این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود-ع.ب
چند روزی است که درسکوت و آرامش با حکم حکومتی شیخ بعنوان مولدسازی در حال تقسیم غنایم به غارت رفته پس از سرکوب خونین یک ملت هستند، مطهری ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺩﻫﻢ ﮔﻔﺖ : ﻣﺼﻮﺑﻪ ﻣﻮﻟﺪﺳﺎﺯی ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺩﻭﻟت ﻧﻘﺾ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻋﺎﺩی ﺍﺳﺖ.
این اموال که ارزش آنها به صدها میلیارد دلار میرسد ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺴﻞﻫﺎﯼ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺩﻭﻟﺖ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻧﻔﺖ، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺑﯿﻦ ﻧﺴﻠﯽ است، اموالی که به خودیها میرسد و در پوشش وامبانکی و معامله صوری هیچگاه هم پول آن دریافت نمیشود، مغول چنین نکرد که شیخ کرد، آب و خاک و سنگش را فروختند. این اموال شامل زمینها، املاک و ویلاهای ادرات دولتی و . . . میشود.
ما پیش از آنکه به یک رهبر نیازمند باشیم به یک آرمان مشترک نیازمندیم، مفاهیم انتزاعی و ذهنی قابل اجماع نیست ولی مفاهیم عملی قابل اجتماع است زیرا مصداق بیرونی دارند. در زمانی که مبارزات ملت ایران برای آزادی، دمکراسی و عدالت به بنبست رسیده و قدرتهای جهانی از خون جوانان وطن با عنوان ورق بازی میکنند و شعار زن، زندگی، آزادی به وکالت و ابتذال کشید و بجای اتحاد ملت ایران اختلاف آنها را بیش از گذشته کرد. چه باید کرد؟
ﺷﺎﻫﺪ ﻋﻬﺪ ﺷﺒﺎﺏ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ
ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮ ﻋﺎﺷﻖ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺷﺪ
شاهد و رویایی که در ذهن ملت ایران توسط دکتر مصدق و دکتر فاطمی کاشته شد و به خون نشست، دوباره زنده شده است. رویایی که کسی برای نان سفره خود مجبور نباشد که خون، کلیه، تخمک و تن خود را بفروشد، کلیه خود را بفروشی که با آن گوشت و برنج بگیری و روی سفره بیاوری؟ این بود آن مقام انسانی که قولش را داده بودی؟ رویایی که کسی به فقر، دروغ، اختلاس و بیدردی عادت نکند، باید آرمان ساخت قبل از اینکه ناامیدی این ملت شریف را از پا درآورد، وقتی صحبت از حق یک ملت از نفت میشود، دیگر صحبت از زن، مرد، شیعه، سنی، بهایی، یهودی، مسیحی، کرد، فارس، ترک، عرب، بلوچ، نژاد، مذهب و خدا نیست، صحبت از حق یک ملت به تاراج رفته است.
ﻧﻬﻀﺖ ﻣﻠﯽﺷﺪﻥ ﻧﻔﺖ هنوز به پایان نرسیده است، نفتی که ابزار استبداد و استعمار برای سلطه بر یک ملت شد، نفت باید دوباره به معنای واقعی ملی شود، استبداد و استعمار در کودتای 28 مرداد نگذاشتند که نفت به معنای واقعی ملی شود و فقط به اسم ملی شد، باید رویای مصدق و فاطمی برای عظمت ایران دوباره ما را متحد کند، ملی شدن نفت یک شعار نیست بلکه نوعی شیوه تفکر است، مشخص میکند که چگونه فکر میکنی و آرمان تو چیست؟ این شعار را هر حزب و گروهی بدهد کسی باور نمیکند، کسی نمیتواند این بار را به منزل مقصود برساند، کسی نمیتواند این آرمان سترگ را جعل و تحریف کند، این کار فقط از ملیون برمیآید، حساب ملیون ایران فرق میکند و اگر دوباره این رویای دیرین را بیدار کند اتحادی ایجاد خواهد کرد که شکستن آن غیرممكن خواهد بود، ثروت منبع تولید قدرت است، ثروت بیحساب و کتاب استبداد میزاید، براستی سهم مردم سیستان و خوزستان و تمام ملت ایران از این ثروت چه بود؟ از این همه ثروت سهمی جز فقر و فلاکت و چوبهای دار و گلوله چیز دیگری نبود.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ 1357 ﻭ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﻧﻔﺖ، ﺑﺨﺶﻫﺎﯾﯽ ﺷﺎﻣﻞ ﭘﺎﻻﯾﺶ ﻭ ﭘﺨﺶ، ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺻﻨﺎﯾﻊ ﭘﺘﺮﻭﺷﯿﻤﯽ ﻭ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﻠﯽ ﻧﻔﺘﮑﺶ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯼ ﺧﺼﻮﺻﯽ به ژنهای خوب واگذار شد.
