ای عاشقان-م.سحر

به زندگان گُلزار خاوران و گلزاران دیگر میهن

ای عاشقان ِ رفته که بُغض ِ فشُرده‌اید

گـُل‌های نا‌شکُفته، ولی باد بُرده‌اید

کُشتند و سوختند و شکستندتان ولی

خورشید شاهد است که هرگز نمُرده‌اید

 «ـ «هرگز نمی‌رد آنکه دلش زنده شد به عشق

زیرا نشان به دفتر ِ هستی سپرده‌اید

شعرید صد سفینه، ولی ناشنیده‌اید

صد آسمان ستاره ولی ناشمُرده‌اید

زاد ِ رهید از آنکه صفا را و شوق را

آئینه سان غُبار ز دل‌ها ستُرده‌اید

داد از غریو ِ یاد ِ شما سربُلند باد! ـ

ای عاشقان که خنجر ِ بیداد خورده‌اید. ـ



………………………………
م. سحر
۲۰۰/۵/پاریس، /۲۵