Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد گفتنددختران خیابان انقلاب!نگفتند دختران خیابان پهلوی!!-کاوه فرزند ملت

گفتنددختران خیابان انقلاب!نگفتند دختران خیابان پهلوی!!-کاوه فرزند ملت

همه بازیگران در میدان انقلاب 57 بازی میکنند : ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز .

براستی هیچگاه از خود پرسیده اید چرا وقتی که “ویدا موحد” آن الهه شورش با بلند کردن روسری خود بر سر چوب ، نقطه شروعی بر طغیان زنان بر علیه حجاب اجباری نهاد و با اینکه محل اعتراض وی بر سر تقاطع دو خیابان وصال و خیابان رضا شاه سابق بود هیچکس نام وی و بعد از آن ،دختران دیگر را نه دختران پهلوی ، نه دختران مصی که دختران انقلاب نام نهاد ؟

 از خود پرسیده اید چرا همه اپوزیسیون آمریکا نشین از سازگارا و رضا پهلوی و شورای گذار و این سایتهای مورد حمایت آمریکا و…که تا قبل از حرکات اعتراضی اخیر از شنیدن نام انقلاب کهیر میزدند و حتی خود مقامات آمریکا اکنون و همه با هم در توصیف حرکات اعتراضی اخیر از انقلاب مردم ایران نام میبرند ؟

 بسیار ساده است چون انقلاب مداوم در ایران مهر خود را بر حرکات اعتراضی معاصرمردم ایران زده و تا رسیدن به اهدافش به مانند دریای طوفانی به جوش و خروش خود ادامه خواهد داد.

و بقول زنده یاد ” نمیا یوشیج ” : از فراز گردنه باد می پیچد خرد و خراب و مست ، یکسره دنیا خراب از اوست و حواس من …

 آری مهر انقلاب بر پیشانی مبارزات این ملت حک شده است و کو کشتی بانی کار کشته تا کشتی وطن را در این دریای طوفانی به سرمنزل مقصود که همان جمهوری دوم ، جمهوری سکولار ولائیک است برساند ؟ این مقاله در این موارد صحبت خواهد کرد .

بزبان دیگرهمه بازیگران وقایع اخیر از مصی و اسماعیلیون گرفته تا رضا پهلوی ،همه همکاران ایرانی اندیشکده های آمریکایی و اروپایی که در اشکال مختلف با ج.ا. مبارزه می کنند ، همه طفلان رهند وعلیرغم ضدیت خونی اشان با انقلاب 57 عملا در میدان انقلابیون بازی می کنند و راه را برای وقوع انقلابی تازه که ادامه یافته انقلاب مشروطیت و انقلاب 1357 است باز می کنند !

شاید فردا روزی که فرزندان انقلاب که از ج.ا. و دخالت دین در سیاست عبور کرده اند به همراه ملی گرایان و عناصر مترقی قدرت را در ایران در دست بگیرند بسیاری از فعالان میدان مبارزات اینروزها ازمبارزه برای براندازی ج.ا. که منجر به تنومند شدن درخت انقلاب شده است اظهار پشیمانی کنند !

 این یکی از چشم اندارهایی است که احتمال دارد جنبش زن ،زندگی ،آزادی بدانسو برود . مگر همین ها تا چند ماه پیش همه اشان از گذار مسالمت آمیز و انقلاب مخملی و … حرف نمیزدند و امروز همه اشان یکشبه انقلابی نشده اند ؟ بر همین مبنا می توان احتمال داد که اینان بازهم تغییر کنند

  بعد از سال 1388 که بازار ادعاهای انقلاب مخملی و گذار مسالمت آمیز گرم بود وحتی رضا پهلوی هم دستبند سبز بر دست می کرد این ما انقلابیون بودیم که گفتیم ” انقلاب رنگی ایران انقلابی برنگ سرخ خواهد بود ” و پیش بینی امان برای آینده حرکات مبارزاتی مردم ایران درست بود و احتمالا بازهم پیش بینی امان درست از آب در خواهد آمد . اینکه سرکوب ولایی ، برای مردم راهی جز اعمال قهر انقلابی باقی نخواهد گذاشت ، اینکه گذار از ج.ا. نه مسالمت آمیز که قهر آمیز خواهد بود ، اینکه در ایران کشوری که در تب و تاب یک انقلاب مداوم میسوزد راهی برای اصلاح طلبی وجود ندارد ، اینها درسهایی است که در مبارزات سه ماه اخیر از مردممان آموختیم .

