Home نقد و اندیشه آرشیو نقد و اندیشه طرحی در  استدلال سنجی – طاهر صدیق

طرحی در  استدلال سنجی – طاهر صدیق

بخش  سوم- چهارم

اعتبار استدلال

در بخش‌های نخست و دوم این رشته مقاله‌ها ی مربوط به استدلا ل که در فیسبوک ، ۱۱ آوریل ۲۰۲۵، و ۱۸ آوریل  ۲۰۲۵ انتشار یافت ، خاطر نشان کردیم که استدلال یا برهان آوری از مهم‌ترین شیوه‌های ارتباط میان آدمیان و از مهم‌ترین روندهای اندیشه ورزی و اندیشه پروری است و سنجش استدلا ل با روشی منسجم و سیستماتیک می تواند بسیاری از گفتارهایی را که ظاهری استدلال‌گون دارند اما به واقع گفتارهایی تبلیغی بیش نیستند، آسانتر افشا کند. برای فراهم آوردن ابزاری جهت بررسی سیستماتیک نیز گفتیم که در بسیاری موارد توجه به ساختار کلی استدلال اهمیت پایه‌ای دارد و بنابراین ، ساختار کلی استدلال را ارائه کردیم و شرح دادیم که در هر استدلالی سه عنصر سازنده وجود دارد: گزاره‌ای که به عنوان نتیجه ارائه می شود، گزاره یا گزاره‌هایی که به عنوان دلیل یا برهان ارائه می شود و گزاره‌ای که می توان آن را رابطه ای توجیه کننده میان دلیل یا دلایل با نتیجه دانست و این گزاره معمولا به صورت تلویحی در استدلال وجود دارد. نمونه ای از یک استدلال بسیار ساده را نیز به دست دادیم:

” بها ی بنزین فردا افزایش خواهد یافت ، چرا که بهای دلار امروز افزایش یافته است” و شرح دادیم که گزاره‌ی ” افزایش بهای بنزین در یک روز بعد” نتییجه‌ی این استدلال و گزاره‌ی ” افزایش امروز بهای دلار ” دلیل ارائه شده است. گزاره‌ی توجیه کننده ‌ی نهفته در این استدلال نیز این گفته است که ” اگر قیمت دلار افزایش یابد، قیمت بنزین نیز روز بعد افزایش خواهد یافت.”

همچنین خاطر نشان کردیم که ساختار استدلال معمولا بسیار پیچیده تر است چرا که شمار دلایل در هر استدلالی معمولا زیاد است و برای هر گزاره‌ای نیزکه به عنوان دلیل ارائه می شود ممکن است دلیل یا دلایلی ارائه شده باشد. به این ترتیب ما با یک هیرارشی دلایل رو به رو خواهیم بود.  و می توان گفت که هر دلیلی که خود نیز نتیجه‌ی دلایلی است ، استدلالی کوچک‌تر در درون استدلال بزرگتر ( استدلال اصلی) است.

در بخش دوم به تفاوت میان استدلال “واقع‌گزار و استدلال “هنجارگزار” یا استدلال ارزشی پرداختیم. بخش حاضر ، بخش سوم ، مربوط است به درستی یا اعتبار استدلال

                   ********************************************

اعتبار استدلال

 موضوع اعتبار را با این فرض بررسی می کنیم که گزاره های استدلال  بطور قطع  صادق و یا  کاذب هستند ، یعنی  مشمول احتمالات  نیستند.

استدلال معتبر را معمولا چنین تعریف می‌کنند: استدلالی که ۱ – برهان‌های ارائه‌ شده در آن صادق باشند و ۲- برهان‌های ارائه شده در آن با نتیجه‌ی استدلال ربط منطقی داشته باشند. اگر به مثال ” دلار و بنزین” برگردیم، می‌توانیم بگوییم که این استدلال هنگامی معتبر ارزیابی می‌شود که ۱- گزاره‌ی “بهای دلار امروز افزایش یافته است”  صادق باشد یا به عبارت دیگر بهای دلار واقعا افزایش یافته باشد و ۲ –  رابطه‌ی توجیه کننده صادق باشد یعنی به عبارت دیگر، افزایش بهای دلار با افزایش یک روز بعد بهای بنزین ربط منطقی (مثبت) داشته باشد که تنها در صورتی ممکن است که گزاره‌ی  ‌استلزامی ” اگر بهای دلار افزایش یابد، بهای بنزین نیز یک روز بعد، افزایش خواهد یافت”  گزاره‌ای صادق شناخته شود. پس در سنجش  استدلال، باید دو نکته را بررسی کرد: ربط منطقی  برهان‌ها با نتیجه و صدق برهان‌ها.”

