قلب مشروطیت-رامین کامران
عبارت مشروطه و مشروطه خواهی که از ابتدای قرن بیستم، بیانگر آزادیخواهی و محدود خواستن قدرت حکومت در ایران بود، چند سال است که قلب ماهیت پیدا کرده است. از زمانی که داریوش همایون و شاهین فاطمی، حول نشریۀ «ایران و جهان» که توسط دستگاه علی امینی در پاریس منتشر میشد، برای اولین بار عبارت مشروطه خواهی را به صورتی بسیار بی مسما، برای نامیدن طرفداران سلطنت پهلوی به کار گرفتند، سلطنت نقش اصلی را در معنا دادن به این عبارت بر عهده گرفت ـ تا آنزمان، نقش اصلی بر عهدۀ مشروطه بود. اول قطار مشروطه داشتیم، بعد حزب مشروطه پیدا کردیم و کم کم انواع اجناس بی کیفیت سیاسی، با این مارک مجعول روانۀ بازار اپوزیسیون شد و شاهدیم که هنوز هم میشود. کاسبی تا امروز ادامه دارد و امروزه اگر از طرفداران بازگشت پهلوی، هویتشان را بپرسید، اکثراً خود را مشروطه خواه معرفی خواهند کرد!
در حقیقت آنچه امکان چنین تردستی را فراهم آورده است، ضرباتی است که مفهوم مشروطیت از دو سو خورده است. یکی استبداد پهلوی که با بی اعتنایی ممتد به قانون اساسی، اهمیتش را که به قداست پهلو میزد، از یاد عموم مردم زدود؛ سپس خمینی که با سؤاستفاده از همین وضعیت توانست به خود اجازه دهد که این قانون را بی اعتبار بشمرد و مردمی را که خیال میکردند تحت زعامت او به آزادی دست خواهند یافت، از آن روگردان سازد. راه سؤاستفاده از این مفهوم که از دو سو بی اعتبار شد و بالاخره با برقراری جمهوری اسلامی، به بایگانی تاریخ پیوست، بدین ترتیب هموار گشت. امروز به جایی رسیده ایم که مشروطه خواهی، پس از یک قرن، عملاً در معنای عکس آنچه که از ابتدا داشت، به کار میرود.
حال پردۀ جدیدی از نمایش افتتاح شده است. نوبت به قانون اساسی مشروطه رسیده که به همین ترتیب مورد سؤاستفاده قرار بگیرد. اینجا هم قرار است که تدابیر مشروطه سازی از پادشاهی مطلقه که در این قانون مندرج است، حجاب بازگشت همین نوع پادشاهی بشود. هر کس از هر گوشه ای ندایی برای سرودن مدح این قانون بلند کرده و دور نیست که ندای بازگشت مستقیم به این متن را تحت عنوان لیبرال بودن آن بدهند تا بازگشت سلطنت هر چه بی دردسر تر صورت بگیرد و رفراندم مقبول پهلوی طلبان هر چه راحت تر انجام بپذیرد.
قانون اساسی قدیم ایران متنی نیست که بتوان اصولش را به صورت گزینشی به کار بست، کلیتی است که برای ادارۀ مملکت طرح شده نه برای ابراز سلیقه. هر تکه اش را بکشید، بقیه هم به دنبالش خواهد آمد. نقداً بخش شیرین مشروطه اش را بر سر قلاب میزنند تا وقتی گرفتار شدید، بخش تلخش را به حلقومتان بکنند.
۴ فوریۀ ۲۰۱۹
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
rkamrane@yahoo.com