با یاد نام نیک دکترجمشید بهنام-ناصر رحیمخانی
دکتر جمشید بهنام، از جرگهی استادان فرزانه و فروتنِ سالیانِ پیشین، در ماه مه ۲۰۰۴ میلادی، به دعوت و میزبانی کانون فرهنگی ایده،1 از پاریس به استکهلم آمدند برای سخنرانی در برنامهی سلسله گفتارهایی پیرامون «نقش روشنفکران در تحولات فکری و اجتماعی تاریخ معاصر ایران».
کانون فرهنگی ایده ـ استکهلم، میزبانِ شماری از دانشوران فرهیختهی تبعیدی و مهاجر، از همهی سخنرانانِ میهمان درخواست میکرد فشردهای نوشتاری از متن گفتارِ خود را پیش از برگزاری جلسهی سخنرانی، برای آن کانون بفرستند. کانون فرهنگی ایده، با معرفی و برشمردن جستارهای پژوهشی و کتابهای میهمان گرامی، متن کامل نوشتار دریافتی را نیز در بروشورهای اطلاع رسانی، چاپ و پخش میکرد. هفتهای پیش از برگزاری جلسهی سخنرانی، بروشورها در ۳۰۰ ـ ۲۰۰ نسخه، چاپ و پخش میشد در کتابخانهها و مرکزهای فرهنگی استکهلم، در محلهها و در شماری از فروشگاههای آسیایی ـ ایرانی.
دکتر جمشید بهنام با لطف و مهربانی، این درخواست کانون ایده را پذیرفتند و از آن بیش، با گشادهدستی، متنی گسترده و نوشتاری از سخنرانی خود را برای کانون فرهنگی ایده فرستادند با عنوان: «روشنفکران ایرانی از آستانهی مشروطیت تا آغاز سلطنت پهلوی».
متن نوشتاری دکتر جمشید بهنام، در بروشورهای اطلاع رسانی جلسهی سخنرانی، چاپ و پخش شد. جلسهی سخنرانی دکتر جمشید بهنام با حضور جمعی از ایرانیان علاقمند در استکهلم برگزار شد، روز یکشنبهی ۴ ماه مه ۲۰۰۴ میلادی.
دکتر جمشید بهنام از بنیانگذاران رشتهی جامعهشناسی و از استادان برجستهی «مؤسسهی مطالعات و تحقیقات اجتماعی، نویسندهی چندین کتاب ارزندهی آموزشی در زمینهی علوم اجتماعی و مردم شناسی.
اکنون در این روزهای پس در گذشت دکتر جمشید بهنام، و با گرامی داشت یاد و نام او، متن نوشتاری سخنرانی آن استاد فرهیخته تقدیم خوانندگان میشود.
استکهلم، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۱ میلادی
روشنفکران ایرانی از آستانهی مشروطیت تا آغاز سلطنت پهلوی
دکتر جمشید بهنام
روشنفکران ایرانی از آستانهی مشروطیت تا آغاز سلطنتِ پهلوی را میتوان پیشگامان روشنفکری در ایران دانست و به عنوان گروهی واحد مورد مطالعه قرارداد و یا آنها را به گروه اول (۱۹۱۶ ـ ۱۸۸۰) و گروه دوم (۱۹۲۵ ـ ۱۹۱۴) تقسیم کرد و با توجه به اینکه در ایران زندگی میکردهاند یا در خارج، میانشان تفاوت قائل شد.
گروه اول آثارشان را در قفقاز و اسلامبول و تهران قبل از مشروطیت منتشر کردند و کاملاً تحت تأثیر افکار دوران روشنگری اروپا بودند. اما گروه دوم در برلن، پاریس، لوزان و یا در تهران میزیستند و با کمونیسم، فاشیسم و نازیسم روبهرو بودند. ناسیونالیست بودند اما تجدد و غربگرایی را به طور مطلق یا مشروط، چارهی دردهای ایران میدانستند.
در دههای پایانی قرن نوزدهم و پس از شکست در جنگهای ایران و روس، احساسِ انحطاط و سپس نوعی «خودآگاهی» در میان ایرانیان پدید آمد و در سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۰ در اسلامبول، قاهره، تفلیس و کلکته،کانونهای فرهنگی برون مرزی تشکیل شد و آثار نسلی از نویسندگان و پویندگان انتشار یافت که جملگی در سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۴۰ به دنیا آمده بودند.
