روزنامه های دیروز-حسن بهگر
در سایت گویا دنبال مقاله ای می گشتم، چشمم افتاد به مطلبی از آقای تقی رحمانی با عنوان «درس ملی مذهبی های ایران از ملی مذهبی های ترکیه». دیدم مال شش سال پیش است، خواستم رد شوم، از سر کنجکاوی گفتم نگاهی بکنم بعد از این مدت که چیست. گاهی روزنامه های کهنه جاذبه ی خود را دارد و فرصتی است برای مرور بر خاطرات.
هرچند گفته اند روزنامه ی دیروز را کسی نمی خواند، من محض سرگرمی خواندم و حیرت کردم از اینکه دیدم اقای رحمانی چنین چیزهایی نوشته است، چطور ایشان هنوز می توانند با همان اعتماد به نفس، باز از مکتب ملی مذهبی دفاع کنند. دوستی گفت حیرت ندارد، مردم فراموش می کنند و اینها روی فراموشی مردم حساب باز کرده اند. به او گفتم که فکر می کنم خودشان هم فراموش می کنند واگرنه امکان ندارد پس از اینهمه تجارت مصیبت بار و سهمگین دوباره از این سخنان راند. تصورم اینست که تصویر کاذبی ساخته شده که از آن رهایی ندارند واین تصویر نمی گذارد واقعیت ها را ببینند.
هرچه خواندم بیشتر متعجب شدم که چه خواب های برای ترکیه و در نهایت خود ما دیده بودند و چه کراماتی به اردوغان نسبت داده بودند و داستان به کجا رسید. آقای رحمانی نخست خشنودی خود را از پیروزی اردوغان چنین بیان می کند:
«احساسی شبیه جسی جکسون آمریکایی داشتیم (که درپیروزی اوبامااشک شادی ریخته بود) زمانی که رجب طیب اردوغان در دفتر حزب عدالت وتوسعه بعد از پیروزی در رفراندوم سخن می گفت. از زبان من فقط آفرین بیرون آمد و من را شور و شعفی فرا گرفته بود و نشاطی در جان و روانم احساس کردم که همچنان که این مقاله را می نویسم آن را در جانم حس می کنم: حس پیروزی و کسب دستاورد.»!
بعد «واقعیت این است که ترک های نهاد ساز از ایرانی ها جلو افتادند. باید پذیرفت که ملی مذهبی های ایران با خلق تئوری های سابقه دارتر برای ایجاد جامعه دموکراتیک حرکت کردند و در سیر دموکراسی خواهی در منطقه خاورمیانه ماجراهای بیشتری نیز خلق کرده اند. اما در دستاورد طلبی هنوز کامیاب نشده اند.»!
اگر امروز نگاهی به ترکیه بکنید می بینیدخواب های خوش دوستان همانطور تعبیر شده که در مورد ایران انقلابی شده بود. فاجعه ای عظیم تر از این نمی توانست ترکیه را زیرورو کند و دستاوردهای تجدد و دموکراسی را به باد فنا بدهد. کجای این بگیر و ببند ها و تعصب های مذهبی که امروز حتا لایحه تجاوز به دختران کم سن و سال را می خواهند قانونی کنند با دموکراسی و ترقی و دنیای امروز سازگار است؟ وقتی شور حسینی این ملتی امتی ها را می گیرد هر حرفی می زنند.
«این باور ملی مذهبی ها از زمان سید جمال تا به امروز است که راه دموکراتیک به خصوص در جوامع مسلمان و شرقی را راهبرد ملی-مذهبی می دانند. گاندی و نهرو در هندوستان ، مصدق در ایران ، سوکارنو در اندونزی بیرق های بلند این باور هستند.»
آقای رحمانی عزیز ، سید جمالت مال خودت، گاندی و نهرو و سوکارنو و مصدق را چرا قاطی ملی مذهبی ها می کنی ؟ آوردی باز سوسمارت را انداختی توی دیگ ما؟
سر انقلاب هم همینطوری برای مردم آش پختید که تا حالا دل پیچه دارند. باز همان دستور طبخ را عرضه می کنی. اگر این بزرگواران تن به مذهب می دادند که نام نیکی از خود بیادگار نمی گذاشتند. چرا از بازرگان که مملکت را داد دست خمینی صحبت نمی کنی و از مصدق حرف می زنی که دست کاشانی نداد؟
آقای رحمانی می پرسد :«این پرسش مطرح است که چرا ترکیه چنان شد و ایران چنین است؟» قربان جدت حالا رسیدیم سر حرف حساب . لطف کن و چرتکه بینداز ببین چرا اینطور شد. چطور شریعتی ، بازرگان و طالقانی این مصیبت را گردن ملت ایران بار کردند و کشور را به ویرانی کشاندند و چگونه اردوغان کشوری را که به شکوفایی اقتصادی رسیده بود ویران کرد و چطور یابوی خلیفه عثمانی رم کرد و ترکیه را زمین زد و به این روز انداخت.
