اکبر هم به صمد پیوست؟ رامین کامران
در ایران، استفادهُ سیاسی از مرده ها سابقهُ قدیم دارد. از استفادهُ مذهبی نمیگویم چون میرود به عمق تاریخ. تعداد مرده هایی که در تاریخ معاصر ما، بعد از فوت، فعالیت سیاسی را از سر گرفتند و مثمر ثمر شدند، بسیار است، از شهدای تظاهرات توده ای که گاه بعد از مرگ برایشان کارت عضویت صادر میکردند، گرفته تا صمد بهرنگی که به همت آل احمد به جرگهُ شهدا پیوست تا یاور مبارزه بشود.
امروز مافیای اصلاح طلبان میکوشد تا از رفسنجانی هم شهید بعد از مرگ بسازد تا به سیاه قلمی که برای تطهیر او ترسیم کرده است، آب و رنگی بیافزاید. داستان ساده است و همانقدر که ساده، مؤثر. به روایت اینها، وی در بخش اول عمرش در انقلابیگری تندروی کرده بود، ولی در بخش دوم کوشش در جبران مافات کرد! البته به روی خود نمیاورند که اگر قصد جبران مافات داشت، بازگرداندن ثروتی که اندوخته بود به خزانهُ دولت آسان ترین کار بود و با یک حواله انجام شدنی و حاجت به اعلامیه و تظاهرات و جنبش هم نداشت.
داستانسرایی هم سهل تر است از عرضهُ دلیل و برهان و هم در قانع کردن عوام مؤثرتر. زیرا از یک طرف به قالبهای روایی اتکا دارد که با هزار و یک نوع روایت بازاری، از پاورقی های روزنامه ای و کتابهای بنجل گرفته تا سریالها و فیلمهای تلویزیونی و سینمایی بنجل تر، در ذهن آنها نقش بسته و جا باز کرده و آمادهُ پذیرفتن داستانهای مشابه شان نموده است. از سوی دیگر، با عواطف آنها طرف است و اصلاً جایی به استدلال و این حرفها نمیدهد تا چون و چرایی پیش بیاید. آخر هم اینکه بسیار مناسب دست به دست شدن است و راحت رواج میگیرد. روش ساده است و در همهُ جهان مورد استفاده و به هیچ وجه هم خاص ایران یا جهان سوم نیست.
شهید تراشی نقطهُ اوج و مدرک اثبات قصه ایست که در باب سیر تحول رفسنجانی سر هم شده و از تمام رسانه های داخلی و خارجی که تیول اصلاح طلبان است، به خورد همه داده شده است. نکتهُ اصلی ایجاد شک در طبیعی بودن مرگ است. ناگهان چنین شهرت میدهند که قلبش به تأیید پزشکی که معلوم نیست کیست و کجاست، در سلامت کامل بوده، بعد میگویند که چرا در زمان مرگ کسی در کنارش نبوده، چرا مرگش دیر کشف شده… احیاناً بعداً هو خواهند انداخت که تصمیم مهمی گرفته بوده و میخواسته اعلامیه ای بدهد و… که ناگهان از دنیا رفته. تا بی نهایت میتوان از این مضامین سر هم کرد: چرا آمبولانس دیر رسید، چرا چرخش پنچر شد، چرا آمپول قل خورد رفت زیر صندلی و… هوا سرد است و حرفها مناسب اختلاط دور کرسی. اطلاعاتی های نظام هم که بسیاریشان دست پروردهُ خود رفسنجانی هستند، این داستانپردازی ها را خوب بلدند. شاید اگر دورهُ شاه بود میتوانستند به عنوان کمک فیلمنامه نویس با مراد برقی نیز همکاری کنند.
از تحمیق مردم با افسانه های مذهبی بسیار شنیده ایم، ولی کمتر کسی به افسانه سرایی سیاسی توجه میکند. شاید بارزترین نشانهُ آن بلوغ فکری که بعضی غصهُ نبودش را میخورند و در مقابل بعضی هم معتقدند امروز بیش از دوران قبل از انقلاب است، توان بریدن از منطق قصه باشد و توجه به منطق تاریخ.
2017 Jan 17th Tue – سه شنبه، 28 دي 1395