در درون مملکت نیز گروهی که از نویسندگان و مأموران سیاسی و حتا بازاریان روشنفکر تشکیل میشد، از طریق مقاله و رساله و کتاب، گاه آشکار و گاه پنهان، به ترویج افکار جدید و مبارزه با استبداد و عقبماندهگی برخاستند.
سرشناسان این گروه عبارت بودند از آخوندزاده، ملکم خان، طالبوف، مراغهای، میرزا آقاخان کرمانی و مستشارالدوله. دورهی نوشتن «حیرتنامه»ها به سرآمده بود و توصیفِ عجایبِ فرنگ دردی را دوا نمیکرد، لذا نویسندگان به وضع نابسامانِ ایران توجه کردند و به تجزیه و تحلیل اوضاع برخاستند و چون از دولت مستبد هراس داشتند، آثار خود را به صورتِ «سیاحتنامهها»ی خیالی و یا «مباحثهها»ی ساختگی و یا «خوابنامهها» به وجود آوردند و تعداد رسالت و «کتابچه»ها نیز افزایش یافت.
سیاحتنامه ابراهیم بیگ (مراغهای)، مسالک المحسنین (طالبوف)، مکتوبات (آخوندزاده) و آثار متعدد ملکم خان از آن جملهاند.
سالهای ۱۸۸۰ ــ ۱۸۷۰ به دورهی «اصلاحات» معروف و طی این سالها برای نخستین بار مسائلی چون جدایی دین از دولت و لزوم «شانژمان» (تغییر) جامعه برای رسیدن به «پروقره» (ترقی) مطرح گردید. در این هنگام با زمامداری حسین خان سپهسالار که به «تنظیمات» دولت عثمانی و ترقی آن مملکت نظر دارد، دورهی تازهای آغاز میشود.
اهمیت این دوره آمادهسازی زمینه برای نهضت مشروطیت است. لزوم قانون مطرح میشود. مستشارالدوله رسالهی «یک کلمه» را مینویسد و روزنامهی «اختر» چاپ اسلامبول و سپس روزنامهی «قانون» چاپ لندن به اشاعهی فکر قانونگذاری همت میگمارند.
دوران رشد سرمایهداری در ایران تقریباً پس از خاتمهی عصر سپهسالار شروع میشود و همین دوران مصادف است با آغاز یک جنبش فرهنگی: از یک سوی حرکت مشروطهخواهی و تجدد فکر دینی (سید جمالاسدآبادی) و از سوی دیگر جنبش تجددطلبی به صورت «نهضت ترجمه» و نگارش رسالههای فلسفی و اجتماعی.
در آستانهی مشروطیت «انجمنها» و احزاب نیز محل بحث و تبادل نظر میشوند. مرامنامه این احزاب (از جمله حزب سوسیال دموکرات) نشان از وجود این بحثهای روشنفکرانه است.
با صدور فرمان مشروطیت و پسامدهای آن و خصوصاً پس از دوران استبداد صغیر، روشنفکران سکوت اختیار میکنند و یا ناگزیر به مهاجرت میشوند. منزلگاه اول اسلامبول است (مراغهای)، نویسندگان روزنامه اختر و بعدها ملکم و دهخدا و تقیزاده و دیگران و سپس نوبت پاریس و لندن و لوزان و از همه مهمتر برلن میرسد.
سرگذشت «برلنیها»، فصل مهمی از تاریخ روشنفکری در ایران است. آنها در دورهای پُر هیاهو از تاریخ معاصر جهان (جنگ بینالملل اول، فروپاشی امپراطوریها و انقلاب روسیه) و ایران (انحطاط و انحلال سلسلهی قاجار،گذر از امپراطوری به دولت ـ ملت) در طول دو دهه به صورت مهاجر سیاسی در غرب زندگی کردند و به مسائل اساسی ایران اندیشیدند. جملگی نگران وضع ایران بودند و هر چند که از لحاظ منشاء اجتماعی، سن، طرز تفکر و عقاید سیاسی با هم متفاوت بودند، در بسیاری از زمینهها به اتفاق رسیدند. این ایرانیان به دو نسل تعلق داشتند: نسل اول کسانی بودند که بعد از استبداد صغیر به آلمان مهاجرت کردند و با کمک دولت آلمان «کمیته ملّیون» را بنیاد نهادند و نسل دوم جوانانی بودند که در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۲۲ به قصد تحصیل مستقیماً از ایران به آلمان رفتند و چند گروه در برلن تشکیل دادند. حاصل این همکاریها انتشار چهار مجله و یک روزنامه بود: مجلهی کاوه (تقیزاده)، ایرانشهر (کاظمزاده)، علم و هنر (جمالزاده)، نامهی فرنگستان (مشفق کاظمی) و روزنامهی پیکار (مرتضی علوی و یک نفر آلمانی).
