پاس کاری- رامین کامران
نامه ای که اخیراً به سازمان ملل فرستاده شد، یکی از بسیاری بود که ظرف سال های اخیر روانۀ دفتر و دستک های جهانی می شود. آن هایی که با این نوع دریوزگی مخالفند، نظر خود را بیان داشتند و حرف خود را زدند، من هم که نظرم را قبلاً نوشته ام. در اینجا مقصودم مکرر کردن مطلبی نیست که همه در جریانش هستند، می خواهم روی نکته ای انگشت بگذارم که خاص این مورد نیست ولی در مورد نامۀ اخیر، بحثش سریع بالا گرفت.
یکی از دوستان که در ایران است، طی گفتگویی به من گفت که طرح این نامه و شاید سیاه مشق آن از سوی افراد شناخته شده ای که در جرگۀ خدمتگزاران ایرانی نو محافظه کاران جا دارند، به داخل القأ شده و همان مبتکران کار هستند که بعد از امضأ، پخش و تبلیغ نامه را در خارج بر عهده گرفته اند، پخش و تبلیغی که وسعت ثابت تبلیغات رسانه ای تابع سیاست آمریکا را دارد.
گوینده، از گستردگی این نوع پاسکاری ها که اخیراً افزایش یافته، نگران بود و می گفت باید جداً مواظب این ها بود چون با مکرر شدن این تبلیغات رفتی و برگشتی که فضای ناسالم جنبش سبز را به یاد می آورد که در آن شعار را صدای آمریکا عرضه می کرد تا از طنینی که در داخل می یابد، خوراک تبلیغاتی بسازد، به نظر می آید که طرحی نو برای ایجاد ناآرامی در کار است. طبعاً دلواپسی وی از بروز اعتراض نسبت به نظام اسلامی سرچشمه نمی گرفت، از این بود که باز غوغایی به پا شود و نیروی مردم را در کشمکشی بی برنامه و بی عاقبت، به هدر بدهد.
دو کلمه ای را که به او گفتم، در اینجا تکرار می کنم چون ممکن است به کار مبارزان خارج هم بیاید.
طبیعی است که ابراز مخالفت با نظام اسلامی مبارک و لازم است، چون بالاخره باید همین مردم، با اعتراضاتشان شر حکومت فعلی را از سر ایران کم کنند. این حرکت ها می تواند اشکال گونه گون داشته باشد، ولی یک نکته است که شرط لازم طرفداری کردن یا نکردن از آنهاست ـ چون نباید تصور کرد که هر اعتراضی، در هر مورد، در هر جا و به هر مناسبت و با هر محتوایی انجام شد، مفید است و می تواند قدمی به جلو تلقی گردد.
متأسفانه مردم تمایل دارند تا در هر کجا حرکتی دیده شد، آنرا به گام نخست در راه براندازی نظام تعبیر کنند و نسبت به آن، اگر نه همراهی که همدلی نشان بدهند. دستگاه های تبلیغاتی هم در سوق دادنشان به این راه کوتاهی نمی کنند. باید این روند را متوقف ساخت. با طرح دو پرسش ساده و منطقی: کار قرار است چه سیری بگیرد و چگونه با این روش میتوان به تغییر نظام سیاسی ایران رسید. فعالان سیاسی میباید در طرح این سؤالها پیش قدم باشند.
باید مردم را واداشت که پشتیبانی حتی لفظی خود از هر حرکت را منوط به گرفتن پاسخ قانع کننده برای این پرسش ها بنمایند. بدخواهان، برای رسیدن به اهداف خویش، ذهن عموم ایران را هدف گرفته اند. مقابله با این ترفند، فقط با بالا بردن توان انتقادی ذهن همین مردم ممکن است. با وسیلۀ دیگری نمی توان سره را از ناسره جدا کرد و با برنامۀ نابودی ایران مبارزه نمود.
۲۷ مارس ۲۰۲۱، ۷ فروردین ۱۳۹۹