Home سخن روز آرشیو سخن روز آشی که برایمان پخته اند- رامین کامران

آشی که برایمان پخته اند- رامین کامران

یکی از دردسر های مقاله نویسی مرتب، این است که تا مدتی پشت کار باد می خورد، مطالب روی هم جمع می شود و حیران می مانید که چگونه از عهده بر بیایید. از یک طرف مطالبی که روند تحول وقایع فوری شان می کند؛ از سوی دیگر آنهایی که فوریت امروز و فردایی ندارد ولی کلاً فوریت دارد؛ به آنهایی هم که اساسی تر است و بیش از فوریت، لزوم مطلق دارد که اصلاً وقت نمی رسد. به هر حال، جریاناتی که در پی هم می آید وادارم کرد که بنشینم اجمالاً این چند خط را بنویسم چون فوری است به معنای اول و بسط دادنش را بگذارم برای بعد.

همه شاهدند که مضمون «ما حالا نمی توانیم دمکراسی داشته باشیم» چندیست که از چند سو موضوع ترویج است. هم مروجان و هم مشوقان برای همه شناخته شده هستند: پهلوی طلبان، مجاهدین و اقمار دور و نزدیکشان و در نهایت حزب کمونیست کارگری که مثلث فعال هستند و تابع آمریکا و مجری سیاستهای اسرائیل. عملیات مشعشعانۀ اخیرشان به مناسبت انتخابات همراهی شان را به نمایش گذاشت، مهر رسمیتش می تواند بماند برای بعد ـ دیر یا زود نقش خواهد شد.

هدف بسیار روشن است و در بهترین حالت احیای رژیم آریامهری است یا چیزی نظیر آن و در بدترین تجزیۀ ایران که هیچکدام برای هیچیک از این سه گروه مانع سیاسی و شرعی و اخلاقی و… ندارد. برنامۀ کار بسیار ساده و حتی کلاسیک است. استدلال هایی که مورد استفاده قرار می گیرد، همان هایی است که سال هاست طرفداران حکومت اتوریتر به همگان عرضه می دارند: اولویت امنیت، ناتوانی عملی دمکراسی در شرایط بحرانی، عدم آمادگی مردم و لزوم تربیت آنها، فوریت تدابیری که برای نجات مملکت لازم است، و … البته موقتی بودن محدودیت ها که قرار است در نهایت به برقراری آزادی منتهی شود!

برنامه بار ها از جمله در مملکت خود ما، اجرا گشته است ـ هرچند گویی همه نمونه های قبلی را فراموش کرده اند و مثل معتادانی که اعتیاد خود را ترک می کنند تا بتوانند دوباره معتاد شوند و از نو کیفش را ببرند، خود را آماده ساخته اند تا با همان کلک های قدیمی از نو گول بخورند! تنوع بیش از آنکه در روش کلاهبردار باشد در فراموشکاری قربانی است ـ مثل مورد مبتلایان به آلزایمر که هر روزشان روزی نو است، چون یادشان نمی آید که عین روز قبل است.

کار، یک دوره آتش آمادگی توپخانۀ‌ تبلیغاتی لازم دارد که هم اکنون به سرمان میریزد؛ بعد نویت بسیج مردم می شود یا لااقل ایجاد توهم بسیج، تایک عده به حرکت بیافتند و باقی هم بی حرکت بمانند؛ معرفی رسمی شخصیت مناسب که در آب نمک خوابانده اند و چون ظرف شیشه ایست، از همین حالا می توان چهره اش را تماشا کرد، در دنبال خواهد آمد؛ در نهایت زدن ضربۀ کودتایی که باید با به صحنه آوردن مردم صورت «قیام ملی» بگیرد. لازم نیست تا بیست و هشت مرداد عقب برویم، نگاهی به کودتای سیسی در مصر کافیست. این متخصصان کودتا که در آمریکا فراوانند و سرمایه های سیا و سازمانهای همتایش، در حقیقت یک تخصص بیشتر ندارند که همین است. سواد و توانایی عملیشان از این حد بسیار ابتدایی، پیشتر نمیرود، ولی کار دولتشان را راه می اندازد.

مانور وسیع برای پس زدن فکر دمکراسی که شاهدش هستید، محور این آماده سازی تبلیغاتی است و پردۀ اول برنامه برای روی کار آوردن حکومت اتوریتر نوکر آمریکا. بی خود تصور نکنید که این فکر خودبخود و به صورتی طبیعی از چهار گوشۀ اپوزیسیون بیرون آمده و همزمانی ابرازش از سوی منابع مختلف امریست تصادفی. خیر، از این داستان ها خبری نیست. برنامه ای در کار است و بی توجهی بدان می تواند بسیار گران تمام شود.

اول قدم پیشگیری از آمدن این بلا بر سر ما، مطلع کردن مردم است که همین مطلب هم گامیست در این راه. باید جلب توجه کرد! اگر مردم اعتنا کردند و هشیاری نشان دادند، برنامه به راحتی متوقف خواهد شد. ولی اگر در این کار کوتاهی کردند، گرفتار عواقبی خواهند شد که خلاص شدن از شرشان می تواند چند دهه وقت بگیرد، مضرات دیگرش به جای خود.

یک بار در تاریخ دنده عقب گرفتیم، رسیدیم به خمینی. لازم نیست دوباره این کار را بکنیم تا باز گردیم به دامان آریامهر.

۲۹ ژوئن ۲۰۲۱، ۸ تیر ۱۴۰۰