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﭘﯿﺸﻮﻧﺪ ﻣﻠﯽ، ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻧﻔﺖ، ﻣﻠﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺳﻬﺎﻡ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﮕﺮﻓﺖ .
ﺩوونیم ﺗﺮﯾﻠﯿﻮﻥ ﺩﻻﺭ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻧﻔﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺎ ﮐﻨﻮﻥ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، سوال تکراری علم بهتر است یا ثروت؟ سوالی انحرافی که حاکمان برای تخدیر یک ملت از آن سود بردند، به یقین ثروت از علم بهتر است، با ثروت است که به یک دانشگاه خوب میروی، علم کسب میکنی، قدرت کسب میکنی، به مردمت خدمت میکنی و تن خود را نمیفروشی.
ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻧﮑﺮﺩ، ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻧﺎﻥ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻟﻨﮓ ﻧﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻟﻨﮓ ﻫﻢﺁﻏﻮﺷﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻧﯽ ﺑﺨﺮﻧﺪ. ( ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺪﺍﯾﺖ )
وضع ایران با تمام کشورهای جهان فرق میکند، زیرا ثروت نفت، شیخ را بینیاز از مردم میکند و به حکم خدا، قدرت خدا را دارد و نیازی به تایید مردم ندارد.
اگر میخواهیم دموکراسی پایدار شکل بگیرد ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ،ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ که پیشنیاز آزادی و برابری است ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺻﻠﯽﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﺛﺮﻭﺕ ﮐﻪ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩ ﻭ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭ ﺑﻮﺍﺳﻄﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﻗﺪﺭﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻔﺖ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩ ﻭ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ، هر کاری کنید هر گروهی که به این منبع ثروت میرسد به یک دیکتاتوری میانجامد، ﻫﯿﭻ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩﯼ ﺍﺻﻼﺡﭘﺬﯾﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﻗﺪﺭﺕ، ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻓﮑﺮﯼ ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ و او را بینیاز از مردم میکند.
ﻧﻔﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﻠﯽ ﺷﻮﺩ، ﺷﺮﮐﺘﻬﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ، ﺳﻬﺎﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﻠﯽ ﻧﻔﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺑﯿﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﻧﮋﺍﺩ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻭ ﻃﺒﻘﻪ ﻭ ﺟﻨﺲ، ﺑﺼﻮﺭﺕ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﺷﻮﺩ. ﻭﺯﯾﺮ ﻧﻔﺖ ﻭ ﺩﻓﺘﺮ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﺑﺎ اطلاع و ﺭﺍﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﻮﻧﺪ، ﺭﻭﯾﺎﯼ نفت ملی ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺣﯿﺎ ﺷﻮﺩ. ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﺼﺪﻕ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻭ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﺖ ﻣﺴﯿﺮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﻤﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﻫﺖ را ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ، با این آرمان به حمایت بیگانگان نیازی نیست، به حکم تایید یا ارتداد شیخ هم نیازی نیست، دیگر نمیتوانند با حکم ارتداد پشت ملیون ایران را خالی کنند، فریب و خدعه یکبار جواب میدهد، اگر دفاع از حقوق یک ملت ارتداد است، بگذار ما مرتد تمام تاریخ باشیم، با ارتداد است که تو به رستگاری میرسی.
ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﺎﺕ ﺁﺑﺎﻥ ۱۳۹۸ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﯾﺎ ﺁﺑﺎﻥ ﺧﻮﻧﯿﻦ نشان داد که نفت ملی نیست وگرنه کسی را برای احقاق حق خود از نفت ملی که نمیکشند، ﺻﺪﻫﺎ ﺷﻬﺮ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﻧﺎﺁﺭﺍﻣﯽﻫﺎﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺷﺪﻧﺪ.
