Home ویژه ایران لیبرال آرشیو ویژه ایران لیبرال ترور دوبارهٔ سلیمانی- پیام ایرانی

ترور دوبارهٔ سلیمانی- پیام ایرانی

در روزهای اخیر انتشار فایل صوتی اظهارات جواد ظریف که توسط تیم رسانه‌ای او برای بی‌بی‌سی ارسال شده، به بحث و جدل بسیاری در فضای سیاسی ایران دامن زده است. قصد من از نگارش مطلب حاضر پرداختن به سخنان سبکسرانهٔ وزیر خارجهٔ ملایان نیست، که در حکم اتلاف وقت و انرژی است و گرهی نیز از کار بستهٔ مبارزه نمیگشاید. آنچه میخواهم مورد اشاره قرار دهم، علل بیان این حرفها و تأثیرش بر سیاست خارجی رژیم است. زیرا این قبیل اظهارات حتی اگر مصرف داخلی هم داشته باشد- که دارد، مخاطب یا مخاطبان اصلی آن قدرتهای خارجی هستند.

میبینیم که آمریکایی‌ها زود هم بُل گرفتند و پمپئو یعنی همتای سابق ظریف در دولت ترامپ به آن واکنش مثبت نشان داده و آن را به عنوان تأییدی بر سیاست این کشور در ترور و قتل بزدلانهٔ ژنرال سلیمانی- که هر دو حزب عمدهٔ ایالات متحده بر انجام آن اتفاق نظر داشتند، مورد تأکید قرار داده است. جای شک نیست که دولت کنونی در کاخ سفید نیز که سرگرم مذاکره با دولت بی تدبیر روحانی و تیم دیپلماتیک کم سواد و بی قابلیت وی موسوم به «نیویورک بویز» است تا به صورت تاکتیکی حلقهٔ محاصره اقتصادی و تحریمهای ظالمانه علیه ایران و مردمش را اندکی شُل کند، از سخنان ظریف بویژه انتقادات او از دولت روسیه، بسیار خرسند می‌باشد. روشن است که این اظهارات برای راضی کردن دولت بایدن پس از نزدیکی ایران به چین و در بحبوحهٔ تنش فزاینده غرب با روسیه صورت میگیرد و در وهلهٔ نخست حامل پیام مخالفت دولت روحانی با سیاست کلی رژیم در مورد مقاومت در مقابل زورگویی آمریکا در منطقه است، امری که منطقاً موجب نزدیکی ایران با چین و روسیه شده و دورنمای برقراری اتحاد ژئوپولیتیک میان آنها را ترسیم و تقویت مینماید و برخلاف تصورات رایج در میان عوام، از نظر راهبرد سیاسی نیز کاملاً در جهت منافع ملی ایران قرار دارد. زیرا در بلند مدت میتواند حلقهٔ محاصرهٔ آمریکا و اقمارش علیه ایران را در هم شکسته و مملکت را به کلی از زیر فشار و تهدید آنها خارج ساخته و در نهایت از صرافت دشمنی با ایران و مردمش بیاندازد.

البته باید توجه داشت که جواد ظریف فردی مورد اعتماد و امین شخص خامنه‌ای است و از جمله وزرایی است که سرکردهٔ نظام خود رأساً آنها را به کار گمارده است، حال اینکه هر از گاهی از او نسق گیری میکند امریست علیحده و شامل تمام ابواب جمعی ولی‌فقیه میشود و نباید آن را به حساب مخالفت خامنه‌ای با وی نهاد. بنابراین اظهارات ظریف و انتشار آن بدون چراغ سبز و تأییدیه از جانب فرماندهٔ کل قوای جمهوری اسلامی، بسیار دور از ذهن مینماید. ملایان حاکم و در رأس آنها رهبر رژیم، که به رغم دَمِ چَک فرستادن سلیمانی و باز گذاردن دست آمریکا برای کشتن او، هنوز از جانب دستکم بخشی از پاسداران که در صدد تداوم سیاست استراتژیک سلیمانی در منطقه هستند، احساس خطر و ضعف میکنند، چاره را در مخدوش نمودن چهرهٔ وی پس از مرگش یافته و تصور میکنند با این کار میتوانند از یک طرف سپاهیان را سر جایشان بنشانند و از سوی دیگر به قدرتهای خارجی و در رأس آنها آمریکا، این پیام را بدهند که هنوز سکان هدایت حکومت اسلامی در دست آخوندهاست و نه نظامیان. میبینیم که صحبتهای ظریف واکنش تند گروه اخیر را نیز برانگیخته و آنان را خشمگین نموده است.