در سالهای ۲۹ ـ ۱۹۲۸، روزنامهی «بیرق انقلاب»، ارگان فرقهی جمهوری انقلابی ایران نیز به صورت پلیکپی منتشر میشد. مجلات چهارگانه چون حلقههای یک زنجیر یکی پس از دیگری انتشار یافتند و موضوعهایی چون اخذ تمدن غرب، تساهل مذهبی، ساخت قدرت، وضع زنان و اصلاحات ضروری در ایران را مطرح کردند. برلنیها در چند زمینه نوآور بودند. آنها انتقاد از وضع اجتماعی و بحث دربارهی مسائل سیاسی را به شیوهای تازه رواج دادند. سبک جدیدی از روزنامهنویسی را معمول کردند و نخستین مجلههای وزین فارسی را پایهگذاری نمودند. به مسالهی زنان توجه خاص داشتند و نظریهی «دولت ـ ملت» را در چارچوب سیاسی ایران بررسی کردند. آنها همچنین نخستین نوول و اولین رمان اجتماعی را نوشتند و تحقیقات ادبی و تاریخی را به سبک جدید متداول کردند.
همزمان با محفل برلن، در پاریس و لوزان نیز روشنفکران ایرانی گردهم آمدند. این محافل با هم در ارتباط بودند و نیز با روشنفکرانی که در ایران میزیستند و دور مجلهی «دانشکده» جمع شده بودند (ملکالشعرای بهار، رشید یاسمی، نصرالله فلسفی و…)
در سالهای بعد، بسیاری از روشنفکران به ایران بازگشتند (تقیزاده، مشفق کاظمی و…)، با تأسیس روزنامهی مرد آزاد (مدیریت داور)، مجلهی آینده (مدیریت محمود افشار)، مجلهی دنیا (مدیریت ارانی)، عقاید خود را منتشر ساختند و نیز بعضی از آنها در «انجمن ایران جوان» گرد آمدند و با نوشتههای خود برنامهی نخستین دولت جدید ایران را طرحریزی کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱) کوتاه دربارهی کانون فرهنگی ایده ـ استکهلم و سلسله برنامههای سخنرانی و پرسش و پاسخ:
کانون فرهنگی ایده، در ماه فوریه سال 1999میلادی در استکهلم ـ سوئد تأسیس شد. کانون فرهنگی ایده ـ استکهلم از آغاز تأسیس و در یک دورهی زمانی پنج ـ شش ساله، میزبان شماری از دانشگاهیان، روشنفکران و پژوهشگران ایرانی بود برای برگزاری جلسههای سخنرانی و گفت و گو پیرامون دگرگونیهای فکری ـ فرهنگی و اجتماعی ـ تاریخی در ایران از عهد جنبش مشروطهخواهی بدینسو. «گفتارهایی پیرامون سنت و تجدد»، «نقشِ روشنفکران در تحولات فکری و اجتماعی تاریخ معاصر ایران» و یا «ملاحظاتی دربارهی خاستگاههای روشنفکری ایران»، عنوانهای سمت و سو دهندهی مضمون سخنرانیها بود و دعوت از سخنرانان میهمان.
