باز هم اعتراض بی آینده؟- رامین کامران
سانحۀ هوایی دردناکی اخیر، باز هم به مردم ایران فرصت داده است تا به خیابانها بیایند و نارضایی خویش را از حکومت ابراز نمایند. متأسفانه شعار هایی که در رد نظام اسلامی داده میشود، یکدست نیست و مهمتر از آن، بی آینده است. بی آینده به این معنا که رد روشنی از آن چیزی که مردم میخواهند جایگزین نظام حاضر بنمایند، در آن نیست.
وقتی صحبت از اعتراض و تظاهرات به میان میاید، نظر ها در درجۀ اول متوجه سازمان و سازماندهی اعتراضات میشود و نقطه ضعف آنها در اینجا جسته میشود. حرف بسیار درست است، نبود سازماندهی و نظم و وحدت، برد این اعتراضات را کم میکند و تداوم آنها را دچار خلل میسازد.
منتها کمتر به این نکته توجه میشود که سازماندهی چیزی نیست که همینطور زاده شود و صرفاً توسط نیرو های زبده، انجام بپذیرد و کارساز گردد. آنچه سازماندهی را ممکن میسازد، وحدت فکر و هدفیست که میباید در پشت آن قرار داشته باشد. تا آن وحدت فکر و هدف نباشد، سازماندهی ممکن نمیگردد. چون سازماندهی کنار هم چیدن مهره هایی خالی از اراده نیست که بتوان به ارادۀ سازمانده، کنار هم چیدشان و به کار مؤثر واداشت. به کار گرفتن انسانهایی است که میاندیشند و برای عمل کردن محتاج دلیل و انگیزه اند.
برخی تصور میکنند که صرف نخواستن جمهوری اسلامی، آنهم از ورای شعار های پراکنده و کلاً هم جهت، برای ساقط کردن نظام و راه گشودن به سوی آزادی کفایت میکند که نمیکند. موج جمعیتی که بر اساس این وجه اشتراک سست، شکل بگیرد، دیر یا زود از هم میپاشد. نه فقط به دلیل ضرباتی که نیرو های سرکوب بدان وارد میکنند، به این دلیل که خودش قوام و استحکام کافی ندارد و در این وضعیت، هر گامی هم که به سوی پیروزی هم بردارد، در معرض پراکندگی قرارش میدهد. چون با جلو رفتن، خواستهای گوناگونی که در دل آن هست، بیشتر فرصت بروز مییابد و از همبستگی اجزای آن میکاهد.
متأسفانه، سخن گفتن از یگانگی فکری و لزوم وجود آن، بسا اوقات به حساب تمایل به بحث نظری صرف گذاشته میشود، طوری که گویی در فعالیت سیاسی میتوان بخش نظری و عملی را از هم جدا کرد. چنین نیست. رفت و آمد بین این دو، دائم است، ولی آنچه که پایه است، بخش نظریست و نقطۀ ضعف اساسی اعتراضات این چند روز، مانند حرکتهای آبان اخیر و دی ماه قبلی، درست در همینجاست.
اگر به این شعار های پراکنده دل خوش کنیم و چنانکه رایج است، یکی دوتای آنها را که با فکر و مرام ما هماهنگی دارد، از میانشان بیرون بکشیم، برجسته کنیم و نشانۀ پختگی مردمی که به خیابان آمده اند، بشماریم، به راه خطا رفته ایم. گلچین کردن چند شعار معقول از میان این علفزار انبوه، رضایت خاطری به همراه میاورد که سست بنیاد است. چون به هیچوجه قرار نیست که دست تاریخ همان شعار هایی را که ما پسندیده ایم و هیچگاه هم درست روشن نیست که توسط چند نفر داده شده، برگزیند. تودۀ بی شکل، همینطور بی شکل میماند تا وقتی که فکری راهبر آن گردد. اگر میخواهیم تاریخ به راهی برود که ما برگزیده ایم، میباید مردمی را که به میدان آمده اند، هدایت کنیم. نه به تشویق آنها اکتفا نماییم و نه اختیار خود را به دست آنها بسپاریم.
۱۳ ژانویۀ ۲۰۲۰، ۲۳ دی ۱۳۹۸
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است