قسط اول- رامین کامران
قسط اول- رامین کامران
رسانه ها، چه موافق سیاست های جمهوری اسلامی و چه مخالف آن، در پیگیری برد و باخت های بازی بزرگی که در خاورمیانه جریان دارد و تا اینجا جمهوری اسلامی برندهُ آن بوده است، بسیار پیگیرند و چیزی را از قلم نمی اندازند، حتی اگر محض تبلیغ باشد و نه ارزیابی.
داستان انتخاب میشل عون به ریاست جمهور لبنان، پردهُ بسیار مهمی از این بازی بود. نزدیک به سه سال بود که عربستان سعودی در چارچوب رقابتش با جمهوری اسلامی و با تمام وسائل که تازه پول آبرومندانه ترینشان بود، در کار انتخاب ریاست جمهور اخلال میکرد و از طریق طرفدارانش، کار را در بن بست نگاه داشته بود. انتخاب میشل عون، یا به عبارت دقیقتر، تن دادن سعد حریری و متحدانش به این انتخاب، مترادف شکست قاطع عربستان در این میدان بود.
شکست البته روشن است و موضوع خبر و گاه بحث هم شده. نکته در این است که شکست مزبور در حقیقت اولین پیامد بارز شکست داعش است که در حکم ورشکستگی حامیان آن و در صدرشان، عربستان سعودی است. اگر به این نکتهُ بسیار پر اهمیت اشارهُ در خوری نشده، به تصور من، به دلیل انباشت دروغ هایی است که از ابتدا در انواع رسانه ها در بارهُ داعش به خورد همه داده شده است و هنوز هم راه حقیقت را بند آورده است. خط اصلی دروغ ها این بود که پیدایش و بخصوص پیشروی برق آسای داعش در عراق نتیجهُ خودجوش زورگویی شیعیان در عراق است! طبعاً با بی اعتنایی به دو امر بارز. یکی اینکه اعمال تروریستی که از روز سقوط صدام در عراق به راه افتاده، در درجهُ اول شیعیان را نشانه رفته و هفته ای نبوده و نیست که خبری از بمب گذاری در محلات شیعه نشین با چندین کشته و زخمی به آگاهی همه نرسد. در صورتیکه اخباری از این دست و بخصوص با این بسامد، از جانب سنیان به گوش نمیخورد، حال چه جنایت به دست حکومت انجام گرفته باشد و چه گروه های مسلح غیر حکومتی. دوم اینکه امکان اینکه گروهی با این شمار و با این امکانات وسیع یکشبه خلق شود و راه بیافتد به کشورگشایی، موجود نیست که نیست، خیال نباید پرورد و برای مردم هم قصه نباید گفت.
مقصود از پراکندن این دو دروغ البته نوعی مشروعیت بخشیدن به داعش بود که در خشونت و حیوان صفتی دست همه را در خاورمیانهُ آشوب زده از پشت بسته است. یکی با القای این شبهه که داستان در درجهُ اول فرقه ایست، نه سیاسی. یعنی قبول مقولات ایدئولوژی ابتدایی عربستان سعودی که در رقابت با جمهوری اسلامی، حرفی بهتر از این پیدا نکرده. دوم اینکه کسی در جریان پیدایش داعش دخالت نکرده و کلاً همان مردم عراق هستند که این موج را به راه انداخته اند و لابد مخارج میلیاردیش را نیز همین مردم فلکزده تأمین کرده اند! این دو دروغ در چنان در رسانه های غربی روان شد که به مانند سیل، اگر هم نکتهُ واقعبینانه ای در جایی گفته شد، غرقش کرد.
امروز عربستان که وقتی از دلارهایش سرمست بود، با القائات متحدان نابابش که آمریکا و اسرائیل باشند، خود را با این مخمصه انداخت، وارد مرحلهُ اول پرداخت اقساط باخت خود شده است که باید گفت که با تمامی سنگینی، فقط بخشی از صورتحساب است. ایجاد داعش بزرگترین، گرانبها ترین و مهندسی شده ترین چالشی بود که در برابر جمهوری اسلامی علم شد. این دسته قرار بود که به صورت برق آسا، هم عراق و هم سوریه را که در دایرهُ نفوذ جمهوری اسلامی قرار دارند، از هم بپاشاند، مخارج کار سرسام آور بود و نه فقط دول عربی که تأمین کنندگان مخارج بودند، بل غربی ها و اسرائیل، تمامی هم و غم خود را به کار برده بودند تا کار را یکسره کنند که در عاقبت اینطور شد. نفس پیدایش گروه اسلامگرایی که هدفش فقط و فقط دیگر مسلمانان باشند و با اسرائیل کوچکترین اختلافی نداشته باشد، نکتهُ بسیار قابل توجهی بود. لباس که با این دقت به قامت موقعیت دوخته شده بود، مارک خیاطخانه را هم بر خود داشت.
عربستان قرنها از زیارتکده هایش ثروت میا ندوخت، در قرن بیستم پایگاه سوخت رسانی هم به این کاسبی اضافه شد. وارد شدن در بازی بزرگی که هیچگاه بضاعتش را نداشته است، به این فلاکت کشاندش. لبنان که این شد. مصر هم که با توجه به تعادل قدرت، به عربستان پشت کرده. مخارج پایین نگاه داشتن مصنوعی قیمت نفت در راه وصول است و البته صورتحساب های یمن هم در راه. احتمالاً مردم ستمدیدهُ بحرین که با همهُ بی مهری مدافعان حرفه ای حقوق بشر و مدعیان دروغزنش، چند سال است دست از مبارزه برنداشته اند، آخرین رقم را به ستون بدهکاری های عربستان ورشکسته خواهند افزود.
2016.04.11