یا للعجب ، جنبشی ملی گرا که مردمی حق طلب ، مظلوم و ستمکشیده بدنه اصلی آنرا تشکیل داده اما درست برعکس افرادی بشدت وابسته به قدرتهای خارجی، حقوق بگیر اجنبی و حتی ضد ملی آنرا رهبری می کنند ، زمینه ساز ادامه انقلاب 57 خواهد بود ؟ آری می تواند این بشود ، مگر در سال 1357 ، قدرتگیری روحانیت خود زمینه ساز ، حذف امروزین و تنفر عمومی مردم از روحانیت نشد ؟ می تواند باز این شود که مصی علینژاد که از انقلاب 57 متنفر است ، حامد اسماعیلیون که از شنیدن نام ملی گرایی و مبارزه با وابستگی به دولتهای خارجی انقلاب کهیر می زند و یا حتی رضا پهلوی که گرانیگاه اصلی تفکرات ضد انقلاب و ضد جمهوری خواهی است در مبارزاتشان با ج.ا. زمینه ساز بر روی کار آمدن نسل سکولار و مترقی انقلابیون شوند !

 سلطنت طلبان و همه گرایشهای ضد انقلابی مدعی هستند که مردم در 1357 اشتباه کردند و بدام ج.ا. افتادند و اکنون می خواهند از حکومت دینی و انقلاب و این حرفهای کهنه فاصله بگیرند و کل موضوع از نظر آنها اینست و تمام

 ! اما در پاسخ به این ادعاهای سخیف می توان حرف آن فیلسوف شهیر را یاد آور شد که ما در کشتیهایی بدینا می آییم که بسیار زودتر از بدنیا آمدن ما به آب انداخته شده است .

ما می خواهیم تغییراتی اجتماعی را رقم بزنیم که محدود به امکاناتی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی است . یعنی ما نمی توانیم با جامعه هر کاری که خود می خواهیم بکنیم ، خواست ما محدود به چهارچوبهایی است که بسیار پیشتر از ما شکل گرفته اند ، حتی خواست توده های میلیونی هم محدود به شرایط اقتصادی- اجتماعی بسیار پیشتر شکل گرفته از زمانی است که اکنون در آن قرار دارند و تنها با شناخت این چهارچوبها می توان تا حدودی آزادی عمل بدست آورد .

