Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد گناهان نابخشودنی بازرگان- حنیف یزدانی پور

گناهان نابخشودنی بازرگان- حنیف یزدانی پور

مقدمه
در این مقاله به کوتاه سعی در اشاره به خطاهای بزرگ مرحوم مهندس مهدی بازرگان خواهم انداخت. ولیکن از انجا که متاسفانه به دلایل بسیار از جمله حضور متمادی استبداد سیاسی، فرهنگ انتقاد و کلا دموکراسی برای بسیاری از هموطنان ناشنا است به ناچار مقدمه ایی بی ربط را انشا می کنم.
اگر بعد از خواندن متن زیر برایتان سوال پیش آمد که “مگر تو که هستی که مرحوم بازرگان را نقد می کنی؟” و یا اینکه “تو در چنین جایگاهی نیستی که چنین مطالبی را بیان کنی” بدانید که هنوز دموکراسی برای شما مفهومی ناشناخته است! زیرا در دموکراسی می توان کسی نبود ولی به همه کس انتقاد کرد و درباره همه چیز نظر داد !

اگر بعد از خواندن انتقادات اینجانب در مقام توجیه اشتباهات مرحوم بازرگان برامدید که “دیگر همزمانان ایشان به مراتب بدتر بودند!” و یا “فلانی که تو از او دفاع می کنی هم چنین کرده است!” بدانید که انتقاد و فرهنگ نقادی برای شما هنوز به خوبی جا نیفتاده است.
صاحب این قلم با مرحوم بازرگان و آرای ایشان از سنین نوجوانی آشنا هست و از بسیاری از کتابهای ایشان به خصوص “خدا و آخرت هدف بعثت انبیا” و ” تحلیل و تفصیل ولایت مطلقه فقیه” که نقد ولایت فقیه بود و هنوزاجازه انتشار پیدا نکرده است، بسیار وام گرفته است. ولیکن کشف حقیقت و پیش رفتن به سوی حل مشکلات مهمتر از دفاع کورکوانه و همیشگی از شخصیتها هست.

اما انتقادات:

•  مذاکرات پنهانی با سلیوان
بازرگان به همراه جمعی از دوستانش و آخوند موسوی اردبیلی به نمایندگی آقای خمینی در ماههای قبل از انقلاب با سلیوان دیدارهایی داشته اند برای مشخص کردن آینده جنبش مردم ایران.
سوال اساسی که اینجا پیش می آید این است که ایشان چرا به خود اجازه داده است که برای آینده جنبش مردم ایران با مسئولان رسمی آمریکا گفتگو کند؟ آیا ایشان نمایندگی از جانب مردم داشته است؟ شاید دوستداران افراطی ایشان پاسخ بدهند که بازرگان به خاطر مبارزات طولانی خود صاحب حق نمایندگی مردم بوده است حتی بدون آنکه مردم او را انتخاب کنند! اما این حرف عذر بدتر از گناه هست که هم سوالات دیگر را ایجاد می کند وهم باعث ایجاد بدعتی زشت می شود که هر کس و ناکسی به خود اجازه بدهد که با امریکایی ها برای اینده مردم ایران پنهانی معامله کند، همچنان که بسیاری این کار را می کنند.
از سوی دیگر، انقلاب 57 در واقع قله مبارزه مردم علیه شاه و امریکا به مثابه استبداد داخلی و استعمار خارجی بود، که در کودتای 28 مرداد 32 دموکراسی را به مسلخ کشاندند. حال در بحبوحه این جدال تاریخی مرحوم بازرگان به صورت پنهانی با یکی از دشمنان اصلی مردم ایران برای به انقیاد کشیدن جنبش مذاکره پنهانی می کند! آیا این کار از بلاهت سیاسی سرچشمه نمی گیرد؟ هر چند بسیاری از تاریخ دانان چنین اقداماتی را خیانت می دانند !


•  قبول کردن نخست وزیری خمینی
انقلاب 57 برای ایجاد دموکراسی و از بین بردن استبداد داخلی و به دست اوردن استقلال کشور انجام شد و این امر به وضوح در شعارهای انقلاب هوایداست. اما مشکلی که انقلابها را تهدید می کند بازسازی استبداد در قالب جدید است. این مشکل در اکثر انقلابها از جمله انقلاب فرانسه، روسیه، الجزایر و ایران ایجاد شده است. اما آیا نمی شد از این بازسازی جلوگیری کرد؟ البته که می شد ولیکن نیاز به تجربه و عملکرد صحیح سیاستمداران داشت.
جناب بازرگان در بازسازی استبداد نقش مهمی داشته است. برای مثال ایشان می توانست با نپذیرفتن نخست وزیری خمینی مانع از ایجاد نقش سیاسی خمینی به عنوان ولی فقیه شود و او را مجبور می کرد همانگونه که پیشتر در پاریس گفته بود، به قم برود و در امور سیاسی دخالت نکند. اما بازرگان نتوانست کمک شایانی به دموکراسی مردمی در آن برحه کند زیرا اندیشه اش بر مبنای نخبه گرایی شکل گرفته بود که در آن مردم نقش زیادی نداشتند.

