هر دو گرامی باد ابوالفضل محققی خاک باران خورده آغشته است با بوی تنتباد بوی آشنا می آورد…
Read More »جمالزاده و مشکل وطن- مجید نفیسی
یکی از اولین کتابهایی که با پول توجیبی خود خریدم «یکی بود یکی نبود»، مجموعهی شش داستان و یک فرهنگ لغات عامیانه از نویسندهی همشهریم محمدعلی جمالزاده (۱۲۷۰-۱۳۷۶) بود. از مطالب این کتاب بیش از همه، فرهنگ لغات عامیانهاش بر من اثر گذاشت چنان که با الهام از آن در…
Read More »چه آمد ؟!-منوچهر برومند(م ب سها)
شنیدم ملک زاده ای از حجازکه بودی نمادی ز جور و ز آز همان جابر نابکاری که کشتبس آزادگان را ز خرد و درشت ز روی تظاهر به قصد تباهنماید زخود نقش ایران پناه بگوید که سر خیل قوم یهودنتازد به ایران ،سرای سجود نیایشگه رستم باستانبباید ز جنگش بود…
Read More »مرگ به آوردگاه-منوچهر برومند(م ب سها)
مرگ ندارد هراسگر ز پیِ زندگی استزندگی ایستادگی استگوی به زورآوران:کس ننشیند که خصم خانه خرابی کند. کیست که تاب آورد؟بندگی، آوارگی!آنکه به آوردگاه چشم فرو بست و رفتیافت زنو زندگیزنده ی پاینده اوست ! هستیِ در بندگیدیدنِ آوارگینیستیِ واقعی است . باش مقاوم چو سنگتا نبری بار ننگ.ننگِ مدارا…
Read More »کو!؟-منوچهر برومند(م ب سها)
اصفهانی ولی نه نصف جهانرنج چل ساله ات به چهره عیان رفته زاینده رودت از دستتخُلقِ محزونِ خَلق پابستت رود و مادیُّ و نهرهایت خشکنه نسیمی که آگند چون مشک تاجو شهناز خفته اند و خموشناید آن نغمه و نوا در گوش از کسایی دگر نشانی نیستزی زمین ره بر…
Read More »مرگ در “مکه سرخ”؛ قربانیان ایرانی سرکوبهای استالینی- اسد سیف
خودکامگان با تحریف در تاریخ میکوشند آن را به تسخیر خویش درآورند. به تاریخ در هر رژیم توتالیتری که رجوع شود، در نگاه نخست دروغهایی در آنها یافت میشوند که جای واقعیت نشستهاند. در واقع رژیمهای توتالیتر با حذف واقعیتها از تاریخ، میکوشند دروغهای خویش را واقعیت جلوه دهند.در تاریخنویسی…
Read More »نگاهی به دهخدا و لغت نامه ی او -احمد افرادی
معرفی علی اکبر دهخدا، در یک مقاله ی حتی بلند، کاری دشوار، و بلکه نشدنی است؛از آن رو که نه تنها باید به حضورش در حوزه ی سیاست پرداخت، بلکه تلاش فرهنگی اش در گستره ی روزنامه نگاری، داستان نویسی،شاعری، طنز پردازی، ترجمه، جمع آوری امثال و حکم و به…
Read More »آسمان سیاه – شیرین سمیعی
چه بنویسیم که هرچه بنویسیم تکرار مکررات است ! سالهاست در سیاهی بسر می بریم و به هر کجا هم که می رویم آسمانش به همین رنگ است و خدا خود داناد تا کی این آسمان با همین رنگ سیاهش بالای سرما بندگانش باقی خواهد ماند! به ویژه برای ما…
Read More »نمک پروده جور-منوچهر برومند(م ب سها)
نه او را بال استغنا که بینم اوج افلاکشنه او را نور پژواکی که ظلمت را زداید موج ادراکشکه بشکافد: دل شب راشب سوزان از تب رانه فریادی که بار از دوش برگیردپیامیرا به گوش هوش در گیردرهین منت دون بود و مغلول تعلق هانمک پروده ی جوری به بازار…
Read More »آهوان سُمکوب – مجید نفیسی
برای سکینه پایان هر بار که آبِ بهجوشآمدهسُم میکوبد، سُم میکوبدبر جدارهی تنگِ کتری،جادهی کوبیدهی ذهنم راگلهی وحشی هزاران آهوی ناگرفتهپُر میکند. سکینه با لَچک سفید بر سرلبخند میزندو پیمانهی چای راتکان، تکان میدهد. “سکینه جان!آیا هنوز هم در تاریکی بامدادآتش به دلِ سماور میاندازی؟” انگشتانِ گُرگرفتهام رازیر آبِ یخ…
Read More »