با نگاهی به گذشته و به تاریخ چاپ بروشورهای اطلاعرسانی کانون فرهنگی ایده، برنامههای سخنرانی و نامهای سخنرانان را در اینجا و برای آگاهی خوانندگان گرامی باز میخوانیم:
ــ سنت و تجدد در متن تحولات اجتماعی و تاریخی ایران، سخنران دکتر ماشاءاله آجودانی
ــ مدخلی بر بحثِ باز اندیشیِ تقویم تاریخیِ تجدد در ایران، سخنران دکتر عباس میلانی، هر دو برنامه ی سخنرانی: شنبه ۲۸ اکتبر ۲۰۰۰ میلادی، ساعت ۲ بعد از ظهر، ساختمان مرکزی آ.بِ.اف، استکهلم
ــ جایگاهِ سنت در تاریخ اندیشهی سیاسی، سخنران دکتر سید جواد طباطبایی، شنبه ۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی، ساعت ۱۸، هوسبی ترف، استکهلم
ـــ ایران و مدرنیته، سخنران ناصر کاخساز، شنبه ۲۰ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی، ساعت ۶ بعد از ظهر، هوسبی ترف، استکهلم
ــ تصویر اروپا در ایران، سخنران دکتر محمد فضل هاشمی، شنبه ۲ فوریه ۲۰۰۲ میلادی، ساعت ۱۸، هوسبی ترف، استکهلم
ــ نگاهِ اپوزیسیون عرفی به مسألهی تجدد در سالهای پیش از انقلاب، سخنران حمید شوکت، شنبه ۲۳ فوریه ۲۰۰۲ میلادی، ساعت ۱۸، هوسبی ترف،استکهلم
ــ تجدد و دگرگونی پارهای از مفاهیم در ادبیات آغاز قرن، سخنران شاهرخ مسکوب، شنبه ۱۱ مه ۲۰۰۲ میلادی، ساعت ۶ بعد از ظهر، شیستا ترف، استکهلم
ــ دربارهی مفهوم روشنفکری و نگاهی به چهار نسل روشنفکران ایرانی، سخنران دکتر رامین جهانبگلو، شنبه ۱۴ فوریه ۲۰۰۴ میلادی، ساعت ۱۶، هوسبی ترف،استکهلم
ــ روشنفکران ایرانی از آستانهی مشروطیت تا آغاز سلطنت پهلوی، سخنران دکتر جمشید بهنام، یکشنبه ۱۶ ماه مه ۲۰۰۴ میلادی، ساعت ۱۶، هوسبی ترف، استکهلم
ــ بازخوانی ترازنامهی روشنفکران ایرانی در دورهی پهلوی اول، سخنران دکتر مهرزاد بروجردی، شنبه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۴ میلادی، ساعت ۱۶، هوسبی ترف، استکهلم
ــ جنبشها و گفتمانهای روشنفکری ایران از شهریور ۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی، سخنران داریوش آشوری، یکشنبه ۱۰ اکتبر ۲۰۰۴ میلادی، ساعت ۱۵، هوسبی ترف، استکهلم
ــ مدرنیته و بنیادگرایی دینی در اسلام، مسیحیت و دین یهود، سخنران دکتر احمد اشرف، شنبه ۱۹ ماه مه ۲۰۰۵ میلادی، ساعت ۶ بعد از ظهر، هوسبی ترف، استکهلم
ــ تکوین و تأثیر نظریهی غربزده گی در ایران، سخنران دکتر علی قیصری، ا ستاد تاریخ در دانشگاه سان دیاگو (کالیفرنیا) و جایگاه دکتر علی شریعتی روشنفکر ــ شورشی در تاریخ معاصر ایران، سخنران دکتر علی رهنما، استاد اقتصاد در دانشگاه آمریکائی پاریس، زمان هر دو برنامه: شنبه ۱۲ مارس ۲۰۰۵، ساعت ۳ بعد از ظهر، هوسبی ترف، استکهلم
ــ نقش زنان روشنفکر در تحولات اجتماعی ـ فرهنگی ایران از مشروطه تا پایان دوران پهلوی، سخنران زهره قایینی، شنبه ۸ اکتبر ۲۰۰۵ میلادی، ساعت ۳ بعد از ظهر، هوسبی ترف، استکهلم
ــ ملاحظاتی دربارهی خاستگاههای روشنفکری ایران، تأملی در روشنفکری دینی، سخنران دکتر سید جواد طباطبائی، شنبه ۱۲ نوامبر ۲۰۰۵ میلادی، ساعت ۳۰ ــ ۱۴، شیستا ترف، استکهلم
کانون فرهنگی ایده ـ استکهلم، در دیگر زمینههای فرهنگی و سیاسی نیز، جلسههای سخنرانی و گفت و گو برگزار کرد:
ــ نگرشی به پیامدهای واقعهی یازدهم سپتامبر، سخنران دکتر سعید محمودی، شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۲ میلادی، ساعت ۱۹، هوسبی ترف، استکهلم
ـ درآمدی برتصوف و عرفان، سخنران دکتر علی حصوری، جمعه ۱۱ ماه مه ۲۰۰۵ میلادی، ساعت ۶ بعد از ظهر، ساختمان مرکزی آ.بِ.اِف، استکهلم
کانون فرهنگی ایده ـ استکهلم، برنامهی گستردهای در نظر گرفت برای بررسی زمینههای آغاز جنبش زنان ایران و روند تاریخی آن. نام شمار بزرگی از زنان دانشور فهرست شد برای دعوت به جلسههای سخنرانی. آن ایده پا نگرفت. کانون ایده فرو خفت.
برگرفته از عصرنو