اعتصاب غذای نسرین ستوده ! – حسن بهگر
اعتصاب غذای نسرین ستوده ادامه دارد . این اعتصاب بسیاری از ایرانیان را منقلب کرده است . برای من نیز مانند بسیاری این پرسش مطرح است که چگونه است رژیم جمهوری اسلامی در مقابل این زن عدالتخواه و مقاوم ایستاده و به قدرت نمایی پرداخته است. لحظه ای چشمان مظلوم این مادر نستوه از نظرم دور نمی شود. از خود می پرسم گناه این زن شجاع چیست ؟ اتهام رسمی او اینست که چرا دفاع از مخالفان رژیم را برعهده داشته است ! مگر موافقان رژیم هم به دفاع نیاز دارند؟ پرسش ها در ذهنم بی پاسخ می مانند و نسرین ستوده پژمرده و پژمرده تر می شود. خامنه ای در مقابل هیچ مقامی پاسخگو نیست و با ادامه قدرت خود مانند همه دیکتاتورها به یقین رسیده که حق همیشه با اوست و به همین سبب در لجنزار فساد ناشی از این قدرت غوطه ور است و هر روز بیشتر در آن فروتر می رود. مفاهیمی چون عدل ، فضیلت ، صداقت و شرم در قاموس رهبرو پیروانش معنایی ندارد و گویی همه ی حکومتیان لباس رذالت و دنائت برتن کرده اند. رهبر و ولی فقیه با قدرت بلامنازع از خروج دختر کم سن و سال نسرین ستوده در هراس است و اعتراض این مادر را نمی شنود. دامنه ی آزار و شکنجه دگر اندیشان و روشنفکران به کودکان نیز رسیده است و هیچکس از تعرض و توحش این حکومت در امان نیست. فاجعه اینجاست که به خاطر پراکندگی ماست که چنین ظلمی پابرجاست. در این میان نمی دانم چرا اعتصاب غذای نسرین ستوده مرا بیاد اعتصاب غذای اکبرگنجی انداخته است . لحظات بحرانی اعتصاب غذای او هر روز با تصاویری دلخراش به بیرون درز می کرد و ایرانیان و جهانیان را به هیجان می آورد و به جنبش و تکاپو وامی داشت. اما چرا برای نسرین ستوده چنین چیزی اتفاق نمی افتد؟ تصویری در کار نیست، فقط خبر است، هر روز ناامیدکننده تر از پیش. لابد چون او دوستانی همچون سعید حجاریان در میان اصلاح طلبان ندارد، یعنی در همه جای این حکومت خودی و ناخودی هست؟ حتا در زندان هایش؟ بیچاره آنهایی که هیچگاه با این حکومت راه نیامده اند، هیچ کجا فریادرسی ندارند. پرسش هایم بی جواب می ماند و نسرین پژمرده و پژمرده تر می شود. |
استکهلم 10-04-2015 |