Home سخن روز آرشیو سخن روز تصحیح لازم- رامین کامران

تصحیح لازم- رامین کامران

اخیراً، تلویزیون من و تو مستندی در بارۀ قیام دانشجویی هجده تیر پخش کرد که هدف بسیار مشخصی را تعقیب میکرد: روشن کردن نقش سرکوبگر اصلاح طلبان در قبال این قیام و همکاری دفتر تحکیم وحدت با آنها. سخن، بسیار لازم و بسیار مفید بود و روشن و صریح به نظر بینندگان رسید. بعد از اینهمه سال، حقیقتی که آزادیخواهان به آن آگاه بودند ولی در هیاهوی رسانه ای گم شده بود و به قصد و با لاپوشانی اصلاح طلبان داخل و خارج هم گم شده بود، در یک جا، عیان و عریان بیان شد و خوشبختانه از زبان برخی نقش آفرینان واقعه هم بیان شد.
در اینجا نمیخواهم به خود جنبش و اهمیت آن بپردازم، قبلاً چند بار این کار را کرده ام. قصدم ذکر یکی دو نکته است در باب انعکاس خارجی جنبش که در مستند فقط مورد اشاره قرار گرفت.
اول از همه اینکه این انعکاس در رسانه های خارجی که تحت تأثیر خودجوشی و شدت و حدت اعتراض، قرار گرفته بودند، بسیار گسترده بود ـ چنانکه اهمیت واقعه ایجاب میکرد. روشن است که پرداختن به این امر و درج آن در مستند، محتاج وقت و زحمت بسیار بود و البته میتوانست جالب هم باشد، ولی در جنب پیام اصلی برنامه، اهمیت فوق العاده ای نداشت. شاید روزی این موضوع هم در جای خود، موضوع برنامه ای بشود… به هر صورت، برداشت ما خارج نشینان از واکنشهای خارجی به وقایع ایران محدود است و کمتر از مرز های کشوری که در آن زندگی میکنیم، فراتر میرود ـ دید جامع نداریم.
حال دو واکنش به جنبش را که خودم شاهد بوده ام، یادآوری میکنم.
یکی سرویس جهانی بی بی سی که در آن زمان خبرنگارش جیم میور (Jim Muir) در تهران مستقر بود و بسیار تحت تأثیر واقعه قرار گرفته بود. گزارشهایی که طی دو روز اول از تهران فرستاد، در حد اهمیت واقعه بود و انعکاس دهندۀ جنبش عظیمی که در حال شکل گیری بود. نمیخواهم بگویم که همدلانه بود و از حد بیطرفی خارج شده بود، ولی کیست که مدتی در کشوری استبدادی زندگی کند و شاهد قیام آزادیخواهانۀ جوانان این کشور بشود و تحت تأثیر اهمیت کار قرار نگیرد. بعد از دو روز، لحنش به کلی زیر و رو شد و رفت به این جهت که شلوغی است و اهمیت خاصی ندارد و… فرمایشی بودن تغییر لحن او، چنان بارز بود که بیننده را یاد صدا و سیما میانداخت. همان صدا و سیمایی که گویندگان خبرش، هنگام پرداختن به اخبار جنبش، صدایشان میلرزید ـ یادآور نگرانی گویندگان تلویزیون در بحبوحۀ انقلاب پنجاه و هفت.
مورد دوم مربوط است به خودم. یکی دو هفته ای بعد از جنبش، مقاله ای به فرانسه در باب اهمیت آن و نه فقط قرار گرفتنش در برابر نظام حاکم، بل در این باب که نماد ختم شدن سیادت ایدئولوژی های افراطی اسلامی و مارکسیستی بر دانشگاه بود، نوشتم و برای یک فصلنامۀ جاسنگین لیبرال که قبلاً هم یکی دو مطلب از من چاپ کرده بود، فرستادم. در تعجب کامل، جواب رد گرفتم، به علاوۀ این پیشنهاد که اگر به جای این، یک مقاله راجع به تحلیل کلی اوضاع ایران بنویسید، چاپ میکنیم! رسانه های فرانسه هم قرق ایرانشناسانی بود که خط اصلی کارشان حمایت کلی از اسلامگرایی و انقلاب و رژیم بود و البته رفقای ایرانی شان که بر اساس همین معیار سیاسی، به مراکز تحقیق و تدریس دانشگاهی راه پیدا کرده بودند ـ همینها که یکی از بیسواد ترینشان را اخیراً در ایران گرفته اند. مثل ایران، امتحان ورودی عقیدتی بود.
دلیل امر در هر دو مورد و البته موارد مشابهی که حتماً در بسیاری نقاط دیگر اروپا و کشور های غربی واقع شده است و من شخصاً شاهد نبوده ام، یکی بود: خاتمی که بر سر کار بود، عزیز بود چون پا در راه امتیاز دادن به اروپائیان گذاشته بود، از جمله در مورد اتم که داد و دیدیم و وجودش برای همینهایی که این وزیر ارشاد سابق را دعوت کردند تا در آلمان از مجسمۀ گوته و حافظ پرده برداری کند، یا ولیعهد انگلستان را، با بهانه های انساندوستانه به سفر ایران فرستادند تا با این علامت کلاسیک و مهم دیپلماتیک، بهبود رابطه با جمهوری اسلامی را علنی نمایند، بسیار مغتنم بود. در این شرایط، داستان لیبرال و سوسیالیست نداشت. همه پشتیبان خاتمی بودند، همانطور که یکی دو دهۀ قبل، بی محبت به بختیار و آزادیخواهان مخالف اسلامگرایی، مجاهدین و شورای مقاومتشان را با آغوش باز پذیرفته بودند.
امروز هم داستان توفیری نکرده. فرق اصلاح طلبان با باند مقابل، در سیاست داخلی نیست، در سیاست خارجی است و بس. اگر عزیزند، برای این است که حاضرند همه چیز را بدهند تا بر قدرت بمانند و رقیبان را اگر شده با کمک خارجی، از میدان به در کنند. معامله روشن است و از این طرف هم برقرار است. دنبال دمکراسی و لیبرالیسم و حقوق بشر و این حرفها نگردید که پیدا نخواهید کرد.
شنبه – ۲۹ تیر ۱۳۹۸
۲۰ ژوئیه ۲۰۱۹
این مقاله برای ایران لیبرال نوشته شده و نقل آن با ذکر ماخد بدون مانع است
به تلگرام ایران لیبرال بپیوندید
https://t.me/iran_liberal