تامین آزادیها وحقوق انسانی ملت ایران یک ضرورت مبرم-افسانه خاکپور
با توجه به شرایط بحرانی هفته های گذشته درکشورمان، ادامه سانسورو قطع اینترنت و ارتباطات شهروندان با یکدیگر و با جهان خارج با دست زدن به کشتارمعترضین و دستگیری غیرقانونی عده ای دیگر، تها جم گسترده حکومت به حقوق ابتدایی مردم ایران و بخصوص نادیده انگاشتن حق اعتراض مسالمت آمیز همه شهروندان اعم از زنان و جوانان درهفته های اخیر نشانگرعدم درک و عدم تحمل حکومتگران ازشنیدن خواستها ی جوانان وزنان و شهروندان برای آزادی و دمکراسی و برقراری عدالت است.
نمیتوان هم به ابزار پیشرفته تکنولوزی اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ جهانی دست یافت وهم شهروندان را به چشم بردگان وزیردستان خود فرض کرد و با قوانین خفت بارو تبعیض آمیزو واپس گرا براین سرزمین درحال جوش و خروش حکمرانی کرد.
بی شک استبداد دینی وحکومت مطلقه با تنوع فرهنگی و سطح آگاهی و آزادگی مردم ایران سازگاری ندارد.
ملت ایران درشهرو روستا یکپارچه وهماهنگ میرود تا علیه زوروستم، فساد سیاسی، فرهنگی واقتصادی بالایی ها و تبعیض میان ثروتمندان و تهی دستان، تبعیص میان شهروندان واقلیت ها و تبعیضات بیشمار قانونی علیه زنان و دراعتراض به زندانی کردن مخالفان ودرمخالفت با حکم اعدام آینده ای دیگر را رقم زده و تجربه خونبار خود را برای جهانیان بازگوید.
سانسوروکشتارجوانان این سرزمین و زندانی کردن معترضین بی سلاح و ناراضی هیچ وجهه قانونی وحقوق بشری نداشته و حاکمان موظف به حفظ جان، آسایش و حق زندگی و حق حیات هرانسان میباشند.
دراین شرایط بحرانی وناروشن اما تشویق وترویج کاربرد خشونت از طرف معترضین و جوانان حاصلی جزبالا بردن آمارکشته ها و تشدید سرکوب و تشنج و نهایتا جنگ داخلی و هرج و مرج و انتقام جویی و آدمکشی نیست.
وعده لیبیایی و سوریه ای شدن به مردم ایران هما نا درخور ملیجک ها و جیره خواران قدرتهای خارجی است.
به همین دلیل معترضین جوان و زنان آزاده ایران میبایست از کاربرد خشونت پرهیز کرده ازآتش زدن مساجد و بانکها یا تخریب اموال عمومی بوسیله عوامل نفوذی جلوگیری کرده تا باشد که در این مبارزه نابرابر به مرحله بیان خواستهای مشروع خود برسند و بدین طریق سرکوبگران را به عقب نشینی، پرداخت هزینه، استعفا و محاکمه وادارند.
زنان ایران که طبق قانون اساسی مدنی و کیفری ج اسلامی در حد محجورین وصغار قراردارند نه تنها علیه حجاب اجباری که برای کسب همه حقوق انسانی خود به همراهی مردان به خیابان آمده اند دیگر از پای نخواهند نشست.
ازهمان ابتدای استقرارج اسلامی زنان پیشروعلیه حجاب اجباری وبرای حفظ حقوق انسانی خود مبارزه کرده و این مبارزه را نسل به نسل بر دوش گرفته و به پیش برده اند.
اما حقوق پایمال گشته زنان برخلاف تبلیغات رسانه ای چند تنی تنها به حجاب اجباری و درخواست لغو آن ختم نمی گردد.
و هیچکسی رهبرو قهرمان مبارزات برابری طلبانه زنان تحت ستم حکومت اسلامی نیست جزخود زنان آگاه و حق طلب ایران که با زورگویی و تبعیضات ریشه داردر مصاف هرروزه با ارتجاع حاکمند.
طبق قانون مدنی متاثراز فقه شیعه و سنت هرگز حتی درزمان شاه نیز حقوق زنان برای حق ازدواج، حق طلاق، حضانت کودک، حق برابری با مردان در ارث، درحق انتخاب شغل و مسکن برسمیت شناخته نشده است.
البته در دوران پهلوی دوم تنها شرط و شروطی برای حق طلاق و موانعی برای چند همسری توسط حقوقدانان گذاشته شد اما تصمیمات اساسی و اختیارات درزندگی خانوادگی و زناشویی بعهده مرد یا رییس خانواده بوده و میباشد.
بعنوان جنس دوم در سطح سیاسی واجتماعی نیز زنها نمیتوانند به همه مشاغل و پست هایی که برای مردان در نظر گرفته شده راه یابند.
درحقوق کیفراسلامی، زنان به درجه بندگان وکنیزان شوهرو پدر خود رسیده و شهادت و قسمشان اعتبار قانونی ندارد و حق حیات و قتلشان بدست پدر یا شوهرمباح بوده و در بعضی موارد مجازاتی ندارد یا مجازات آن در حد قتل نیست.
بی دلیل نیست که در پناه چنین قوانین جرم پروری درسالهای اخیر شاهد قتل عمد زنان بیشماری بدست پدر یا شوهرانشان یا مردان در جمهوری اسلامی بوده ایم.
فقدان عدالت و مجازات برای مردان قاتل آسیب های روانی و فرهنگی عمیقی بر جامعه وارد کرده است که مرمت روحی و روانی آن سالها بطول می انجامد.
تامین کلیه حقوق انسانی زنان و لغو حجاب اجباری یک ضرورت و یک خواست امروز مردان و زنان ایران است.
و به موازات آن خواست رفع تبعیض، برقرای عدالت، لغو اعدام و حبس طولانی مدت، شکنجه های جسمی چون شلاق، قصاص و قطع عضو و شکنجه های روانی و روحی چون توبه واعترافات اجباری باید از قوانین ایران فردا محو گردد.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی وعقیدتی، محاکمه ماموران و مسوولان سرکوب از جمله خواستهای دمکراتیک ایرانیان داخل و خارج از ایران یک درخواست فوری و بدون قید و شرط است.
انحلال گشت ارشاد پاسخگویی وتحقیق بیطرفانه درباره قتل مهسا امینی و سایر جوانانی که در این روزها در تظاهرات یا درزندانها به قتل رسیده یا دستگیر شده اند گام اندکی است برپرونده ای سیاه وحجیم .
یک اکتبر دو هزار و بیست و دو