Home سخن روز آرشیو سخن روز سر شتر-رامین کامران

سر شتر-رامین کامران

یکی از طرح هایی که آمریکا از حدود سی سال پیش تعقیب می کرد، گل هم انداختن نیرو های موجود بود برای صف بندی در مقابل نظام اسلامی. مقصود از نیرو های موجود، یا به قول معروف، نیرو های واقعاً موجود، همین هایی بودند که در میدان بودند و هر از چندی سر و صدایی می کردند. مشکل اصلی که می باید حل می شد، کنار هم قرار دادن پهلوی بود و مجاهدین. تصور این بود که دو بخش یا دو نیروی اصلی اپوزیسیون را که البته از یک جنس هم نبودند و معلوم نبود باید در کنار هم چگونه کار بکنند، به هم علاوه کنند تا بیشترین امکانات را برای براندازی فراهم آورده باشند. در این باب بسیار حرف زده شد و تحلیل های قلابی عرضه شد و از این و آن سو ندا داده شد و پول خرج شد و خلاصه هر کاری ممکن بود انجام شد تا دستگاهی نظیر شورای ملی عراق که به زحمت چلبی و امثالش شکل گرفته بود، راه بیافتد و در آن تمامی اپوزیسیون ایران جمع بشود تا بعد کلش بشود مجری سیاست آمریکا. طبعاً خیال حملۀ نظامی هم در میان بود و نیروی اصلی قرار بود از آنجا تأمین بشود، باز مثل عراق.

ولی هر بار که مطلب مطرح شد، از هر سو هم که مطرح شد و تحت هر عنوان هم که مطرح شد، به سرعت مواجه با واکنش گردید و متوقف شد. یکی از مشکلات اساسی کار و نه تنها مشکلش، این بود که انواع افرادی که اطراف پهلوی گرد آمده بودند، از نظر ایدئولوژیک به مجاهدین و امثال آنها بسیار حساس بودند و به هیچوجه زیر بار همنشینی و همکاری با آنها نمی رفتند. ولی امروز شاهدیم که مشکل به ترتیبی حل شده است و راه همکاری مستقیم که مسدود بود، به طور غیر مستقیم باز شده ـ گامی بزرگ برای تسهیل دخالت آمریکا در ایران و البته حذف اپوزیسیون واقعی.

متد وارد کردن مجاهدین و حتی تجزیه طلبان به مجموعه ای که قاعدتاً نمی باید در آن هیچ جایی می داشتند، همان روش معروف وارد کردن شتر است به چادر که اول از سرش شروع می کنیم تا بعد برسیم به باقی اعضایش که کامل بیاید تو. اینکه اسماعیلیون قبلاً با سؤ استفاده از مسئلۀ سقوط هواپیمای اوکراینی و ننه من غریبم توانسته بود به کمک مراجعی که لزومی به ذکر نام و نشانشان نیست، برای خود وجهه ای دست و پا کند و از تلمبۀ رسانه ای بهره مند گردد، پایه شد تا به عنوان شخصیت منفردی که هیچ ارتباط خاصی با یک گروه سیاسی ـ آن هم گروهی به بدنامی مجاهدین ـ ندارد، وارد بازی شود. اول زمزمه هایی که در بارۀ این ارتباط شنیده شد از جمهوری اسلامی برآمد و البته توسط مخالفان هم جدی گرفته نشد ـ کسی نه در داخل و نه در خارج به این حکومت اعتمادی ندارد. ولی کم کم روشن شد که یکی از طرح هایی که آمریکا از حدود سی سال پیش تعقیب می کرد، گل هم انداختن نیرو های موجود بود برای صفبندی در مقابل نظام اسلامی. مقصود از نیرو های موجود، یا به قول معروف، نیرو های واقعاً موجود، همین هایی بودند که در میدان بودند و هر از چندی سر و صدایی می کردند.

بخش مربوط به تجزیه طلبان نیز به همین ترتیب حل شد. عبدالله مهتدی که رهبر یک حزب لنینیست تجزیه طلب است که سابقۀ آدمکشی هم دارد و در حقیقت چیزی بین گروه ایلیاتی و حزب مدرن است، وارد بازی شد. قاعدتاً با چنین شناسنامه ای نمی باید او را به هیچ کجا راه می دادند. اگر در مورد قبلی هوچی گری رسانه ای کارساز شده بود، اینجا فشار ارباب که آمریکا باشد، راهگشا شد تا به واسطۀ کار چاق کن هایی که می شناسیم، او را هم تحت این عنوان دروغ که تجزیه طلب نیست، وارد بازی کنند و در صف دیگران بنشانند و قابل معاشرت جلوه اش بدهند. خودش هم اول کار رو گرفت تا بالاخره کشف حجاب کرد. حالا همه می دانند که او راه تجزیۀ ایران را پیش گرفته و اصلاً هم تعارفی در کار نیست.

پهلوی هم که در هیچ زمینه صاحب تشخیص نیست و گوش به فرمان ارباب دارد، با رضایت از این که دارد در مرکز قرار می گیرد و به خیال این که اگر مجال صعود برایش فراهم شود، خواهد توانست سر فرصت همۀ این هایی را که در کنارش می نشینند، کنار بزند و راه خود را برود، بازی را پذیرفت و دارد به آن ادامه می دهد. یک بار این جا یا آن جا نرفتن معنایی ندارد. برنامۀ کلی بسیار روشن است و اختیارش هم به دست پهلوی و هیچ کدام این های دیگر نیست. برای همین هم هست که طرف به واکنش های طرفدارانش اعتنایی نمی کند. همیشه م یدانسته که قرار نیست این ها او را به قدرت برسانند و قضیه تغییری هم نکرده، پس با خیال راحت به همین راه می رود.

خلاصۀ داستان این که در نهایت سر شتر معروف وارد چادر مبارزان شده و می کوشد برای خود جا باز کند. زمانی رهبران حزب توده برای توجیه ائتلاف با قوام گفته بودند که عضویت در دولت ائتلافی وی حکم وارد کردن سر شتر به چادر دولت را دارد، ولی وقتی آن ائتلاف به ترتیبی که می دانیم تمام شد، کسی گفت تا شتر سرش را آوردند تو آن را بریدیم که قضیه ختم شود. تصور می کنم این جا نیز باید به همان ترتیب رفتار کرد. ولی این نه کار پهلوی است نه آن چهار نفر آدم بی ارزشی که دورش هستند، کار وطنخواهان است.

۳۰ مارس ۲۰۲۳، ۱۰ فروردین ۱۴۰۲

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

rkamrane@yahoo.com