Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد فراروایت هایی از یک دادگاه منحصر به فرد- احمد حیدریان

فراروایت هایی از یک دادگاه منحصر به فرد- احمد حیدریان

دادگاههای مردمی قدمتی 55ساله دارند اما دادگاه بین المللی مردمی آبان برای ما ایرانی ها یک پدیده منحصر به فرد بود. هرچند مهم ترین خصوصیت این گونه دادگاهها غیررسمی بودن آن است اما به لحاظ پررنگ بودن وجه رسانه ای و خبری آن معمولاً از موج روانی بالایی برخوردار است.

دادگاه پنج روزه سرکوب اعتراضات آبان ماه سال98 در لندن برگزار شد و به دلیل پشتیبانی رسانه ای همه گروهها و جریان های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی توانست به محور اتفاق همه آنان تبدیل شود اما اتفاقات یکی دو روز آخر این دادگاه نگاه ها را به سمت فراروایت هایی از این پدیده برگرداند.

مادر پویا بختیاری از جانباختگان آبان98 در استوری اکانت شخصی اش در اینستاگرام به شدت به دادگاه تاخت و آن را «بازی و نمایشی» توصیف کرد.

متعاقب این خبر و بعد از پایان دادگاه هنگام پخش سرود خون ارغوانها سروده «سعید سلطانپور» که مورد استفاده «سازمان چریکهای فدایی خلق» است،شادی امین از برگزار کنندگان این دادگاه از ورود شخصی که پرچم شیر و خورشید را در دست گرفته بود ممانعت کرد.

وی سالها عضو سازمان چریکهای فدایی خلق طیف اقلیت بود. این اقدام سروصدای زیاد ایجاد کرد و حاشیه هایش را پررنگ.بسیاری این اقدام را هتاکی به پرچم ایران توصیف کردند و برخی مانند اشکان یزدچی فعال حقوق بشر آن را « سيرك دادگاه نمايشى مردمى و اپوزيسيون قلابي حامي آن …» نامید.

علاوه بر حضور شادی امین به عنوان یکی از فعالان چپ حقوق زنان در این دادگاه حالا با ممانعت ورود پرچم شیروخورشید، انتساب دادگاه به گروههای چپ قوت بیشتری گرفت.

این قوت زمانی شدت گرفت که مریم رجوی به عنوان رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران -در غیاب مسعود رجوی- در توئیتی از برگزاری این دادگاه تقدیر کرد. تقدیری که رجوی برای فعالیت های دیگر گروهها انجام نمی دهد.

ایرج مصداقی از اعضای سابق این سازمان در مطلبی با یادآوری دفاع شادی صدر از دیگر برگزار کنندگان دادگاه از قراردادن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروههای تروریستی، نوشت:

«حالا به دلیل منافع، شادی‌‌ها با فرقه رجوی رفیق شده‌‌اند و مریم رجوی برایشان پیام می‌دهد.»

اما سوالی که مطرح می شود این است که با فرض اثبات انتساب این دادگاه به گروههای چپ و خصوصا سازمان مجاهدین خلق چه نتیجه ای حاصل می شود؟ یا به تعبیر بهتر چه تفاوتی می کند که چه کسانی یا چه گروهی دادگاه بین المللی مردمی آبان را برگزار کنند؟ مگر نه این است که آنچه اهمیت دارد محاکمه عاملان سرکوب این خیزش است؟

واقعیت آن است که اهمیت شناخت برگزارکنندگان این دادگاه کمتر از شناخت نقشه آینده ایران نیست. چه این که باید بدانیم کسانی که حضور پرچم شیروخورشید ایران را تحمل نمی کنند نمی توانند آزادی ِآینده ایران مان را تضمین بنمایند.

ممانعت از ورود پرچم ایران اصلاً اتفاق ساده ای نیست. و ما نباید دلخوش به برگزاری دادگاه منحصر به فردی باشیم که ممکن است دارای تبعات روانی و یا شاید حقوقی زیادی برای حاکمان جمهوری اسلامی باشد، بلکه با دقت و ریزبینی متوجه باشیم که کسانی مسئولیت برگزاری این دادگاه را بر عهده گرفتند که منافع سیاسی حزبی شان را بر منافع ملی تقدم می دارند و این نکته بسیار مهمی است.

به قول استاد حسن بهگر:

«هدف مشترک و طرح یک چشم انداز می تواند مردم را به اینده امیدوار کند و به مشارکت در آن تشویقشان نماید. این وظیفه ی همه ی اپوزیسیون است و نه فقط این یا آن گروه.»[1]

احمد حیدریان

سه شنبه – ۲۵ آبان ۱۴۰۰


[1] از نومیدی به در آییم- حسن بهگر