Home ویژه ایران لیبرال آرشیو ویژه ایران لیبرال بلندگوها در انحصار کیست؟ رامین کامران

بلندگوها در انحصار کیست؟ رامین کامران

انحصاری که مافیای اصلاح طلبان در رسانه های خارج از کشور ایجاد کرده است، در کمتر موردی به اندازهُ خبر مرگ هاشمی رفسنجانی مؤثر عمل کرد و در عین حال خود را نشان داد. به هر سو که چشم و گوش بچرخانید، فقط و فقط چهره های اصلاح طلب هستند که به طور متوالی، در همهُ تریبونهای موجود، مشغول سخن پراکنی هستند و مرتب جا به هم میسپارند. وجه اشتراک همهُ حرفها همان مضمون تکراری است که باید بد و خوبش را گفت و چون بدش برای همه معلوم است، مقداری خوب هم برایش اختراع کرد تا تعادلی ایجاد شود و حق پدرخواندهُ اصلاح طلبی که خرج همه را میداد و نقطهُ اتکای اصلی همه بود، به جا آورده شود.

حاصل کار همان است که همیشه بوده است و این بار هم تکرار شده: سخن گفتن در باب نظام اسلامی محدود شده به حرفهایی که از دل خود این نظام درآمده و نظری که اصلاً از بیرون به این نظام نگاه کند، نظری که در بین ایرانیان نه طرفدار کم دارد و نه نماینده و سخنگو، در هیچ کجا انعکاس نیافته است. سانسوری که این مافیای رسانه ای اعمال میکند، هیچ دستکمی از سانسور داخل کشور ندارد و اصلاً از آن گرته برداری شده، زیرا کسانی که به اجرایش میگذارند در همان رسانه های داخل تربیت شده اند و روش طبیعی شان این است. سانسور اصلاح طلبان همزاد و مکمل سانسور حکومتی است، ولی هم در داخل و هم در خارج عمل میکند و به همین خاطر سطح بیشتری را پوشش میدهد. عاملی که باعث میشود تا درست دیده نشود، این است که با در اختیار گرفتن رسانه هایی انجام میشود که در محیطی دمکراتیک فعالیت میکنند و در وهلهُ اول از آنها انتظار نمیرود که اینطور بسته عمل کنند. پیام البته روشن است: اگر فقط صدای ما را میشنوید به این دلیل است که کسی غیر از ما حرفی ندارد و کسی هم چیزی غیر از این فکر نمیکند ـ صریحترین نوع سانسور توتالیتر که تفوق طلب نیست، مثل همزاد اصولگرایش تمامیت خواه است.

در مقابل، متأسفانه گروه های مخالف نظام که پراکنده هستند وکمتر رسانه ای دارند که پوشش وسیع داشته باشد و از این گذشته، همه بیشتر متوجه به این امر هستند که گفتار خویش را عرضه نمایند و به سهم کوچک خود از فضای رسانه ای قانع مینمایند. اینها به هر حال، اگر هم توجهی به سانسور اصلاح طلبانه داشته باشند، حرکتی در جهت مخالفت با آن و مبارزه برای رفعش انجام نمیدهند. بی آنکه از خود بپرسند که اگر قرار است در کشورهای دمکراتیک، از پس این سانسور آبکی که یک مشت رسانه چی کم مایه برقرار کرده اند، برنیایند، چگونه خواهند توانست بر نظام مستقر غلبه کنند. شما که از پس کتک خورده های نظام برنمیایید، با خودش چه میخواهید بکنید؟

خارج کشور برای اصلاح طلبان هدف نیست، ایستگاه تقویت کننده است. مثل همهُ آنهایی که سرمایه ای جز چانه و پول ندارند، میکوشند تا در خارج که تصور میکنند توانش را دارند، گفتار واحدی را به همه تحمیل نمایند تا بتوانند از آن برای تحکیم موقعیت خود در داخل بهره بگیرند. دنیای آنها همان دنیای نظام است که میخواهند پایدار باشد و اختیارش به دست خود آنها.

در مقابل، آنهایی که جداً مخالف نظامند، میدانند که این هر دو گروه، دو روی سکهُ قلبی هستند که خمینی کف دست ملت ایران گذاشت، پس هر دو باید بروند و با هم باید بروند. نقش ملت ایران، بر خلاف آنچه که میکوشند بدو تلقین و در مواردی به وی تحمیل کنند، کولی دادن نوبتی به اصولگرا و اصلاح طلب نیست. نقش ملت ایران بیرون کردن این جمع است از میدان سیاست ایران.

2017 Jan 10th Tue – سه شنبه، 21 دي 1395