خود بخود بت نبود تا بود آذر شکنان- ع ب
۲۰ فوریه هرسال برابر با یک اسفندماه، روز عدالت اجتماعی است. نامگذاری روز جهانی عدالت اجتماعی با هدف حمایت از کشورهای جامعه بینالمللی در جهت ریشهکنی فقر، اشتغال همه افراد، کار شایسته، تساوی جنسیتی و دسترسی به رفاه اجتماعی و عدالت برای همه اعلام شده است. وضعیت حال ایران، یک کشور که شکاف طبقاتی در آن بیداد میکند و پتانسیل از هم گسیختگی را دارد.
اولین کسی که طرح تقسیم ایران را مطرح کرد «جیمز برنز» معاون وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ خورشیدی بود. او معتقد بودکه ایران باید به ۷ کشور تجزیه شود.
طرح «خاورمیانه بزرگ» The Greater Middle East and North Africa Initiative (GMENAI) که بعدها از سوی دولت جرج دبلیو بوش بهصراحت «خاورمیانه جدید» نامیده شد. طرحی بر اساس نظریات «برنارد لوئیس»، صهیونیست انگلیسی و استاد مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون آمریکا است. لوئیس این طرح را در سال ۱۹۷۹ مطرح کرد و بعدها آن را گسترش داد. طرح برنارد لوئیس برای تجزیه کشورهای خاورمیانه و خاور نزدیک، نقشهای معروف دارد که طبق این نقشه کشورهای خاورمیانه به تکههای کوچکتر تجزیه میشوند؛ ایران به ۶ تکه تقسیم میشود.
بر اساس طرح کلی لوئیس، نقشههای دیگری برای تجزیه ایران توسط افراد مختلف ارائه شده است. پنتاگون هم یک نقشه با ایرانی ۵ تکه دارد.
لوئیس با اینکه ۱۰۲ سال عمر کرد ولی به آرزویش نرسید و سال ۲۰۱۸ میلادی آرزویش را به گور برد. خیلیها برای تجزیه ایران نقشهها کشیدند ولی آنان نیست شدند و ایران ماند.
پروژه خاورمیانه بزرگ در صدد است با تکه تکه کردن کشورهای منطقه از جمله ایران، دولتهای بیثبات، وابسته و ناتوان، در نواحی حساس چون سواحل دریای مدیترانه و مازندران و خلیج فارس و عراق بوجود آورد. شیوه ایجاد این بیثباتی در ایران از سوی غربیها تقسیم آن به کشورها و مناطق کوچک با استفاده از سه عنصر: مذهب، نژاد و طبقه میباشد.
از این چشم انداز استقلال و تمامیت ایران بصورت مستقیم و جدی بوسیله طرح خاورمیانه بزرگ و مدلهای مشابه آن مورد تهدید است.
این طرح خطرناک در لباس صدور دموکراسی به جهان ارائه شده است ولی هدفی جز کنترل و در اختیار گرفتن منابع و لولههای نفتی ندارد. در واقع منطقه خاورمیانه که از کشورها، ملتها، زبان و فرهنگهای مختلف تشکیل شده است، انرژی کره زمین را در حال حاضر تامین میکند ولی خود منطقهای فقیر و محروم بشمار میرود و پتانسیل درگیری نژادی و مذهبی را دارد.
این طرح در 4 مرحله برنامهریزی شده است:
مرحله اول: صدور تروریسم:
مرحله دوم: مبارزه با تروریسم
مرحله سوم: شخمزدن و سرزمین سوخته
مرحله چهارم: بازسازی و کنترل
ایالات متحده و غرب چگونه میتوانند جهان را همواره در کنترل خود داشته باشند در حالی که تا سال 2025 هفتاد و یک درصد نفت امریکا و 68 درصد انرژی مصرفی اروپا از خارج تامین خواهد شد. امریکا چگونه میخواهد جهان را با وجود این اندازه وابستگی به جهان خارج خود اداره کند؟ در حالی که طبق پیشبینی اقتصاددانان امریکایی تا سال 2030 نیاز سالانه امریکا به انرژی هر سال بیش از یک و نیم درصد افزایش خواهد یافت و کار بجایی خواهد رسید که ایالات متحده بایستی در سال 2029 برای واردات نفت 150 میلیارد دلار پرداخت کند. جمعیت امریکا پنج درصد کل جمعیت جهان را تشکیل می دهد ولی همین کشور چهل درصد درآمد جهان را در اختیار گرفته است. با این وضع امریکا تلاش دارد به جای این که مجبور باشد انرژی خود را از بیرون تامین کند، مرزهای خود را تا جایی گسترش دهد که مرزهای خاورمیانه (انبار انرژی جهان) درون مرزهای نفوذیاش قرار بگیرد. طرح انرژی جایگزین شعاری بیش نیست. طرح خاورمیانه بزرگ با چنین هدفی از سوی شاگردان مکتب بروس جکسون – سرمایهدار و سیاستگذار امریکایی- تنظیم شد.
طرح شومی بود که به جهت حفظ استیلاء ایالات متحده در قرن 21 میلادی طراحی شد و از مدتها قبل در مراکز تصمیمگیری روی آن کار میشود.
ریشه طرح «خاورمیانه بزرگ» همان طرح «شیمون پرز» در مورد خاورمیانه بود که آن را در سال 1993 در کتاب «خاورمیانه جدید» خود مطرح میکند.
طرح یینون Yinon Planاسراییل بزرگ، در پیوند با نظام جدید جهانی New World Order است، تاجایی که میگویند لازم نیست همه جهان امنیت داشته باشد ما امن باشیم کافیست.