1500 نفر با ﺳﻼﺡ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺷﻠﯿﮏ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﻠﺖ ﺣﻖ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﻧﻔﺖ ﻭ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﻣﻠﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﻣﺎﻝ شخصی ﺑﻮﺩ، ﭘﺲ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ و در آن تصرف کند ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺍﻭﺟﺐ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ، ﺣﺠﺎﺏ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ ولی این دردی از این ملت دوا نمیکند، ﭘﻮﻝ ﻧﻔﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺷﺐﻫﺎ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﻮﺩ و سرسفره مردم بیاید به یارانه و گداپروری یک ملت انجامید، ﺍﯾﻦ ﺣﺮﺍﻣﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ، ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﺭﺍ ﺗﮑﻪﺗﮑﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻗﺴﻄﯽ با وام بانکی ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻨﺪ و درآخر هیچ نمیدهند. سه هزار خانواده قدرت و ثروت ایران را در اختیار دارند و قدرت و ثروت بین خودشان دست به دست میشود. ﻣﻠﯽ ﺷﺪﻥ ﻧﻔﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻬﺎﻡ ﻧﻔﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﮋﺍﺩ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻭ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﭼﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﺸﻮﺭ ﭼﻪ ﻣﻘﯿﻢ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﺩﺭ ﺑﻮﺭﺳﻬﺎﯼ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﻪ ﺛﺒﺖ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﻭﻟت داخلی و خارجی ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺩﺳﺖﺍﻧﺪﺍﺯﯼ و تحریم و بلوکه ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﯿﻦ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ، فتنه تجزیهطلبان پایان میگیرد و ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺗﮏﺗﮏ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻀﻤﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ و این شدنی است، طولانیترین راهها با یک فکر و اولین قدم شروع میشوند.
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۹۴، ﭘﺮﻭﯾﺰ ﻓﺘﺎﺡ ﺍﻋﻼﻡ ﺩﺍﺷت ﮐﻪ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﭘﯽﺩﺭﭘﯽ ﻭ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻓﻘﺮ ﻭ ﻓﻘﯿﺮ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ۱۳۹۸، ﺷﻤﺎﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺯﯾﺮ ﺧﻂ ﻓﻘﺮ نسبی ۵۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍﻏﻔﺮ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﺩﺍﻥ، ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ۳۳ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﭼﺎﺭ « ﻓﻘﺮ ﻣﻄﻠﻖ » ﻫﺴﺘﻨﺪ یعنی نان خالی هم ندارند. ﯾﮏ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ 65 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺯﯾﺮ ﺧﻂ ﻓﻘﺮ نسبی ﻫﺴﺘﻨﺪ یعنی با کوچکترین تنش اقتصادی به فقر مطلق میرسند. ۱۷ ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ ۱۴۰۱ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﻓﺎﻫﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪﺑﮕﯿﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯽﺩﻫﺪ، 35 ﺩﺭﺻﺪ ﻓﻘﯿرمطلق هستند. این آمارهای خودشان است.
افراد ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺩﯾﻪ، ﺧﻮﺩﺯﻧﯽ میﮐﻨﻨﺪ و خود را عمری ناقص و علیل میکنند.
ﺯﯾﻨﺐ ﺣﻘﯽ : ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﺧﺒرﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺫﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺧﺒﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﺳﻦ ﺗﻦ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﻪ 12 ﺳﺎﻝ یک خبر ﻧﮕﺮﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪﻩ است. هر دخترکی که در این سرزمین تنفروشی میکند ما هم با بیتفاوتی خود در این تجاوز و ظلم شریک هستیم، به چه قیمتی میخواهی زنده بمانی؟ مرﮐﺰ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯾﮏ ﻣﺠﻤﻊ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻧﻈﺎﻡ ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﻮﺩ ﺯﯾﺮ ﻋﻨﻮﺍﻥ « ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻔﺘﯽ ﻭ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ » ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﻔﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ این گزارش ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻧﻔﺘﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ۱۳۹٫۵۳۷ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﻭ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻧﻔﺘﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ۹۰ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ۹۹۷٫۳۵۴ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﺎﯼ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺖ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎ ﻃﯽ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﺖ ولی آمار حقیقی سه برابر این رقم است، برای فرار از نگاه سنگین جامعه و رعایت سهمیه اوپک، ارقام و درآمد محرمانه است.
