Home آرشیو-رامین-کامران دست که بسته است؟- رامین کامران

دست که بسته است؟- رامین کامران

بازار انواع حدس ها در باب عاقبت مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا گرم است و سیل دروغ هم که از طرف دستگاه های خبری به همه سو روان. فضا با شایعات اشباع شده و حدس درستی نمی توان راجع به نتیجۀ مذاکرات زد، زیرا خبر صحیح و قابل اعتمادی به دست کسی نمی رسد. در این جا می خواهم روی یک نکته انگشت بگذارم.

از روز اول این دعوا، نه فقط تمامی خطا ها و نادرستی ها به حساب جمهوری اسلامی منظور شده، از همه سو هم چنین شنیده ایم که حکومت اسلامی در آچمز قرار گرفته و دستش برای کنار آمدن با آمریکا بسته است، یعنی این که اگر هم در نهایت توافقی حاصل نشد، باز تقصیر جمهوری اسلامی است. بسیار خوب! جواب اتهامات را بگذاریم که خود حکومت بدهد، ولی در مورد بسته بودن دستش یکی دو نکته در خور یادآوری است.

اگر چنان که باید، حکومت امروز ایران را اساساً توتالیتر محسوب کنیم و البته این را هم بپذیریم که از اول قابلیتش در این زمینه کم بوده و با گذشت زمان، هر روز  زهوار در رفته تر از قبل شده، باید یکی دو مسئله را مورد توجه قرار بدهیم. اول اینکه حکومت های توتالیتر، به دلیل اینکه افکار عمومی ندارند یا اگر داشته باشند، در حد ناچیز دارند و در داخل با زبان سرکوب صحبت می کنند، یعنی در داخل کشور دستی باز دارند که هیچ حکومت دمکراتیک ندارد. حکومت اسلامی هم، حال هر اندازه قلیل، از این امتیاز برخوردار است و شاهدیم که ابایی از کاربرد خشونت ندارد. از این گذشته، این نوع حکومت ها، در حوزۀ سیاست خارجی از مجال مانوری برخوردارند که حکومت های دمکراتیک سخت به دست بیاورند. نمونه های تاریخی آنرا می توان هم در مورد آلمان نازی و اتحاد شوروی جست و در معاهدۀ معروفشان و هم در مورد چین و رابطه اش با آمریکا. جمهوری اسلامی هم به نوبۀ خود از این آزادی عمل بهره مند است و تصور این که دلایل ایدئولوژیک و نه ژئوپلیتیک، در توافق با آمریکا یا حتی تجدید رابطه با این کشور، محدودش می کند، تصور درستی نیست.

این آمریکاست که دچار بیشترین محدودیت است و متأسفانه به این امر توجه کافی نمی شود. چندین سال است که روشن شده که سنای این کشور که کاملاً تحت نفوذ اسرائیل قرار دارد، اصولاً با انعقاد هر توافقی با جمهوری اسلامی مخالف است و جلوی این کار را خواهد گرفت. البته تحت عنوان این که این توافق بد است و باید بهترش را منعقد نمود. ولی وقتی دقت می کنید، می بینید که این توافق بهتر وجود خارجی ندارد و تصوری که در نظر مخالفان توافق ممکن، نقش بسته، راه حلی است که در آن آمریکا همه چیز را از جمهوری اسلامی برای خودش و اسرائیل بگیرد و در برابر هیچ ندهد ـ کاری غیر ممکن. در این وضعیت، قوۀ مجریه، هر قدر حصول توافق را لازم بداند و هر اندازه هم که بخواهد یا بتواند در این راه گام بگذارد، بیش از آنکه به قول خودش، با زیاده خواهی جمهوری اسلامی مواجه باشد، باید پاسخ توقع بی حد کنگره را بدهد که نمی تواند. اختلاف به جایی رسیده که تاریخ انقضای امضای دولت ایالات متحده به حد تاریخ مصرف مواد تازۀ لبنی سقوط کرده و جوهرش خشک نشده از اعتبار می افتد.

خلاصه اینکه اگر مانعی هست، بیشتر در طرف آمریکاست. این که جمهوری اسلامی را در این زمینه مقصر بدانیم، خوراکی برای تبلیغات فراهم می کند و احیاناً به مخالفانی که در درجۀ اول دنبال تشفی خاطر هستند، مددی می رساند، اما به تحلیل درست موقعیت کمکی نمی کند. این به معنای تطهیر جمهوری اسلامی از جمیع خطا ها و جنایاتش نیست، ارزیابی واقع بینانۀ وضعیت دیپلماتیک است.

ختم محاصرۀ اقتصادی که نامش را تحریم گذاشته اند، کلاً به دو صورت ممکن است: یکی مذاکره و توافق و امتیاز دادن برای رهایی از فشار، دیگر شکستن این حلقه با اتکای به نیروی درونی و پشتیبانی برونی. این جا طرف آمریکایی، چنان که رسمش است، به چیزی کمتر از تسلیم بی قید و شرط و تصاحب تمامی داو راضی نیست و به عبارتی اصولاً اهل مصالحه نیست، یا می توان گفت از مذاکره همان نتیجه ای را می طلبد که از پیروزی کامل در جنگی که نمی تواند بکند. جمهوری اسلامی هم که تا به حال، به هر قیمت و البته به بهای فشار بی حد بر مردمی که بار ندانم کاری و فساد این رژیم را هم بر دوش می کشند، از تسلیم سر تافته و اصولاً هم به نظر نمی رسد که بخواهد به این راه برود. شکست محاصره که حاجت به پشتیبانی خارجی دارد، هنوز میسرش نشده، ولی امکان این که به مرور زمان بدان دست بیابد، موجود است و عملاً راهی جز آن پیش پایش باز نگذاشته اند. دعوا فرسایشی است. تا آنجا همین بساط کج دار و مریز برقرار خواهد بود و اگر توافقی امضأ شود، محدود و کم عمر خواهد بود و امید های دراز و کوتاه در پی هم ناامید خواهد شد.

دیپلماسی می تواند خیلی ملال اور باشد و دیپلمات بودن بیش از هر چیز حوصله لازم دارد. ولی چه می شود کرد، دنیا اینطوری است.

۲۳ فوریۀ ۲۰۲۲، ۴ اسفند ۱۴۰۰

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

rkamrane@yahoo.com