
راه نجات ازکدام سوست؟- حسن بهگر
این روزها حوادث و رویدادهایی رخ می دهد سرنوشت که ملت و کشور ایران را رقم می زند. هیبت جنگ روانی بر کشور سایه انداخته است. ترامپ اولتیماتوم دوماهه ای داده است که شامل خلع سلاح کامل ایران است و در غیر این صورت با همکاری اسراییل به ایران خواهند تاخت تا زیرساخت های کشور را بمباران کنند.
ممکن است این فقط تهدید باشد ولی فشارها روی ایران جدی است . حال چه شده است که رئیس جمهوری آمریکا بخود جرأت داده بابت خواستهای بی پایه و نامشروع به ایران اولتیماتوم بدهد و خط و نشان بکشد؟ ایران که همسایه و هم مرز آمریکا نیست و در شرایطی نیست که خطری برای آمریکا تولید کند. چگونه است که ایالات متحده چنین لحنی را که حتی در مقابل کرۀ شمالی به کار نمی برد مورد استفاده قرار داده؟
شاید دلایل زیر برای دولتمردان آمریکا برای اتخاذ تهدید به حمله مؤثر بوده باشد و خیال پیروزی را در سرش انداخته باشد:
- مردم ایران به سبب تحریم ها و فساد در رژیم از نظر اقتصادی در فشار شدیدی هستند ودزدی های حاکمان امکان اصلاح اقتصادی را نمی دهد.
- ج ا از نظر ایدئولوژی بسیار ضعیف شده است و هوادارانش چند پاره هستند.
- پس از سرکوب و ضعیف کردن حزب الله و اشغال سوریه و ایجاد محدودیت برای حشدالشعبی؛ دیگر نیروهای مقاومت آن هماهنگی و قدرت سابق را ندارند.
- مدت هاست آشکار شده است که گروهی در حاکمیت نقش ستون پنجم را برای آمریکا بازی می کنند و آمادۀ دادن هرگونه امتیاز است.
بدین ترتیب آمریکا به خیال خود شرایط را برای تهدید مساعد دیده است .
ما از مضمون نامه های ردوبدل شده بین ایران و آمریکا بی خبریم و مانند همیشه ج ا مردم را در تاریکی و بی خبری نگه می دارد اما آن طور هم نیست که حکومت در این اوضاع بحرانی که هر روز حلقۀ محاصره بر او تنگ تر می شود ساکت نشسته باشد. به ناچار دست به دامان برخی تاکتیک ها شده است . از جمله چون قافیه امت سازی تنگ آمده باز به فکر ملت و شعارهای ملی افتاده و اجازه هم داده شده که برخی از دانشگاهیان و خودی ها انتقادات تندی بکنند.
این ها می گویند عدم کارایی و ارتشاء و فساد رژیم غیر قابل انکار است ولی با عنوان کردن این که در خیلی از کشورهای دیگر هم نظایرش موجود است و کلاً بهتر است جمهوری اسلامی باشد. پس نباید دوباره از صفر شروع کرد. رژیم هنوز امکان اصلاح دارد پس باید به آن فرصت حیات داد. حتی برخی منقدان تند و تیز از پیشرو بودن قانون اساسی جمهوری اسلامی دم زده اند!
این گروه که اغلب از اصلاح طلبان حکومتی هستند فرصت را برای جا انداختن خود بعنوان اپوزیسیون در این شرایط حساس و در غیاب سازمان های و گروه های سیاسی مستقل ملی مناسب دیده اند، ولی غافل از آنند که جوانان و تحصیلکردگان امروز خواستار هماهنگی با کشورهای مدرن امروزی هستند و حکومت موجود را در مجموع و در برخی از مسایل مانند حجاب، از حکومت شاهی هم عقب مانده تر می دانند.
جمهوری اسلامی از انتخابات مجلس که میزان شرکت مردم حداقلی بود، خطر بزرگ نارضایی داخلی حس کرد و به همین مناسبت هم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر با شرکت دادن پزشکیان خواست که مشارکت مردم را بالا ببرد ولی در عمل این دولت هم برخلاف ادعای خود پایه نفاق و لرزش رژیم شد . چه کسانی مشوق چنین خبطی شده اند نمی دانم زیرا روابط انحصاری هیأت حاکمه در قلمرو سیاست و اقتصاد تصویر روشنی به ما نمی دهد و به همین سبب برداشت ها برقرائن و شواهد استوار است.
گفته می شود ج ا اعلام کرده است که حاضر است بخشی از برنامه هستهای خود با کاربری نظامی احتمالی را در ازای لغو تحریمهای بینالمللی قربانی کند. همچنین آمادگی خود را برای ارائه تضمینهای لازم مبنی بر عدم انحراف فعالیتهای هستهای به سمت اهداف نظامی و تکرار فرآیند رقیقسازی اورانیوم تحت نظارت نهادهای بینالمللی اعلام کرده است.
ما از چگونگی و وسعت حذف برنامه هسته ای چیزی نمی دانیم و به گفتار مسئولان جمهوری اسلامی نیز نمی توان تکیه کرد ولی مسلم است اگر قرار بر اصل برچیده شدن وسایل انرژی هسته ای باشد به معنای تسلیم ایران و تکه تکه شدن آن است.
گو اینکه اعلام بی مقدمه فدرالیستی کشور از جانب پزشکیان و عارف می تواند چراغ سبزی از جانب اصلاح طلبان به آمریکا قبل از مذاکره باشد که ما خواست شما را عملی خواهیم کرد.
ایا این مژده به آمریکا نیست که چرا در خارج دنبال کسی مثل چلبی می گردید ما در داخل نفوذ داریم و همین کار را خواهیم کرد؟ چون نتانیاهو طرح لیبی شدن را می پسندد ما از داخل بدون آنکه شما حمله نظامی کنید این کار را انجام می دهیم .
این گروه درقرارداد برجام، نهایت خیانت خود را نشان داد و قراردادی را نخوانده امضاء کردکه با وجود پاره شدن آن از جانب آمریکا، هنوز می توان با فعال کردن بند ماشۀ آن ایران را به تحریم های کمرشکنی دچار کرد. چه اعتمادی می توان به آنها داشت؟
در داخل، این گروه به وطن فروشی مشغول است و در خارج امریکا و اسراییل نیز با مهره سلطنت بازی می کنند و کماکان اپوزیسیون مستقل ملی جایش خالی است. هم جمهوری اسلامی و هم غرب بر سر مخالفت با پا گرفتن یک اپوزیسیون واقعی توافق دارند. حتا برخی در حاکمیت حاضرند حکومت را تحویل استبداد سلطنتی سابق بدهند ولی با آمدن ملیون مخالفت دارند. همانطور که شاه حاضر بود قدرت را به روحانیان بدهد ولی با جبهۀ ملی کنار نیاید.
ولی همه چیز حاکی از آنست که حکومت نه در داخل و نه در خارج توانایی مانور ندارد و تغییر و دگرگونی در ایران الزامی به نظر می رسد و این کار باید قبل از آنکه خیلی دیر شود انجام گردد.
آیا رفتن خامنه ای به قم در اعتراض به مذاکره با آمریکاست یا مشورت با دیگر آیت الله ها ومقدمه استعفا؟
در همه صورت راه آزادی کشور از بازگشت به میراث مصدق و پی گرفتن راه بختیار می. گذرد. اگر دنبال نجات ایران هستید به این سو بنگرید.
دوشنبه – ۲۵ فروردین ۱۴۰۴
Monday – 2025 14 April