حال باید منتظر ماند و دید آیا خامنه‌ای از ورود این گروه به انتخابات پیش روی نیز ممانعت به عمل خواهد آورد یا خیر؟ زیرا در این صورت طبعاً کار به همینجا ختم نخواهد شد و شکاف عمیق میان روحانیت و پاسداران، موجب گسترش چند دستگی موجود در ارکان حکومت اسلامی و تشدید درگیریهای داخلی و بروز بحران عظیم ساختاری خواهد شد. البته اینبار بر خلاف موارد پیشین، خامنه‌ای هم قادر به رفع و رجوع آن نخواهد بود زیرا خود در رأس یک طرف این دعوای درونی رژیم قرار دارد. از طرف دیگر سپاهیان که مانند ملایان در طول چهار دههٔ گذشته با برخورداری از رانت و امتیازات ویژه به قدرتی بسیار و ثروتی نجومی دست یافته‌اند و تقریباً در تمام شریانهای سیاسی و اقتصادی مملکت با آنها شریک هستند، در مقابل معاملهٔ خامنه‌ای با غرب که بهایش قربانی کردن آنان در پیش پای آمریکاست، آرام نخواهند گرفت و ممکن است علیه آخوندهای حاکم سر به عصیان گذاشته و هیچ بعید نیست اگر که به هنگام مرگ خامنه‌ای فرصتی بیابند با اقدام به کودتای نظامی، بخواهند این گروه را از دم تیغ بگذرانند و با یکسره کردن کار، آن را از یک رژیم توتالیتر و تمامیت خواه مذهبی به یک حکومت اتوریتر و اقتدارگرای سکولار تغییر دهند.

ولی قطعاً این پایان کار نخواهد بود و مخالفت مردم با تمامیت نظام اسلامی که هر دو گروه آخوند و پاسدار و باقی کاربدستان رژیم را در بر میگیرد، در کشاکش چنین بحران عظیمی از ورای آن فوران خواهد نمود و با اقدام به همبستگی و مقاومت ملی در مقابل کودتا، به کار صورت تماماً انقلابی خواهد داد و شمار هرچه بیشتری از آنان را برای فتح دستگاه دولت به میدان مبارزه گسیل خواهد نمود. در چنین شرایطی هر گروه از سه خانوادهٔ سیاسی ایران که دستشان از قدرت کوتاه است یعنی لیبرالها، چپگرایان و سلطنت‌طلبان بتوانند ابتکار مبارزه علیه گروه چهارم را که اسلامگرایان حاکم هستند در دست گرفته و مهر پیروزی خود را بر آن بکوبند، نقش و سهم اساسی و جدی‌تری در تعیین نظام سیاسی آیندهٔ ایران خواهند داشت.

در انتها خطاب من به تمامی آزادیخواهان ایران یعنی لیبرالها، دمکراتها و ملی گرایان ایران است؛ اگر به راستی خواهان آزادی، استقلال، سعادت و سربلندی مملکت و ملت ایران هستید باید امروز که مبارزه هنوز در مرحلهٔ تبلیغ قرار دارد به پیشبرد فکر آزادیخواهی که عبارت است از دمکراسی لیبرال و لائیک و توسط سازمان ایران لیبرال و جبههٔ جمهوری دمکراتیک و لائیک ایران به رهبری دکتر رامین کامران و یاران ایشان در نهایت جدیت و پایمردی پی گرفته میشود، همت نموده و با پیوستن به این نهضت ملی، وارثان خط فکری و سیاسی آزادیخواهی را در راه رسیدن به پیروزی نهایی یاری نمایید. زیرا تنها در این صورت است که میتوان در ایران به دمکراسی رسید و برای همیشه بر حیات استبداد در میهن‌مان نقطهٔ پایان نهاد.

۸ اردیبهشت ۱۴۰۰