Home سخن روز آرشیو سخن روز حسنی که رفت…- رامین کامران

حسنی که رفت…- رامین کامران

با ترفند جدید اصول گرایان آشنا شوید!

شگردی که پانزده ـ بیست سالی کلاهبرداری اصلاح طلبان را رونق بخشید، اختراع افسانۀ دو عنصر جمهوریت و اسلامیت نظام بود که متأسفانه نام مخترعش در جایی ثبت نشد تا لااقل در موزۀ پلیس، لوحی به نامش نصب کنند. این دروغ که قانون اساسی جمهوری اسلامی از دو عنصر تشکیل شده و باید بین آنها تعادل برقرار کرد، مردم ایران را برای مدتی طولانی منتر خود کرد تا بالاخره پوچ بودنش در عمل ثابت شد و مروجانش به کنار رانده شدند ـ نگرش الاکلنگی به قانون اساسی که لابد برداشت اسلامی از تعادل قوای لاک و منتسکیو بود.

به هر حال، فقط مخالفان نظام چشم انتظار نبودند تا دور این حقه بازی سر بیاید، اصولگرایان هم که در مقابل رقبای خود، آچمز شده بودند و نقش مدافعان آشتی ناپذیر اسلام سیاسی بدانها واگذار شده بود و هر بار در معرکۀ انتخابات سر بیرون میکردند به طالبان و داعش و دیگر پسرعموهای خود، تشبیه میشدند، حیران از اینکه طرف مقابل چطور خویشاوندی خودش را با این کور و کچلها پنهان کرده و تمامی افتخارات خانوادگی را به آنها حواله داده، تقلا میکردند تا بلکه شگردی پیدا کنند و حریف را پس برانند.

باید چیزی پیدا میکردند که به مذاق مردم خوش بیاید تا بتواند مشتری های دکان رقیب را به سوی خود بکشد. راست و دروغ داستان به کنار، دمکراسی اسلامی را که طرف برده بود، پس چه باید میکردند؟ پاسخ سؤال اینها نیز به همان اندازه روشن بود که پاسخ به سؤال اصلاح طلبان. برای گول زدن مردم، کافی بود از خودشان بپرسید که چه دوست دارند. گروه اول جواب گرفته بود که آزادی را و ترفند بر این اساس ساخته شد؛ اینها جواب گرفتند ایران را و ترفند جدید بر این بنیاد پی ریزی گشت.

اگر یکی دو سالی است که شاهدید، حکومت از انواع بلندگوهایش، چه در داخل و چه در خارج، میکوشد بر حس ایراندوستی مردم سرمایه گذاری بکند تا از آن برای دوام خودش نیرو استخراج کند، به همین دلیل است. انواع گفتار هایی که به سبک شیعیان کربنی، تشیع را تداوم مذهب باستانی ایرانیان میشمارد، یا تکسالاری ولایتی را در امتداد تکسالاری پادشاهی قرار میدهد، صحابه و اهل بیت و باقی را رها کرده و به جایشان پهلوانان شاهنامه را چسبیده، حوزۀ گسترش نفوذ جمهوری اسلامی را با پهنۀ تأثیرگذاری تمدن ایرانی یکی میگیرد و در نهایت وجود ایران را به بقای جمهوری اسلامی مشروط میکند و البته در این زمینه از سیاست احمقانۀ آمریکا و متحدانش که کمر به نابود کردن این کشور بسته اند، بیشترین سود را میجوید، همه از مصادیق برنامۀ تبلیغاتی وسیعی است که هدفش جلب مردم سرخورده از بی عاقبتی اصلاح طلبی است: دمکراسی که آمدنی نیست، تازه به درد هم نمیخورد، نقداً کشورتان را دریابید! تبلیغات مستمر و متمرکز که از همه جا در بارۀ کارآیی حکومت اتوریتر میشنوید، از هدایت سیاست خارجی گرفته تا مبارزه با کرونا، همه از این برنامه آب میخورد.

طبعاً این کوشش هم مثل قبلی پایه و مایۀ درست ندارد و نتیجۀ سعی در یکی کردن این تصاویر دور از هم، به عکسهای چهار رنگی میماند که در نشریات قدیم چاپ میشد ولی گاه به دلیل میزان نبودن دستگاه چاپ، هر رنگش با کمی فاصله از رنگ دیگر روی کاغذ ثبت میگشت و به جای اینکه مکمل دیگری بشود، سایه اش میشد.

این شگرد، بیشترین نیرویش را از خارج میگیرد و از تهدید واقعی که موجودیت کشور را هدف گرفته است. دوامش تابع تداوم این تهدید است که خاتمه اش نقداً در افق دیده نمیشود. سالهاست که برخی تصور میکنند نظام اسلامی به سوی قدرتگیری نظامیان و تبدیل شدن به حکومتی اتوریتر میرود. گاه نیز ابراز تمایل به چنین تحولی را از گوشه و کنار میشنویم. ولی این نظام، توتالیتر به دنیا آمده و توتالیتر هم از دنیا خواهد رفت. هرچند جایگزین شدنش با حکومت نظامیان یا با دمکراسی، ممکن هست ـ به  هر حال، شق سومی در کار نیست.

حضور گستردۀ نظامیان که نامزدهای اصلی احیای نظامی از نوع استبداد پهلوی هستد، نمیباید ما را در ارزیابی بخت پیروزیشان به اشتباه بیاندازد. اینها نقداً چهرۀ شاخصی ندارند که جلودار بشود، البته رفع این نقیصه خیلی سخت نیست. ولی فاقد هر نوع برنامه و فکر برای ساختمان نظام آینده و ترتیب سیاستهایش هستند، حل این یکی مشکل بسیار سخت است و میتواند از عمل بازشان بدارد و اگر پا به میدان نهادند، به سرعت فلج و در مقابل مردم، بیدفاعشان سازد.

فقط خواستاران دمکراسی لائیک قادرند ایران را از بن بستی که نظام اسلامی، کشور را در آن گرفتار کرده، بیرون ببرند. این گروه ادعایی جز این ندارد که خودش است و محتاج عاریت گرفتن هویت از کسی نیست. دیگران نقاب به صورت میزنند، این یکی چهرۀ خود را عرضه میکند.

۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ۲۲ فروردین ۱۳۹۹

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است