این روزها نیروی نظامی ترکیه بسیار فعال شده است. بخشی به لیبی رفته و بخشی نیز در استان ادلب سوریه مشغول است. هدف ترکیه از اعزام نیرو به لیبی  “پشتیبانی از دولت مشروع” لیبی و جلوگیری از “یک فاجعه انسانی” قلمداد شده که البته اگر این لفاظی را کنار بگذاریم، خواهیم دید سودای اشتراک در نفت و گاز لیبی در پس آن نهفته است.

اسرائیل، یونان و قبرس نسبت به این اقدام هشدار داده اند. چندی پیش خبرهایی  پخش شد که حاکی ازکشف بسته های ارسالی اسلحه قاچاق توسط ترکیه بود. ارسال اسلحه برای گروه های بنیادگرای اخوان المسلمین، مصر را نیز به  وحشت انداخته، زیرا سیسی با کودتا علیه حکومت اخوان المسلمین به قدرت رسید و چنانچه ترکیه از روی کار آمدن حکومت اخوان المسلمین در لیبی حمایت کند، خطری جدی برای ثبات مصر به وجود خواهد آمد.

ترکیه از چندی قبل به ارسال تجهیزات نظامی به مرز سوریه نیز اشتغال داشته است. روز شنبه، اول فوریه گزارش داده شد، کاروان حاملان سلاح های زرهی و کامیون های مهمات به منطقه اسلامیه در استان جنوبی ترکیه رسیده است. وزیر دفاع ترکیه مدعی است که به  بیش از 50 هدف حمله کرده و 76 سرباز سوری را کشته است.

ارتش سوریه در حال حاضر 3 کیلومتر از شهر استراتژیک سارکیب در بخش شرقی استان ادلب فاصله دارد.  در حومه این منطقه سنگر مستحکم شبه نظامیان اتحاد اسلامی “حیات تحریر الشام” (KhTSH) قرار دارد. گروه تحریر الشام متشکل از گروه‌های جبهه نصرت (یکی از گروه های داعش سابق) الزنکی (زَنْگی)، لواء الحق، جبهه فتح شام، جبهه انصارالدین و جیش السنه است. البته جنبش نورالدین زنکی، بعدها از این سازمان جدا شد و به همراه سایر گروه‌های شورشی به جبهه مخالف یعنی تحریر سوریه پیوست. در دوم فوریه امسال چند نفر از سپاه پاسداران در اثر انفجار مینی که این گروه ها در دیرالزور کار گذاشته بودند، کشته شدند. بدین ترتیب اینجا نیز ترکیه در برابر روسیه و ایران ایستاده است . ناخشنودی اسراییل از اردوغان را هم به سبب اختلاف اساسی بر سر فلسطین باید به این مجموعه افزود.

30 ژانویه، رجب طیب اردوغان در جلسه شورای امنیت ملی این کشور سندی را به تصویب رساند که بر”حساسیت آنکارا در محافظت از مرزهای جنوبی ترکیه” تاکید می کرد.

نقشه امپراتوری عثمانی

روز بعد اردوغان هشدار داد كه آنكارا “نمی تواند نسبت به اوضاع سوریه بی تفاوت بماند”. این در حالی است که مسکو و آنکارا در تاریخ 12 ژانویه در مورد آتش بس در ادلب به توافق رسیده بودند. به همین مناسبت سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه با انتقاد از عدم پایبندی دولت ترکیه به تعهدات خود، در ذیل توافقات سوچی و آستانه، آنکارا را متهم به انتقال «تروریست‌ها» از ادلب به لیبی کرد.

چرا سوریه برای اردوغان مهم است؟ برخی ناظران این کوشش های اردوغان را در جهت تلاش برای قرار دادن پناهندگان سوری در سوریه می دانند  و بخشی دیگر آن را ایجاد منطقه ای حائل می دانند که راهی است برای جلوگیری از حملات احتمالی کردها.

بطور کلی اردوغان کشور ترکیه را به صورت پلیسی اداره می کند و با نارضایتی عمومی و رکود اقتصادی روبروست و در خارج هم استراتژی مشخصی ندارد و به اصطلاح به در و دیوار می زند. البته تنها فایده ای که از این سیاست متصور می شود آنست که  حضور نظامی در شمال سوریه و لیبی بتواند افکار عمومی داخل را به مسایل خارجی جلب نماید و  احساسات هواداران احیای امپراتوری عثمانی را تحریک کند .

اگر همه ای اطلاعات را کنار هم بچینیم، می بینیم از نظر روسیه به اردوغان نمی توان اعتماد کرد. همه شلیک به هواپیمای روسی را هنوز بیاد دارند. آمریکا نیز از چرخیدن های ترکیه عضو ناتو، به جانب روسیه همواره ناراضی بوده، ولی موقتاً و مقطعی از پاسخ نظامی ترکیه به حملات ارتش سوریه حمایت کرده است. اختلاف ترکیه با روسیه جدی به نظر می رسد و تاثر مستقیمی در سرنوشت منطقه خواهد داشت.

آنچه محرز است بازی ترکیه در سوریه، تکلیف خودش و ایران و روسیه را در آنجا معین خواهد کرد و این کشور را وادار خواهد نمود تا لااقل در یک جبهه و جبهه ای بسیار مهم، دست از پشتک و وارو بردارد. این امر، به نوبه ی خود می تواند بر باقی سیاست آنکارا نیز تأثیر بگذارد. از جمله در لیبی که به هر صورت آنچه طلب می کند، باید از سهم آمریکا و اروپا برداشته شود. چنین شکستی موضع اردوغان را تضعیف خواهد نمود، ولی این که آیا شکست این سیاست چند جنبه و چند رویه که اجزایش با هم سازگار نیست، به سقوط اردوغان خواهد انجامید یا نه، امریست که گذشت زمان معلوم خواهد کرد.

پنجشنبه ،۱۷ بهمن ۱۳۹۸

این مقاله برای #ایران لیبرال نوشته شده و نقل آن با ذکر ماخذ آزاد است

www.iranliberal.com

* نام های گروه های معارض سوریه مانند حیات تحریر الشام از ویکی پدیای فارسی گرفته شده است