از ۵۰ تا ۲۵۰- رامین کامران

وسعت و جدیت واکنش هایی که امروزه در مقابل ضربت خوردن سلمان رشدی شاهدیم، مانع می شود فلجی را که سی سال پیش صدور فتوای خمینی بر محافل روشنفکری و ادبی ایرانی مستولی ساخته بود، در نظر بیاوریم. آدمکشی های رژیم در داخل و خارج بی مانع و رادع انجام می شد و سنگینی اتهام ارتداد، مخالفان خمینی و مدافعان رشدی را از هر ابراز موضع باز می داشت. سکوت مرگ بر سینۀ همه سنگینی می کرد.

آنچه این بختک را از سینۀ روشنفکری ایرانی برداشت، اعلامیۀ پنجاه نفره ای بود که به همت مهشید امیرشاهی نگاشته شد و نه فقط بین ایرانیان که در همۀ دنیا صدا کرد. گردآوری پنجاه امضأ برای این متن شجاعانه که به صراحت فتوا را محکوم می کرد و حق کفر گویی را جزء لاینفک آزادی بیان می شمرد، به هیچ وجه آسان نبود. برخی که به نظر می آمد باید آنرا امضأ کنند، طفره زدند، برخی دیگر به رغم قول امضأ، در لحظۀ آخر جا خالی دادند، چند نفری نمی خواستند به صراحت کفر گویی مجاز بشمارند و البته بعضی هم مایل بودند تا از تیزی لبه های اعلامیه به هر ترتیب ، کاسته گردد و…

با این همه، جدیت و پافشاری نویسندۀ اعلامیه بر این موانع فائق آمد. در صورت لزوم با لحن قاطعی که به دادن اولتیماتوم پهلو میزد. حاصل کار آنی شد که باید. طنینش در فرانسه که منتشر شده بود بسیار زیاد بود، باعث شد تا پنجاه نفر از روشنفکران قدر اول فرانسه به قرینه، متنی به پشتیبانی از اعلامیۀ ایرانیان منتشر سازند، کمیتۀ فرانسوی دفاع از رشدی که بسیار فعال بود به همین ترتیب شکل گرفت و… این حرکت شجاعانۀ ایرانیان همه را تحت تأثیر قرار داد و در سراسر جهان منعکس گردید. طبعاً از ایران هم سیل دشنام و تهدید سرازیر شد و همین مردک مهاجرانی هم که آن موقع هنوز در تهران شغل و مقام داشت از هرزه درایی دریغ نکرد ـ بعد هم که کتابش را در آورد. ولی همۀ واکنش های منفی در مقابل آبرویی که اعلامیه برای ایرانیان خریده بود، هیچ بود. اعادۀ حیثیتی که به این طریق انجام گردید ابعادی یافت که ننگ فتوای خمینی را، لااقل از دامان روشنفکران و ادب پردازان ایرانی، پاک کند.

امروز انتشار اعلامیۀ دویست و پنجاه نفره ای که در داخل ایران تهیه و امضأ گشته و حمله به سلمان رشدی را قاطعاً محکوم ساخته، راه درازی را که در جهت پس زدن مذهب از حوزۀ هنر و ادب و البته سیاست طی گشته است، به ما نشان می دهد و اسباب امید و سربلندی مان را فراهم می سازد. آگاهی به این امر که حوزۀ اعتبار احکام مذهبی مشخص است و هیچ تناسبی با مدعا های فراگیر روحانیان و اسلامگرایان ندارد، هر روز در جامعۀ ایران گسترش یافته و راهگشای تغییری اساسی شده که در راه است و بالاخره هموطنان ما را از یوغ نظام مذهبی رها خواهد کرد. ما در ایران امروز در کمتر زمینه ای می توانیم شهادت به پیشرفتی این چنین بارز و مهم و وسیع بدهیم که در زمینۀ آگاهی به لزوم محدود کردن مذهب و روحانیت.

هر از چندی مستمع شکوه های خسته کنندۀ این و آن از اپوزیسیون هستیم که چه کرده و چه می تواند بکند. این پیشرفت که طی سی سال گذشته واقع شده، پاسخ خوبیست به سؤالات قالبی و بی محتوایی که می شنویم. شکستن سد وحشت در برابر فتوای خمینی فقط از خارج ممکن بود و واقع شد و به این ترتیب راهی گشوده گشت که تا این جا رسیده و از این هم بسیار فراتر خواهد رفت ـ تا آزادی ایران.

۲۳ اوت ۲۰۲۲، ۱ سهریور ۱۴۰۱

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

rkamrane@yahoo.com