Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد ایران و مناقشه قره‌باغ-کاوه بیات

ایران و مناقشه قره‌باغ-کاوه بیات

🔹سنگ بنای بسیاری از تنش‌های بعدی را در حوزه قفقاز، ترکان عثمانی بنیان نهادند و روس‌ها نیز که بعد از دو، سه سال از نو بر قفقاز مسلط شدند، به این نتیجه رسیدند که ترتیب مزبور منافع استعماری آنها را نیز تأمین می‌کند و در مجموع آن را پذیرفتند.

🔹در بهار ۱۹۱۸ قفقاز به سه جمهوری مستقل تقسیم شد. گرجی‌ها که در این ‌میان حمایت آلمان، متحد جنگی عثمانی را جلب کرده بودند، توانستند تا حدودی منافع خود را حفظ کنند. لطمه اصلی را ارمنی‌ها متحمل شدند که در مراحل پیشین جنگ هدف یک قتل‌عام گسترده قرار گرفته بودند و اینک نیز با پیشروی عثمانی‌ها چشم‌انداز دیگری در پیش‌روی نداشتند. ارمنی‌ها وادار شدند به یک حوزه کوهستانی محدود در حول و حوش ایالت ایروان رضایت بدهند. ترکان عثمانی در چارچوب تحرکات نظامی و سیاسی خود و در تدارک فراهم ‌آوردن زمینه پیشروی‌های بعدی خود کار دیگری نیز کردند: «آذربایجان» نام ‌نهادن بخش جنوب شرقی و عمدتاً مسلمان‌نشین قفقاز.

🔹اکثر جراید ایران در آن دوره که به تبعاتِ چنین اقدامی کاملاً واقف بودند، بلافاصله اعتراض کردند و دولت ایران نیز ضمن اعتراض به «آذربایجان» نامیده شدن آن حدود، هیچ‌گاه آن را مورد شناسایی قرار نداد.

🔹در این کارزار ترکان عثمانی آن‌قدر دوام نیاوردند که به هدف اصلی خود یعنی راهیابی به «توران» توفیق یابند؛ اما در فراهم آوردن زمینه‌ای برای مداخلات بعدی موفق شدند.

🔹بر جای گذاشتن یک جمعیت چشمگیر ارمنی به صورت یک واحد خودمختار در چارچوب اداری جمهوری آذربایجان شوروی یکی از تمهیدات شوروی بود. تبدیل آذربایجان شوروی به آذربایجان «شمالی» و تنزل جایگاه آذربایجان واقعی یعنی آذربایجان ایران به آذربایجان «جنوبی»، ساخته و پرداخته دوره شوروی بود. برای این کشور موهوم – سرجمع اران و آذربایجان – تاریخچه‌ای واحد و سراسری آراستند که از عصر پارینه‌سنگی آغاز شده و تا به امروز ادامه داشته است. بر اساس این روایت، ایران به قدرت ستمگری تبدیل شد که از دیرباز «آذربایجان» را تحت ستم و انقیاد نگه داشته و اینک نیز بر نیمه جنوبی‌اش دست انداخته است.

🔹درحالی که برای ترکان عثمانی، آذربایجان ‌نامیدن اران بخشی از یک برنامه پان‌ترکی برای اتصال به «توران» بود، روسیه شوروی که هم‌اینک «توران» را در چنگ داشت و مدعی دیگری نمی‌خواست، سعی کرد آن را به یک چارچوب پان‌آذربایجانی محدود و مقید کند؛ هرچند بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی، کل ماجرا به اصل پان‌ترکی خود بازگشت.

🔹شناسایی بی‌چون‌وچرای حکومت باکو به نام جمهوری «آذربایجان» اولین و مهم‌ترین گام خطایی بود که در این عرصه برداشته شد. حال آنکه در همان ایام پاره‌ای از صاحب‌نظران طرف مشورت وزارت خارجه به نادرستی این کار و مخاطرات نهفته در این امر اشاره کرده بودند. اگر فرضا تاریخچه این بحث را نیز می‌شد به دست فراموشی سپرد، رویکرد کشورهایی که در همان ایام با مسائل مشابهی دست‌به‌گریبان بودند، باید موجب تأمل و مداقه بیشتری شده باشد.

🔹علت اصلی پیشروی ارمنی‌ها و فروپاشی مقاومت طرف مقابل، جنگ قدرت جاری در باکو بود و بهره‌برداری جناحین درگیر از این واقعه برای حذف یک جناح و اقتدار جناح دیگر. با وجود تمامی این تفاصیل متهم‌ کردن ایران به حمایت از ارامنه به یک گفتار مسلط و مستمر در نوع نگاه و رویکرد باکو در مناسباتش با ایران بدل شد و اینک نیز بعد از گذشت ربع قرن، شروع مجدد جنگ در این حوزه، با یک کارزار تبلیغاتی گستره بر ضد ایران و تهمت کمک‌رسانی به ارمنی‌ها توأم شده است که آن نیز مانند موارد پیشین دروغ و بی‌اساس است.

🔹اصولاً یکی از علل پیشامد چنین وضعیتی همان منفک شدن ایران از این‌گونه مسائل «حاشیه‌ای» است و باز گذاشتن عرصه برای مداخله دیگران. ایران «مقصر» است اما نه به دلیل مداخله در مناقشاتی از این دست بلکه به دلیل عدم مداخله.

📌منبع: روزنامه شرق / ۲۸ مهر ۹۹