Home آرشیو حسن بهگر مشکل اصلی پشتیبانی مردم است!- حسن بهگر

مشکل اصلی پشتیبانی مردم است!- حسن بهگر

این روزها بحث بسیار بر سر توافق دوجانبه با چین در جریان است. حامیان و خدمتگزاران سیاست آمریکا از این امر بسیار برآشفته اند چون آگاهند که کاری نمی توانند در برابرش بکنند. از سوی دیگر حکومت و طرفدارانش مشغول جشن و سرورند و تصور می کنند که به این ترتیب برای خود بیمه ی عمر خریده اند. به نظر من باید بد و خوب این توافق را با خونسردی سنجید، نه به یاوه های تبلیغاتی آمریکا گوش داد و نه لافزنی های رژیم را جدی گرفت. مشکل اصلی حکومت اسلامی پشتیبانی مردم است، تا آن را نداشته باشد، هیچ ندارد و مشکلاتش علاج قطعی نخواهد داشت.

توافق25 ساله ایران با چین شنبه ی گذشته به امضای وزرای خارجه ی دو کشور رسید. متن کامل این سند گویا به سبب امنیتی و تحریم های آمریکا انتشار نیافته است بخشی هایی  از این توافق که تا کنون منتشر شده نشان می دهد که این توافق می تواند سرنوشت ایران و منطقه را بطور کلی عوض نماید زیرا پیامدهای ژئوپولتیک آن بسیار عظیم است و طبعاً واکنش آمریکا و متحدانش را برخواهد انگیخت. بایدن در اولین واکنش به این توافق در گفتگوی خود با نخست وزیر انگلستان به مقابله با آن تأکید کرده است.

پشتیبان اصلی این توافق در ایران علی خامنه ای است که یکی از معتمدان و مشاوران خود علی لاریجانی  را نماینده ویژه در امور راهبردی چین قرار داده است.

از هم اکنون هو و جنجال بر سر این توافق در داخل و خارج بسیار است ولی باید به دور از تعصب و پیشداوری به آن بنگریم . چین ناجی ایران نیست و به جنگ آمریکا هم نمی خواهد برود. چین برای تامین انرژی خود نیازمند نفت است نه می تواند ایران را مستعمره نماید و نه کمونیستی ولی آنچه نخست چشمگیراست موقعیت دشوارآمریکا در برابر این توافق است که مهم ترین و موثرترین اثر آن برای ما اینست که ایران دیگر ناچار نیست بر سر میز مذاکره با آمریکا بنشیند و امتیازهای تسلیم طلبانه تقدیم حریف کند.آیا این سند راهبردی موجب می شود آمریکا دست از زیاده خواهی بردارد و به برجام بازگردد؟

نکات مثبت این توافق

بر اساس گزارش های منتشرشده، چنین استنباط می شود که این توافق عمدتاً بر همکاری های سیاسی ، اقتصادی و انرژی متمرکز است. سه مورد مهم در آن وجود دارد:

1. چین  با سرمایه گذاری در تأسیسات انرژی ایران و بنا کردن زیرساخت ها، توان معیشتی مردم را افزایش خواهد داد. یکی از شیوه های بارز چین که در افریقا و سایر کشورها اعمال شده اینست که پول را به دولت نمی دهد زیرا دولت های فاسد در حیف ومیل کردن پول ها استادند بلکه خود در پرداخت و خرج کردن آن در پروژه نظارت مستقیم دارد. این انصافاً ضمانتی است برای مردم ایران. حال هر کس هر چه می خواهد بگوید.

2. چین برای حل و فصل معاملات نفتی و مبادلات تجاری با ایران از مبادله ی دلار خودداری خواهد کرد که با توجه به حجم مبادلات آن که بیش از 400 میلیارد دلار برآورد می شود قابل توجه است و بسیار محتمل است این روش تبدیل به رویه ای برای دیگر کشورها شود که در نتیجه بسیار برای آمریکا گران تمام خواهد شد.

3. همکاری نظامی با چین خواه ناخواه می تواند به تهدیدهای اسراییل و آمریکا هم خاتمه دهد زیرا این سند همچنین به تعمیق همکاری های نظامی اشاره دارد و به طور بالقوه جایگاهی استراتژیک برای چین در منطقه ای فراهم می کند که در دهه های گذشته ویژه ی ایالات متحده بوده است. این بند شامل آموزش و تمرینات مشترک ، تحقیقات مشترک و تولید سلاح و به اشتراک گذاری اطلاعات – همگی برای مبارزه با “نبرد گسترده با تروریسم ، قاچاق مواد مخدر و انسان و جنایات مرزی” است.