ایران رتبه سوم ذخایر نفتی اثبات شده و رتبه دوم منابع گاز اثبات شده جهان را دارد، ﺭﺣﯿﻢ ﺑﻨﺎﻣﻮﻻﯾﯽ، ﻋﻀﻮ ﻫﯿﺎﺕ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﯽ ﮔﻔﺖ : ۹ ﺩﺭﺻﺪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﯾﮏ ﺩﺭﺻﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ولی آمار واقعی بیش از 10 درصد منابع ثروت و کمتر از یک درصد جمعیت جهان است، ایران پنجمین کشور دارای منابع ثروت و ذخایر جهان است.
ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﻠﯽ ﺑﻮﺩ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﺮﺩﻡ، ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎﯼ ﺣﯿﺎﺗﯽ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯾﮏ ﯾﮏ ﻣﻠﺖ ﺭﺍ مانند ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯼ ﭘﺨﺶ ﻭ ﭘﺎﻻﯾﺶ، ﭘﺘﺮﻭﺷﯿﻤﯽﻫﺎ، ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎﻩﻫﺎ ﻭ ﻧﻔﺘﮑﺶﻫﺎﯼ ﻣﻠﯽ ﻭ . . . ﺭﺍ ﺑﻪ خودیها ﻧﻤﯽﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﯾﮏ ﺭﯾﺎﻝ ﻫﻢ ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻧﺸﺪ، ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﻠﯽ ﺑﻮﺩ، ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺷﺨﺼﯽ ﻭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﻧﯿﻢ ﺑﻬﺎ ﻧﻤﯽﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﺳﻬﺎﻣﯽ ﺧﺎﺹ ﻧﺒﻮﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺳﻬﺎمی عام تمام ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﻓﺮﻭﺵ نفت ﺁﮔﺎﻩ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ، ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﻠﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﻔﺎﺩ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺍﻋﻼﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، اگر نفت ملی بود سینه مردم که به گرانی بنزین معترض بودند توسط تکتیرانداز شکافته نمیشد. ﺟﺰ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻠﯽ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺼﺪﻕ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ که ﻫﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻫﻢ ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ ﻧﻔﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻧﻔﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ در عمل ﻣﻠﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺷﺎﻩ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻣﻠﯽ ﺷﺪﻥ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﻋﻤﻼ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺖ، ﻓﻘﻂ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻧﺎﻡ ﻣﻠﯽ ﭘﯿﺸﻮﻧﺪ ﻧﻔﺖ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻧﺎﺳﺎﺯﻩ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﻭ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﻔﺘﯽ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﯼ ﺗﻮﺧﺎﻟﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ، ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺧﻴﺰﻧﺪ، ﭘﺎ ﺑﺮ ﮔﻠﻮﯾﺸﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﻧﺸﺎﻥ ﺷﻞ ﺷﻮﺩ، ﺗﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺤﺘﺎﺝ دولت ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻬﺎﻡ ﻧﻔﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﻮﺩ، ﺗﻌﺎﻭﻧﯽ ﻣﻠﯽ ﻧﻔﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺮﭘﺎ ﺷﻮﺩ.
ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﻧﻔﺖ ﺧریداری میشود سینه آزادیخواهان شکافته میشود.
ﺑﺎید ملیون ایران ﺳﺎﺯ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐنند که ﮐﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻔﺖ ﺭا ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﺳﭙﺮﺩ، خود به خود شریانهای نفتی استبداد که بسته شود، شیخ و شاه به اعماق تاریک تاریخ خواهند رفت و برای همیشه دفن خواهند شد، با این سلاح به جنگ استبداد بروید، هیچ حزب و گروهی جز شعار چیزی ندارد ولی ملیون ایران تجربه گرانبار از نهضت ملی نفت دارند، این رویا هنوز به حقیقت نپیوسته است و موتور دوباره یک جنبش است و شاید بهار واقعی را برای ملت ایران به ارمغان بیاورد.
ملی ﺷﺪﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﻔﺖ ﯾﮏ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺍﺳﺖ، ﭼﺸﻢ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺣﻮﺯﻩ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺗﺤﺎﺩﯾﻪ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﻭ ﻫﯿﭻ وکیل ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ.
پایین قبر شهید فاطمی ای شعر حافظ حک شده است:
ﺣﻠﻘﻪ ﭘﻴﺮ ﻣﻐﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺯﻟﻢ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺍﺳﺖ
ﺑﺮ ﻫﻤﺎﻧﻴﻢ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﮔﺬﺭﻱ ﻫﻤﺖ ﺧﻮﺍﻩ
ﮐﻪ ﺯﻳﺎﺭﺗﮕﻪ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