پروژه تجزیه ابتدا توسط تروریستهای بینالمللی تکفیری شروع می شود و پس از آن تمام زیرساخت ها و شاهرگ های حیاتی کشور مقصد، منهدم و شخمزده میشود مانند :لیبی، سوریه، عراق، افغانستان، یمن و..
آمریکا در سال 2003 میلادی همراه با متحدان غربی خود در جنگ علیه عراق از گلولههای حاوی اورانیوم ضعیف شده استفاده کرد. اورانیوم 235، دارای نیمه عمر 703.8 میلیون سال است یعنی 703 میلیون سال طول می کشد که تشعشع آن به نصف کاهش پیدا کند. تولد نوزدان ناقص الخلقه، افزایش سرطان، غبار دایمی پیامدهای فاجعه بار تجاوز نظامی آمریکا به عراق و منطقه است. غباری که هر سال تمام خاورمیانه را درخود فرو میبرد و پایانی ندارد، محصول شخمزدن غرب است، خاکی ناپایدار که حاوی ذرات اورانیوم است، ذراتی که می توانند هزاران کیلومتر را طی کنند و قابلیت شناوری در فضا را دارند، بدون اینکه تهنشین شوند.
نمونه دیگری از شخمزدن را در اروپای شرقی، اوکراین شاهدیم که خود زخمی بر زخم است.
طرح خاورمیانه بزرگ حاصل پیشبینی اقتصاددانان امریکایی و کارشناسان نفتی این کشور در مورد آینده جهان، میزان انرژی مصرفی در 50 سال آینده، جمعیت جهانو سرنوشت ابرقدرتی امریکا است.
تمام اختلافات در خاورمیانه محصول مذهب و نژاد است، بیعدالتی، تبعیض و فقر در ایران بیداد می کند و بهترین راه حل بستن راه استبداد و استعمار است. باید به اصول بنیادی نهضت ملی ایران بازگشت، از همانجا که زخم آغاز شد و تا این زخم باز است، درمان امکان ندارد،
قصابی بود که هنگام کار با ساتور دستش را بريده بود و خون زيادی از زخمش می چکيد . همسايهها جمع شدند و او را نزد حکيم که دکتر شهر بود بردند . حکيم بعد از ضدعفون زخم مي خواست آن را ببندد که متوجه شد لای زخم قصاب استخوان کوچکی مانده است . مي خواست آن را بيرون بکشد اما پشيمان شد و با همان حالت زخم دست قصاب را بست و به او گفت: زخمت خيلی عميق است و بايد يک روز در ميان نزد من بيایی تا زخمت را پانسمان کنم. از آن روز به بعد کار قصاب درآمد و هر روز مقداری گوشت با خود ميبرد و یا مبلغی پول به حکيم ميداد و حکيم هم همان کار هميشگی را ميکرد اما زخم قصاب هیچگاه خوب نشد.
داستا ن ما با شاه و شیخ و نفت و انگلیس حکیم هم همین است، بریتانیا، استخوانی لای زخم گذاشته که درمان ندارد، فقط هر دفعه یک استخوان را با استخوان دیگر عوض می کند.
شرکت ملی نفت ایران در سال 1327 پس از ملی شدن نفت ایران، تأسیس و از سال 1330 به طور رسمی جایگزین شرکت نفت ایران و انگلیس شد. پس از انقلاب 1357 و تشکیل وزارت نفت، بخشهایی شامل پالایش و پخش، توزیع گاز و صنایع پتروشیمی و شرکت ملی نفتکش ایران از این شرکت جدا شدند و بهعنوان شرکتهای خصوصی به فعالیت خود ادامه دادند.
با وجود داشتن پیشوند ملی، هیچگاه نفت، ملی نبود و هیچگاه سهام آن در اختیار مردم ایران قرار نگرفت.
دو و نیم تریلیون دلار درآمد نفت ایران تا کنون محاسبه شده است.
باید در ایران، عدالت اجتماعی برقرارشود و اول عدالت اقتصادی برقرار شود یعنی اصلیترین منبع ثروت که ریشه استبداد و استعمار بواسطه همین منبع قدرت یعنی نفت است، از دست استبداد و استعمار خارج شود. آذر بت تراش باز بت خواهد ساخت.
نفت باید دوباره به معنای واقعی ملی شود، شرکتهای نفتی که به بخش خصوصی واگذار شده به ملت برگردانده شود، سهام شرکت ملی نفت ایران، بین تمام ملت ایران فارغ از نژاد و مذهب و طبقه و جنس، بصورت یکسان توزیع شود. وزیر نفت و دفتر فروش نفت و قراردادهای نفتی با رای مستقیم ملت ایران انتخاب شوند. همان طور که دکتر مصدق می خواست، همان طور که دکتر فاطمی می خواست، رویای ایران یکپارچه باید دوباره احیا شود. تاریخ نشان داد که راه مصدق و فاطمی درست بود و انگلیس و امریکا و روحانیت مسیر تاریخ را عوض کردند. باید همان راه درست نیمه تمام را ادامه داد، باید از همان اول راهت و انتخابت را روشن کنی که با ملت هستی یا دلقکی هستی که هر دفعه یک نقش را بازی می کنی، پیش قاضی و معلق بازی نمی شود، ما استبداد شیخ و شاه امریکا و انگلیس را نمیخواهیم، ما دموکراسی وارداتی را نمی خواهیم. ملتی که روزی پرچم دار علم و فرهنگ و صنعت جهان بود، ملتی که راست بود، دوست بود، شعارش پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بود، یک چنین ملتی را یکصد سال استعمار کوشید خرد کند. “شهید فاطمی”