بعد ایشان فرمول تاریخی عرضه می کنند: «ترکها ساختارساز هستند و ملی مذهبی ها ایران آرمان گرا و فردگرا هستند.»!
واقعاً! حالا بدون کلمات قصار نمی شد؟ اردوغان مشغول ویران کردن ساختار جامعه و سیاست ترکیه است که اساسش از آتاتورک بر جا مانده. چیزی هم که میخواهد جایش بگذارد این ساختار ملی مذهبی جدید است که عبارت است از بگیر و ببند است و ازدواج و تجاوز و غیره که در ایران پیشرفته ترش هم هست و حسرت ندارد. اگر ترکیه چهار پنج سال است مبتلا شده است ما از برکت شریعتی و آبراهام یزدی و (به قول خمینی) این پَدَر و پَسَر های بازرگان و سحابی و غیره سی و هشت سال سال از این مواهب برخورداریم.
نویسنده به تعریف و تمجید از اردوغان اکتفا نکرده، رهنمودی هم به ایرانی ها داده. می گوید در ایران « تمدن ایرانی – مسلمانی ماجراساز است ». که سر در نیاوردم که این ذم است یا مدح ؟ فقط می دانم که ملتی امتی ها هستند که قال چاق می کنند، به خرج ملت، بعد هم می نشینند نصیحت می کنند و مطالب سینما اسکوپ می نویسند که عیب از ما نیست، از تمدن ایرانی اسلامی و این حرف هاست. به هر صورت تا به حال نشنیده ایم که با بخش اسلامی جریان مشکلی داشته باشید، اگر مشکلی دارید با آخوندهاست. در عوض تا اسم ملت میاید ناگهان براق می شوید و یاد مبارزه با فاشیسم می افتید. بعله! ظاهراً این ایران است که همیشه در تاریخ دردسرساز بوده است. هیچ جوری هم نمی شود حذفش کرد و کلکش را کند.
از شدت شور و شعف، یک جای دیگر نوشته «اگر چه تمام جریان های دموکرات خاورمیانه باید از پیروزی حزب عدالت و توسعه خوشحال باشند اما ملی مذهبی ها باید خوشحال تر باشند. » ابراز بهجت بابت پیروزی همین اردوغانی که بزرگترین حرکت سیاست خارجیش پشتیبانی گروه داعش بوده که پیروان مذاهب دیگر را شقه کرده و مردمانی بیگناهی را سربریده و به زنان مردم تجاوز کرده و بچه ها را زنده زنده سوزانده؟ چه کسی خوشحال است ؟ پیش بینی کرده بودند که دیر یا زود «این الگوی موفق» «درصورت تداوم» در منطقه تاثیر خواهد گذاشت و سرمشق خواهد شد!!؟ دیدیم چطور.
در نهایت اینکه « اثبات اینکه اسلام با دموکراسی تعارض ندارد سودای انقلاب اسلامی ایران بود. اما روش انقلابی بر مشکلات افزود و ساختار قدرت و ثروت را در ایران متمرکز کرد. اما اسلام و دموکراسی با روش و راهبرد جریان ملی مذهبی ترکیه زودتر آشتی کرد.»
نه آقا، هیچ مذهبی با دمکراسی سنخیت ندارد. این خیال باطل شماست که چهل سال پیش با همین حرف ها مملکت را به باد دادید و تا امروز هم هیچ درسی نگرفته اید و هنوز همان نسخه را می پیچید. رحمی بکنید به بیمار.
نمک داستان هم ذکر خیر از شریعتی است که تا نباشد آش ملتی امتی ها قوام نمی آید: «اباتیمار اندکی شادی باید.» !!؟ ای آقا دل خوش داری ؛ به قول عبید، در شرایطی که ترکیه و ایران اینچنین گرفتارند چه جای شادی است؟
از این مراجعه ی اتفاقی به مقاله چند سال پیش اقلاً خودم درسی گرفتم و راه و روشی پیدا کردم که تصور می کنم به درد همه بخورد و به عنوان نتیجه گیری در اینجا می آورم: اگر می خواهید بدانید که مدعیان چند مرده حلاجند، به خواندن آنچه امروز می نویسند قناعت نکنید، بروید ببینید دیروز چه نوشته اند. مقاله های قدیمی بسیار گویاتر است و مظنه را به دستتان می دهد. باور کنید روش مؤثری است.
جمعه، 5 آذر 1395-2016 Nov 25th Fri
درس ملی مذهبی های ایران از ملی مذهبی های ترکیه، تقی رحمانی