نوستالژی سیاسی، تنبلی فکری و چالشهای آلترناتیو برای آینده ایران-هادی عرب
در فضای سیاسی امروز ایران، یکی از راحت ترین و کم هزینه ترین فعالیت ها، پناه بردن به نوستالژی دوران پهلوی است. بسیاری بدون تحقیق و مطالعه، به سمت این گزینه کشیده می شوند و به جای بررسی دقیق مشکلات گذشته و حال، با خاطره بازی احساسی و انتشار چند عکس و آهنگ قدیمی، تصویری آرمانی از دوران پهلوی می سازند.
این در واقع فقط یک خودارضایی سیاسی است به جای تحلیل واقع گرایانه از گذشته و اوضاع فعلی .
این جریان، بیش از آنکه بر پایه منطق و آگاهی بنا شده باشد، پناه بردن به گذشته ای است که قریب نیم قرن از آن گذشته و معایب و نقایص آن را نمی بیند و به خاطره اش دلخوش است و با تحریک احساسات، راهی آسان برای فرار از واقعیت ارائه می دهد. در این مسیر، مخالفت با هر انتقاد یا پرسشی درباره ضعف های دوران پهلوی، با برچسب زنی و تخریب پاسخ داده می شود. در حالی که سیاست واقعی، نیازمند برنامه ریزی برای آینده است، نه فرار به گذشت های که خود بخشی از بحران امروز را ایجاد کرده است.
تناقض های رهبری و بحران شاهزاده پهلوی به عنوان نماد این نوستالژی، بارها نشان داده که وی فاقد ثبات فکری و برنامه ریزی مشخص است. او بین نظام پادشاهی و جمهوری، سکولاریسم و لائیسیته، سرگردان است و با اظهاراتی چون “حاضر نیستم آزادی شخصی ام را فدای آزادی ایران کنم”، نشانه هایی از بی تعهدی و نداشتن آمادگی برای فداکاری ملی را به نمایش گذاشته است.
این تناقض ها، همراه با تکیه او به حمایت های خارجی، بازتاب همان مشکلات دوران پدربزرگش است که با کودتای بیگانه روی کار آمد و به جای اتکا به مردم، به نیروی خارجی دل بست. او با گذاشتن کلاه کیپا در برابر دیوار ندبه تاجگذاری دوم خود را انجام داد و چنین نگرشی نه تنها باعث ضعف پایگاه مردمی او شده، بلکه جمهوری اسلامی را به تقویت این جریان ترغیب کرده است.
جمهوری اسلامی به خوبی از این فرصت استفاده کرده است. با بهره برداری از اختلافات بین مخالفان و پیوند دادن برخی نیروهای معترض به بدنه پهلوی گراها، تلاش می کند اپوزیسیون را تکه تکه و ناتوان از اتحاد کند. مهندسی فضای مجازی و شعله ور کردن آتش تفرقه، بخشی از استراتژی نظام برای منحرف کردن اذهان از بحث های اساسی درباره آینده ایران است.
شاهزاده تبدیل به ترمز و مانعی در اتحاد اپوزیسیون شده است .
اتحاد بر مبنای آگاهی و برنامه ریزی آینده ایران نیازمند یک آلترناتیو دموکراتیک، ملی، لائیک و مردمی است که به جای شعارهای پوپولیستی و احساسی، بر پایه آگاهی، برنامه ریزی و احترام به حقوق بشر بنا شده باشد. اتحاد نیروهای مخالف باید حول محور آزادی، عدالت اجتماعی و ساختارهای دموکراتیک شکل بگیرد تا بتواند پاسخی قاطع به استبداد گذشته و حال بدهد.
در نتیجه فکر می کنم ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آگاهی سیاسی و دوری از احساسات گرایی است. نوستالژی سیاسی و تنبلی فکری نمی تواند آینده ای روشن بسازد. برعکس، این نوع تفکر به جمهوری اسلامی فرصت می دهد تا با تقویت شکاف ها، بقای خود را طولانی تر کند. اتحاد، شفافیت و برنامه ریزی برای ایجاد یک نظام دموکراتیک و لائیک، کلید عبور از بحران های امروز ایران است.
سه شنبه – 4 دي 1403
24 Tuesday – دسامبر 2024