•  تشکیل نهادهای انقلاب

یکی از خصوصیات بارز مهندس بازرگان از دید دوستدارنش نهاد سازی بوده است. مرحوم هدا صابر در این زمینه بسیار به نیکی از وی یاد می کرد. اما نهاد اگر بر مبنای زور و قدرت شکل بگیرد تبدیل به مصیبت بزرگی می شود که انسانها را قربانی خود می کند.  نهاد  سازی های دولت موقت از این دست نهادهای مخالف انسان و انسانیت بودند.  از کسانی که دارای اندیشه نخبه گرا هستند هیچ نباید تعجب کرد که بانی ساختارهای غیردموکراتیکی مانند سپاه پاسداران، گارد ریاست جمهوری، دادگاه انقلاب، جهاد کشاورزی و… باشند که ریاست و مسئولیت آنها نیز حتی در همان دوران مسئولیت بازرگان با بدترین سیاستمدران بعد از انقلاب بود! دولت بازرگان به جای این نهاد سازی های ناموجه می توانست روابط و ساختار نهادهای موجود را دموکراتیک کند و بدین ترتیب زمینه ساز بازسازی استبداد نشود ولیکن برمبنای خاطرات مرحوم ابراهیم یزدی، حداقل بخشی از دولت موقت به دنبال قبضه قدرت بوده است که برای آن نیاز به اینگونه نهاد سازیها داشته است!

•  اصرار بر اصلاحطبی در یک دولت توتالیتر

این خطای مرحوم بازرگان بسیار گران برای ملت ایران تمام شد زیرا اصلاحطلبان برای توجیه اصلاح پذیر بودن جمهوری اسلامی به آرای امثال مرحوم بازرگان رجوع می کردند. بدین ترتیب جنبش های آزادی خواهانه حداقل با وقفه ایی 20 ساله  روبرو شد. اصرار بر اصلاح پذیر بودن دولتهای استبدادی با تمایل توتالیتاریسم دروغی بود که مانع از ایجاد وفاق و همبستگی میان آحاد ملت شد. استبداد نیز از این تفرقه به نفع خویش استفاده بسیار کرد.

اما واقعیت این بود که تنها در دموکراسی ها می توان اصلاحات انجام داد. برای مثال در فرانسه، کشوری که صاحب قلم در آن زندگی می کند، اصلاحات بسیاری به صورت روزانه و سالانه در مورد مسایل ریز و درشت صورت می گیرد. اما طرفداران مرحوم بازرگان پاسخ بدهند از سال 60 که استبداد جمهوری اسلامی خود را نهادینه کرد چه اصلاح بزرگ و یا کوچکی توسط دولت در راستای حقوق مردم و کشور انجام شده است؟ هیچ. ممکن است طرفدارن افراطی مرحوم بازگان پاسخ بدهند برای مثال روابط زن و مرد در ایران بازتر شده است ولیکن چنین پیشرفتهایی نتیجه اصلاحات سیاسی و دولتی نیست بلکه از بلوغ و رشد جامعه نشات می گیرد که مسئله ایی متفاوت است.

•  تنها گذاشتن جبهه ملی در 25 خرداد سال 60

یکی از مهمترین ویژگی هایی که طرفدارن مرحوم بازرگان برای ایشان و دوستانش بر می شمارند وفای به عهد و شجاعت و منش انسانی است. این قلم نیز در بسیاری از این افراد چنین ویژگی هایی را دیده است. اما سوالی که طرفداران مرحوم بازرگان باید پاسخ بدهند این است که چرا ایشان در 25 خرداد سال 60 جبهه ملی را در تظاهرات علیه لایحه قصاص تنها گذاشت. ایشان برخلاف اعلام قبلی و بد تر از آن بعد از اولتیماتوم خمینی با اطلاعیه ایی در رادیو دعوت مردم به تظاهرات علیه لایحه قصاص را پس می گیرد. آیا این کار بجز “رفیق نیمه راه” در فرهنگ ایرانی اسم دیگری دارد؟

لازم به ذکر است سال 1386 فرصتی دست داد و به همراه دیگر دوستان تحکیم وحدت خدمت مرحوم ادیب برومند رفتیم و از ایشان درباره این تظاهرات سوال پرسیدم و ایشان تایید کردند که آن تظاهرات در واقع با هدف حمایت از رییس جمهور وقت ابولحسن بنی صدر صورت گرفت که چند روز بعد از آن توسط کودتا از کار برکنار شد.

شاید بتوان موارد دیگری را نیز به این لیست اضافه کرد ولیکن برای شروع گفتگو به این موارد اکتفا می کنم.

حنیف یزدانی پور