Home آرشیو حسن بهگر مصلحت یا تغییر روش؟- حسن بهگر

مصلحت یا تغییر روش؟- حسن بهگر

این روزها که انتقاد از سیاست رفسنجانی و حتا خمینی و به طور کلی سیاست های گذشته در حاکمیت رواج یافته است و بیشترین خطاهای گذشته صریحاً و تلویحاً به این دو نفر نسبت داده می شود تا گردش سیاسی جدید دولت را آسان کند، چرا که ظاهراً قرار است  نظامی جوان و کارکشته ای سرکار بیاید و کار ها را درست کند.

انتقادها را از یک جهت باید به فال نیک گرفت ولی هرگز فریفته آن نباید گشت. انداختن گناه به گردن حکومت های قبلی رسم کهنه ای در میان سیاستمداران بوده است و برای کوتاه مدت اثر دارد. در این مرور گناهان گذشته، البته بخشی نیز به درستی به گردن طیف اصلاح طلبان انداخته می شود و برایش فیلم هم می سازند. پرسشی که در این میان هست اینست که آیا این جناح اصول گرا نیز مبرا از این خطا ها و بر باد دادن ثروت های کشور و از دست دادن فرصت های طلایی برای آبادانی و رفاه مملکت بوده است یانه؟ گناه تعطیلی کارخانجات دراثر سیاست دلالان هیات مؤتلفه به گردن کیست؟ چرا اتاق بازرگانی باید چهل سال تیول این دلالان باشد؟

خودشان می گویند طول دادن عمدی جنگ به هشت سال و به کشتن دادن جوانان کشور نیازمند برگزاری دادگاه و رسیدگی به آن بوده است، ولی مصلحت ندیده اند. رسیدگی حکومت به خطاهای خودش هیچوقت به مصلحتش نبوده. پس مصلحت مردم کجا رفت؟

 کشتار زندانیان سیاسی در سال دهه ی شصت و قتل های زنجیره ای چطور؟ آمرین و عوامل آنها چه شدند؟ هنوز برای اعتراض به گرانی بنزین حکومت ، مردم را به رگبار گلوله می بندند و بی حساب آدم می کشند. وزیر کشور با نهایت بی شرمی می گوید فقط به سر معترضان شلیک نکردیم به کمرشان نیز زدیم! جملاتی از این قبیل از جانب آدمکشان رژیم رواج دارد و تکذیب و اصلاح آن تأثیری در اصل قضیه نمی کند و ثابت می کند که حکومت فقط به ضرب گلوله سر کار است.  قریب نیم قرن از انقلاب گذشته است و بیش از سه نسل آمده اند، ولی هنوز مهاجرت از کشور و فرار سرمایه های انسانی ما به خارج کشور ادامه دارد.

آیا حکومت برای جلوگیری از این فاجعه اقدامی کرده است؟ چرا حکومت در مواقع بحرانی و هنگامی که کشور را به آستانه جنگ و لبه ی پرتگاه می کشد، انتظار وطن دوستی از مردم دارد در حالیکه بسیاری از وطن دوستان در زندان بسر می برند؟

چرا اموالی که به ناحق مصادره شده به صاحبانشان پس داده نمی شود؟ چرا حجاب اجباری شده در هنگام جنگ، هنوز هم اجباریست و هزاران چرای دیگر.

حکومت نمی تواند از میهن دوستی ایرانیان به صورت کشویی استفاده کند و هر زمان خواست آن را بگشاید و هر زمان خواست ببندد. چگونه انتظار تأیید مردمی را دارید که از تصمیم گیری های حیاتی بدور بوده اند؟

بیشترین این خطاها ناشی از استبداد و شرکت ندادن مردم در سرنوشت خودشان است. تا حکومت به آن طرف نچرخد نمی تواند از این خطاها جلوگیری کند و هر روز در منجلاب فساد و بحران بیشتر فرو خواهد رفت.

چگونه است که در این مدت هیچیک از رؤسای جمهور «انتخابی» با سیاست های رهبر همراهی نداشته اند و بار گناهان را حمل می کنند، ولی رهبر مبرا از خطاست و گویا همچنان «وقار» و «اعتبار» دارد؟ حال که خمینی هم دیگر خطا ناپذیر به شمار نمی آید، باز هم می توان بر این روش اصرار ورزید؟ رژیم درمورد کسانی قضاوت می کند که غایبند و قادر به پاسخگویی نیستند. نه این که بگویم بی گناهند ولی این تنها رفتن به قاضی است و یک طرفه است .انتظار مردم بیش از اینهاست و کمترین انتظارشان شفافیت و عدالت است.

پس از انقلابی چنان ایثارگرانه، ملت را به زیر یوغ جباریتی ننگین و شرم آور کشیدند و پس از این همه جنایات و رسوایی ها، حال که پای حساب به میان آمده است، نمی توان از گذشته مبرا شد. اگر مردم حکومت استبدادی می خواستند، حکومت شاه بود و نیازی به انقلاب نبود. مردم برای آزادی و استقلال کشته دادند و انقلاب کردند.

خامنه ای به هیچکس پاسخگو نیست و فضای نامتناهی برای مانور دارد ولی با آلت دست قرار دادن مجلس و ریاست جمهوری و  قوه قضاییه نمی تواند از بار مسئولیت برهد. مسئولیت بسیاری از این جنایات و نابسامانی ها خود او را بردوش می کشد. تمامیت حکومت جمهوری اسلامی در جنایت ها ، اختلاس ها ، آدمکشی ها ، مصادره ها و ویرانی ها مقصر است. این که در اثر تهدید خارجی مردم ناچار به دفاع از کشورشان هستند امتیازی به این رژیم نمی دهد و نباید از آن سؤء استفاده کند. اگر در مواقع بحرانی و تهدید خارجی  نیازمند حمایت مردم هستید راه را باید برای مشارکت مردم در سرنوشت خود بگشایید وگرنه هم خود و هم کشور را هم به باد فنا خواهید داد.

 در کشوری که مردگان هم آزاد نیستند و به آسانی نمی توان مرده را دفن نمود و حتا سنگ قبرها محفوظ از تعرض نیست، انتظار حمایت از زندگان نمی توان داشت.

دو شنبه، 23 فروردین 1400

2021/04/12