مثلی بزنیم که همین 40 سال پیش در کشور خود ما اتفاق افتاد ، می توان با جرات ادعا کرد که در سال 1357 ، چپ و ملی گرا دانسته و حکومت شاه ندانسته علیرغم هر ایده و خواسته ملی و اهداف و چپ و سوسیالیستی که داشتند برای برپایی دینی ترین و ضد ملی و ضد سوسیالیستی ترین نظام سیاسی ممکن شمشیر زدند ! بعضی از ما آگاهانه این کار را با هدف حذف یار دیرین روحانیت یعنی سلطنت کردیم و بعضی با این خیال خام که گویا ، با آخوندها می توان به مثابه نیروهای دموکرات انقلابی بتوافق رسیده و آنها را حذف کرد ( مانند حزب توده )وارد این میدان شدند . یعنی در آندوره هرکس حتی آمریکا و کنفرانس گوادلوپ و میشل فوکو و…. که برای سقوط سلطنت شمشیر زد بمانند عروسک دستی خمینی برای برپایی ولایت شمشیر زد . چرا ؟ بسیار ساده است چون در آن سطح از رشد نیروهای اقتصادی ، اجتماعی و توازن نیروهای سیاسی داخلی و جهانی و رهبری و ایدئولوژی قابل دسترس ، هیچ نیروی دیگری جز روحانیت نمی توانست سلطنت را که که به عامل انسدا سیاسی- اجتماعی تبدیل شده بود سرنگون کند. پس خمینی عامل مسلط در میان نیروهای ضد سلطنت بود اما…خمینی خود عروسک در دست کدامین نیرو بود ؟ خمینی آنطور که حزب اللهی می گویند که نماینده خدا نبود.. خمینی که بود ؟ وی نیز خود عامل بی اختیاری در دست بازاریان و میلیونها روستایی وشهری بود که در رژیم پهلوی به حاشیه نشینان اجتماعی و حومه شهرها تبدیل شده بودند و خواهان دخالت در سیاست ، اقتصاد و اجتماع بودند ،خواهان این بودند که سرمایه گذاری ها از دربار بسوی روستاها ، بازار ، و مدرسه های دینی سرازیز شود و این شد … بعد از انقلاب سیل جمعیت مهاجر به شهرها ، افزایش انفجاری دانشگاهها ، حضور میلیونها فرزندان روستایی و فقرا در سیستمهای اداری که از سوی اقشار متوسط و اشراف به آنها بیسروپا می گفتند ، اثبات کننده اینست که برنده اصلی انقلاب57 آن نیروها بودند ، بر اثر انقلاب بازاری فربه شد ، نقش اقشار سنتی در اقتصاد بالا رفت از 28% در سال 57 به 40% در حال حاضر ، فرزندان روستاییان به دانشگاهها راه یافتند و با سهمیه های مختلف استاد و پرستار و مهندس و … شدند و حالا هم به روحانیت می گویند که باید برود !! روحانیتی که فکر میکرد برنده اصلی 57 است عملا به بازنده اصلی آن واقعه بزرگ تبدیل شده است اما در آن باره زمانی و در چنان ارایش نیرویی فقط می توانست نظام ولایی و آنهم برهبری خمینی شکل بگیرد . اکنون که بعد از 40 سال به آنروزها نگاه می کنیم می بینیم همه ما فعالان سیاسی ، سربازان خمینی بودیم که علیرغم حزب اللهی نبودن ، بعضی باختیار بعضی برای نابود کردن سلطنت و بعضی با توهم پیروزی سریع بر روحانیت به این قمار تن در دادیم . و اگر بخواهیم پرسشگری خود را ادامه دهیم خمینی و روحانیت هم عامل دست همان توده های میلیونی وبازاریان و در ادامه همان جمعیت میلیونی هوادار خمینی هم خود سربازان حرکتی بودند که نزدیک به یکقرن پیش از 1357 در ایران و جهان آغاز شده بود و با نام عصر نوزایی وروشنگری و جهیدن انسان از صغارت و قراردادن خود بعنوان مرکز عالم معروف شده بود . این حرکت در حوزه سیاست دولت مستقل و ملی ، جمهوریت متکی برآرای آحاد مردم ، بوجود آمدن نظام سیاسی متمرکز مبتنی بر انتخاب آزادنه مردم ، حق مردم در انتخاب نمایندگان خود و تفکیک قوه سه گانه و مهمتراز همه برابری مردم در مقابل قانون فارغ از دین و جنسیت و قوم و …معنی میداد .رضا شاه با همه استبدادش ، خمینی با همه ارتجاعش ، سربازان این میدان بودند و می بینیم که امروز بعد از 150 سال کشوری که آنروزها که در حال فروپاشی بود به کشوری معظم ، قوی که دیگر نمی توانند در باره اش تصمیم بگیرند تبدیل شده است . بر مبنای نقشه راه آن حرکت سترگ است که امروز می خواهیم بازهم به پیش برویم و از روحانیت که امروز به اصلی ترین مانع رسیدن به اهداف تاریخی ملت ایران است نیز عبور کنیم ! دیروز حذف سلطنت و امروز حذف روحانیت ، اینست مضمون و مفهوم چالشهای اقتصادی – اجتماعی و نبردهای خونین سیاسی در ایران معاصر و همه بازیگران در راه حرکتی شمشیر میزنند که منطقا باید به برروی کار آمدن نظام سیاسی مستقل و ملی متکی برآرای جمهور مردم ، پارلمان قوی واصل تفکیک قوا منجر شود .

 بر این مبنا حرکت ضد ولایی امروز ملت ایران ، و آنچه که در کف خیابان می بنیم حاصل کار این یا آن اتفاق ، شخصیت ، اشتباه و… نیست .. سیری است که ادامه جوش و خروش و قهرمانی های 150سال اخیر مردم ایران است ، و با نوسانات قابل پیش بینی به سوی هدفی که از ابتدا برای آن متصور بوده ، شکل گرفته و پیش میرود .

 آیا رسیدن این مبارزات به اهداف آن انقلاب مداوم تضمین شده است ؟ البته که نه …مگر تولد نوزاد از جنین و نطفه درون زهدان قطعی و صد در صد است ؟ البته که نه ممکنست زائو به انواع بلا و بدتر مبتلا شود ، ممکنست جنین وارث یک بیماری ارثی باشد وخلاصه هزاران خطر در راه تولد نطفه شکل گرفته در زهدان به کمین نشسته است ! انقلاب مداوم ما ایرانیان را نیز دهها حرکت انحرافی ( جنگ داخلی ، دخالت خارجی ، قدرت گرفتن نیروهای وابسته به قدرتهای مداخله گر خارجی ) تهدید می کنند اما ما انقلابیون بیشترین شانس را داریم و به این خاطر است که ویدا موحد را دختر خیابان انقلاب نام نهادند