Home هنر و ادبیات آرشیو هنر و ادبیات الهه حسن- منوچهر برومند(م ب سها)

الهه حسن- منوچهر برومند(م ب سها)

شراب چشم تو نازم که مست مستم کرد
رها ز قید نباید نمود و هستم کرد

نه گل زگل توشدی خوبتر به چشم امروز
که چشم و دوش و برت مست مست مستم کرد

چو گشته شیفته ات گل نه جای عجب و شگفت
که شاخه سار تو ام خار پای بستم کرد

بیان سحر حلالت به داد خواهی خلق
ز بود و باش رها، راهی الستم کرد

تویی تویی که هنر بیز ساحت هنری
بیا که دوریت ای ماه دل شکستم کرد

تو آن الاهه ی حسنی به جلوه های نمود
بیا به پیش منا دلبرا که رستم کرد

بریز باده به کامم زحسن ناز و نگاه
که آن نگاه دلاویز می پرستم کرد

پاریس

سوم ماه مارس دوهزارو بیست و سه