نبهرگان*-سروده ای از منوچهر برومند م ب سها
ای ای نبهرگان !
که نمادین ظلمتید!
اندوه آیتان به آکفت** مبتلا !
جهال زن ستیز مسرت گریز دهر !
هرگز ندیده خلق شما را عنایتی !
یا در خلاص کار دمی را کفایتی !
گیرم که در عقیله ی ***صد کار نابکار از نو نمایشی ز رذالت عیان کنید :
کو آنکه بنگرد و نبیند که مهر ننگ بر تارک سیاه کاری تان جاودانگی است .
در دفتر حیات به ثبت است و دیده ایم :
ویران سرای حزن و شقاوت نماندی است .
ظلم ظلوم و تاری ایام رفتنی است .
عارست و عار ننگ که ماند ز کشت تان
کردی که می برید ز کردار زشت تان
منوچهر برومند
م ب سها
پاریس
دوم اوت دوهزار و بیست و دو
*نبهرگان : جمع نبهره است که به معنی فرد فرومایه بی بهره از درستی و درستکاری و کار آمدی است
**آکفت بر وزن آشفت: به معنی آفت است.
***عقیله : پایبندی – تعهد – مایه گرفتاری