حرف آخر را اقتصاد خواهد زد؟ – رامین کامران
خوانندگان این مطلب، در هر جای دنیا که زندگی بکنند، سکون و سکوتی را که کرونا در همه جا پراکنده است، تجربه کرده اند یا لااقل خبرش را به حد اشباع از همه جا گرفته اند.
دمکراسی ها، تحت تأثیر گفتار بهداشت مدار که قدیمی است، نه فقط هیچگاه از نفس نیافتاده، بل روز به روز هم بیشتر پیشرفت کرده است، و نیز گفتار زیست محیطی که جدید تر است ولی تسلط و همه گیریش را شاهدیم، روش بیشترین احتیاط را در پیش گرفته اند. امروز، این دو گفتار همه گیر است و اصولاً، برای یافتن روش عمل به آنها بیشتر نظر میشود تا به افکار سیاسی که گویی از مد افتاده است.
حزب زیست محیطی که داریم، احتمال دارد تا چندی بعد حزب بهداشتی هم پیدا بکنیم. جالب اینکه هر دو هم به یک اندازه مستعد برقراری فاشیسم هستند. مردم یادشان رفته که همین گفتار بهداشت مدار، چه نقشی در روی کار آمدن و تقویت معنوی فاشیسم ایفا کرد، حفظ سلامت نژاد و… استعدادهایی که کمابیش عاطل مانده… هر دو دائم خبر از انواع فاجعه میدهند و همزمان آرمانشهرهایی بسیار بسیط و ابتدایی و همه فهم در چنته دارند. کارشان هم محدود کردن انواع آزادیست به اسم اقسام کارشناسی. یک جا اختیار تنتان را به نام سلامت، از خودتان میگیرند و در جای دیگر نوع روابطتان با طبیعت را بر وجه اجتماعی آن مقدم میشمارند. فراموش نکنیم که مستعد جوش خوردن با هم نیز هستند تا از یکدیگر نیرو بگیرند. هر دو اولویت را به طبیعت میدهند.
در این حالت میتوان از خود پرسید که پیروی از منطق صرفاً بهداشتی که البته با در نظر گرفتن اینکه مشکل اساساً بهداشتی است و بیماری و واگیر آن، نادیده گرفتنی نیست، تا کی و کجا میتواند ادامه پیدا کند؟ چه منطق دیگری قادر است روند را در جایی متوقف نماید؟
سیاست که به نظر املی میاید و همه در عین داشتن بیشترین توقع از آن، کمترین اعتنا را بدان میکنند. گفتار های معترضانه ای که از دهۀ شصت میلادی رواج گرفت و هنوز هم به گوش میرسد و طبعاً اندیشۀ اقتصاد مدار مارکسیستی، در این وضعیت نقش عمده ایفأ کرده است ـ عوامل دیگری هم بوده البته. امروزه مردم به سیاست بیشتر به چشم مشکل زا نگاه میکنند تا مشکل گشا ـ مایۀ اسف و خنده، هر دو. ولی اقتصاد، به نسبت سیاست، اعتنای بیشتری میبیند. فعالیت اقتصادی شرط حیات است که البته این جنبه اش در کشور های مرفه، چندین دهه است که از نظر ها دور شده، ولی رفاهی که همه از آن چشم دارند و حتماً خیلی از حد قوت لایموت فراتر میرود، حی است و حاضر و نظر همگان متوجه به آن. به نظر میاید که همین اقتصاد قویترین نامزد برای تغییر خط مشی باشد. خانه نشینی میلیونها نیروی کار که چرخۀ تولید را از حرکت میاندازد، در نهایت مانع ادامۀ حیات همین میلیونهایی خواهد شد که در خانه نشسته اند، تازه اگر از رفاه هم حرفی نزنیم. به نظر میاید که بالاخره این منطق، بر منطق بهداشتی و طبیعت مداری رایج فائق بیاید. البته گرفتن تصمیم و به اجرا گذاشتن آن، سهم سیاست خواهد بود، مثل همیشه. طبعاً بدنامیش هم برای سیاست خواهد ماند، باز هم مثل همیشه
۲۲ مارس ۲۰۲۰، ۳ فروردین ۱۳۹۹
این مقاله برای سایت نوشته شد و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
(iranliberal.com)