نیویورک تایمز نگرانی خود را از همکاری های نظامی ایران و چین ابراز داشته و با اشاره به تمرین های نظامی دو کشور به نقل قولی از دریادار حسین خانزادی پرداخته که  گفته  این تمرین ها نشان داد “دوران حمله آمریکا به منطقه به پایان رسیده است.” *

اتحادی که بتدریج بین ایران و روسیه و چین واقع شده است همانی است که برژینسکی در 1977 پیش بینی کرده بود که این  اتحاد برخاسته از هژمونی ایدئولوژی نخواهد بود، بلکه می تواند از عدم رضایت متقابل باشد که دقیقاً واقع شده است. بدین معنی که  گرایش به شرق در اثر فشار بی حد آمریکا پدید آمده است وگرنه هنوز هیچ یک از کشورهای چین و روسیه در را به روی ایران در سازمان همکاری های شانگهای نگشوده اند و در زمینه ی بانکی نیز همکاری نمی کنند زیرا تیغ تحریم آمریکا بر بالای سرآن ها قراردارد.

ارتباط ایران با چین نمی تواند نگرانی برای کشورهای عربی داشته باشد اما آمریکا نگران نفوذ ایران در افغانستان است و به همین سبب در بیرون بردن سربازان خود تعلل می ورزد و می خواهد با قدرت دادن به طالبان و داعش در آنجا، برای ایران یک همسایه ی دشمن درست کند. آتش سوزی سوخت کامیون ها وکالاها در مرز ایران وافغانستان  وادعای اشرف غنی در مورد درخواست نفت در مقابل آب رود هیرمند یکی از نغمه های شومی است که تازه برخاسته است و می تواند  به تحریک آمریکا باشد. اما این توافق 25 ساله  مسلماً در روابط ترکیه نیز بی اثر نخواهد بود که مدت هاست در روابط با آمریکا نیز تنش هایی وجود دارد.

ایران و چین همچنین در مورد بیماری همه گیر COVID-19 با یکدیگر همکاری کرده اند ، چین ماه گذشته 250،000 دوز واکسن Sinopharm خود را به ایران اهدا کرده است.

نکات منفی توافق

علنی نشدن مفاد این توافق که در حقیقت یک پروژه وسیع 25 ساله است و تصویب نشدن آن در مجلس شورای اسلامی موجب سوء ظن و مخالفت عده ای شده است حتا اعتراض علنی احمدی نژاد را نیز در برداشته است.

جمهوری اسلامی  در تنگنای اقتصادی است و در شرایطی نیست که بتواند قراردادی متعادل با حفظ منافع ملی به امضاء برساند و این شک با توجه به مخفی نگهداشتن بخشی از مفاد قرارداد افزایش می یابد. اجاره دادن آبهای خلیج فارس برای صید ماهی یکی از نمونه های قراردادی است که به محیط زیست این خلیج و به کسب و کار صیادان در جنوب آسیب جدی زده است.

گذشته از این که چین به نفت ارزان دست یافته است که سخت بدان نیازمند است توافق در بخش نظامی در تناقض با مفاد حتا قانون اساسی جمهوری اسلامی است به ویژه آنکه در جایی صحبت از استقرار 5000 نیروی نظامی در محافظت از این پروژه می شود که درستی یا نادرستی آن مشخص نیست.  اصولی از مفاد قانون اساسی که در تضاد با این سند می باشد در زیر می آورم  :

اصل 146: استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هرچند به عنوان استفاده های صلح آمیز باشد ممنوع است.

اصل 153: هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی ، فرهنگ ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.

اصل 76: مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.

 اصل 77 :”عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قرارداد‌ها و موافقت‌نامه‌هاي بين‌المللي بايد به تصويب مجلس شوراي اسلامي برسد”.

اصل 125:  “امضای عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، موافقت‌نامه‌ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت‌ها و همچنین امضای پیمان‌های مربوط به اتحادیه‌های بین‌المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی اوست”.

آنچه مسلم است ایران در شرایط جنگی بسر می برد و مدت هاست با تحریم دست و پنجه نرم می کند و حتا نمی تواند دارو بخرد و تصمیم گیری هایش از روی ناچاری و استیصال است. حکومت با بحران های متعددی سر و کار دارد و با سیاست های نابخردانه اش کشور را به بن بست کشانده است. برای برون رفت از بحران ها و مشکلات تکیه بر دولت خارجی راه حل نیست. جمهوری اسلامی راهی بجز به مشارکت دادن مردم در سرنوشت خود ندارد زیرا بدون شرکت مردم نمی تواند از حمایت آنها برخوردار باشد.

  • مقاله نیویورک تایمز