گزینه ی اصلی ماندن ایران است- حسن بهگر
ما گاهی اوقات آمال و آرزوهای خود را در قالب یک سازمان می ریزیم یا حتا در یک شخص مجسم می کنیم که بسا اوقات منطبق با واقعیت نیست. هر جا آن سازمان یا آن شخص به خطا برود، به نحوی توجیهش می کنیم، چون دلمان نمی خواهد که از خواب خوش خود بیدارشویم .
ما هولناک ترین ضربه ها را در سال 57 از همین دیدگاه آرمانگریانه و خیال پرورانه خوردیم. بسیاری هنوز می توانند شیفتگی به خمینی و سخنانش را به یاد بیاورند و نیز احزاب و سازمان های توجیه گر و مصلحت اندیشی را که تا به قتلگاه نرفتند و عده ای را به فنا ندادند از این توهمات دست برنداشتند.
برای بیدار شدن از این خواب به منطق و مدارک زیادی نیاز نیست. فقط کافی است چشم ها را باز کنیم و بکوشیم تا حقایق را همانطور که هست ببینیم. البته این هم لازم است که اگر دیدیم خیالاتمان نادرست است جسارت داشته باشیم که بپذیریم و رفتارمان را تغییر دهیم.
این روزها برخی از سلطنت طلبان دادشان از مغلطه های حسن شریعتمداری در آمده که با فدرال کردن کوروش می خواهد سرپوشی بر تجزیه طلبی خود بگذارد.(1) گله و شکایت آنها بحق است چرا که بسیاری از سلطنت طلبان دل در گرو میهن دارند و تصور می کنند که رضا پهلوی به عنوان پادشاه سمبل تمامیت ارضی ایران است. ولی نمی بینند که او در عمل با امثال همین شریعتمداری و دیگر تجزیه طلبان به یک راه می رود. کسی که گوش بفرمان ادلسون و نتانیاهو باشد از خودش اختیاری ندارد. آنها نمی بینند که داریوش همایون مشاور مشفق وی بارها به او گفت اگر از تمامیت ارضی عدول کند دیگر چیزی از شاه مشروطه باقی نمی ماند. آنها نمی بینند که حامیان رضا پهلوی مانند حسن شریعتمداری، اسماعیل نوری علا و … خواستار فدرالی کردن کشور و تجزیه ایران هستند و همه ی اینها نخشان به یک جا وصل است. ندیده گرفتن همه ی اینها چشم بندی است که سلطنت طلبان بر چشم خود زده اند.
این مطلب اول بود، ولی داستان به همینجا ختم نمی شود.
وقتی صحبت از رفتن جمهوری اسلامی می شود، این پرسش پیش می آید که چه کسی می تواند جانشین او شود. چرا سلطنت طلبان تصور می کنند که حتماً رضا پهلوی جانشین جمهوری اسلامی خواهد شد؟ هیچ دلیلی ندارند جز اینکه در نهایت بگویند ما دلمان می خواهد اینطور بشود. ولی این دل خواستن کافی نیست.
درست است که جمهوری اسلامی هم مانند حکومت پهلوی همه ی سازمان ها و احزاب را سرکوب کرده و حتا کسانی را که می توانستند رهبری جنبش را به دست بگیرند ترور و یا اعدام کرده است. ولی در مقابل تکه ای از بدنه ی خود را تحت نام اصلاح طلب به عنوان اپوزیسیون جا گذاشته تا با هویج اصلاحات، مردم ناراضی را سر بدوانند. توجه داشته باشید که اینها بسیار راحت تر از رضا پهلوی مملکت را به حراج می گذارند. تازه چنین تصور می کنند که چون یک پایشان در نظام است و دیگری در اپوزیسیون، برای گرفتن قدرت و معامله با آمریکا موقعیتشان از همه بهتر است. تصوری که یکسره هم خطا نیست.
آمریکا می تواند از رضا پهلوی و مجاهدین به عنوان گروه های فشار و برگ ذخیره، استفاده کند و دست آخر اصلاح طلبان را بجای حکومت فعلی بگذارد. احتمالاً برنامه اش هم همین است. اگر اینها آمدند و هر چه که حریف می خواست دادند، همانطور که از اول کرده اند و بخصوص با روحانی بیشتر هم کرده اند، با همین ها معامله خواهد کرد. آمریکا با کسی شیر نخورده وعقد برادری نبسته. خدمتگزار می خواهد، هر که در صف جلوتر قرار گرفت، خواهد برد.
اصلاح طلبی یعنی ماندن جمهوری اسلامی و این خواست آمریکا و اسراییل است زیرا بدین ترتیب پنج کشور مذهبی در منطقه خواهیم داشت عربستان ،ایران، پاکستان، افغانستان و اسراییل . چهار کشور مسلمان که میتوان سرشان را با دعوای شیعه و سنی گرم کرد تا بشود در زمان مناسب از هم پاشاندشان. سرانجام برنده نهایی این دعوا اسراییل خواهد بود.
با روی کارآمدن هر گروه مذهبی، قطب بندی صورت می گیرد و اقلیت و اکثریت به وجود می آید و هیچگاه این نزاع اقلیت و اکثریت تمام نمی شود و در هر واحد سیاسی تنش و تزلزل ایجاد می شود. این عدم ثبات به تغییر نهایی ژئوپولتیک درجهت نقشه راه آمریکا و اسراییل یاری می رساند.
هنگام آنست که سلطنت طلبان وطنخواه از خواب بیدار شوند و ذهن خود را از توهماتی که هم خودشان و هم مملکت را به باد خواهد داد، خالی کنند.
اگر واقعاً وطنخواهید و ایران برایتان مهمتر از شاه و خانواده ی پهلوی است، به خود بیایید و ببینید که تنها راه چاره دست دادن به دیگر وطنخواهانی است که موجودیت ایران برایشان بالاتر از هر مشرب سیاسی قرار دارد و الزاماً مثل شما سلطنت طلب نیستند. به آنهایی که حقیقتاً از منافع ملی و تمامیت ارضی دفاع می کنند.
فرا رفتن از حد و حدود تقسیم بندی هایی که عمری به آنها خو گرفته ایم کار آسانی نیست، ولی وقتی وطن در خطر است، باید این کار را کرد. به تاریخ نگاه کنید. آنهایی که در مواقع بحرانی چنین کرده اند، توانسته اند از مهلکه بجهند، آنهایی که نکرده اند، در غرقاب تاریخ ناپدید شده اند.
2018 Nov 8th Thu – پنج شنبه، 17 آبان 1397
این
مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است
و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
behgar@iranliberal.com
به تلگرام ایران لیبرال بپیوندید https://t.me/iran_liberal |