اگر رابطه‌ی توجیه‌کننده را کاذب ارزیابی کنیم، دلایل ارائه شده بی‌ربط ارزیابی خواهند شد. اگر رابطه‌ی توجیه‌ کننده را به عنوان گزاره‌ای صادق بپدیریم، استدلال را از نظر منطقی بی‌عیب خواهیم شناخت، اما این بدان معنی نیست که نتیجه را به عنوان گزاره‌ای صادق بپذیریم. برای صادق شناختن نتیجه، ضروری است که علاوه بر رابطه‌ی توجیه‌کننده، صدق گزاره‌هایی نیز که به عنوان برهان های اصلی ارائه شده‌اند، پذیرفته شود. در این صورت، ناچار نتیجه را نیز صادق ارزیابی خواهیم کرد. اکنون فرض کنیم که صدق رابطه‌ی توجیه‌کننده یا صدق برهان‌ها را نپذیریم. آیا در این صورت می توانیم نتیجه را کاذب بدانیم؟ پاسخ منفی است. صدق رابطه‌ی توجیه‌کننده و برهان‌های ارائه شده، پذیرش صدق نتیجه را الزامی می‌کند اما کذب آنها ضرورتا به معنای کذب نتیجه نیست.  برای روشن شدن موضوع به مثال “دلار و بنزین” باری دیگر نگاهی می‌اندازیم:

اگر بپذیرید که افزایش بهای دلار ، یک روز بعد به افزایش بهای بنزین می‌انجامد و نیز بپذیرید که بهای دلار افزایش یافته است، ناگزیر باید بپذیرید که بهای بنزین فردا افزایش خواهد یافت. اما اگر صدق رابطه میان افزایش بهای دلار و بنزین یا صدق افزایش امروز بهای دلار را نپدیرید، نمی‌توانید ضرورتا نتیجه‌گیری کنید که بهای بنزین فردا افزایش نخواهد یافت، چرا که بهای بنزین می‌تواند به علت های دیگر،  برای نمونه  در پی افزایش مالیات بر سوخت نیز افزایش یابد. برای اینکه بتوانید گزاره‌ی ” فردا بهای بنزین افزایش خواهد یافت” را تکذیب کنید، ضروری است تمامی عواملی را که تغییر آنها شرط کافی برای افزایش بهای بنزین در یک روز بعد است، تغییر نایافته بدانید یا فرض کنید و یا دستکم یک شرط لازم را نامحقق ارزیابی کنید.

اما اعتبار یا بی اعتباری استدلال یعنی درستی یا  نادرستی آن موضوعی است پیچیده‌تر از آنچه که گفته شد. اعتبار استدلا ل را ما با این فرض شرح دادیم که  درستی یا نادرستی گزاره‌های آن  قطعی باشد یعنی  تردیدی در درستی یا نادرستی آنها وجود نداشته باشد.  اما در دنیای واقعی، صدق و کذب بسیاری از گزاره‌ها نه قطعی بلکه احتمالی است؛ و از این‌رو، تحلیل استدلال‌ها نیازمند توجه به نکات مهم دیگری است که در بخش آینده بررسی خواهیم کرد.

طرحی در  استدلال سنجی 

بخش  چهارم

احتمالات در استدلال

در بخش‌های نخست و دوم این رشته مقاله‌ها ی مربوط به استدلا ل که در فیسبوک ، ۱۱ آوریل ۲۰۲۵، و ۱۸ آوریل  ۲۰۲۵ انتشار یافت ، خاطر نشان کردیم که استدلال یا برهان آوری از مهم‌ترین شیوه‌های ارتباط میان آدمیان و از مهم‌ترین روندهای اندیشه ورزی و اندیشه پروری است و سنجش استدلا ل با روشی منسجم و سیستماتیک می تواند بسیاری از گفتارهایی را که ظاهری استدلال‌گون دارند اما به واقع گفتارهایی تبلیغی بیش نیستند، آسانتر افشا کند.

برای فراهم آوردن ابزاری جهت بررسی سیستماتیک نیز گفتیم که در بسیاری موارد توجه به ساختار کلی استدلال اهمیت پایه‌ای دارد و بنابراین ، ساختار کلی استدلال را ارائه کردیم و شرح دادیم که در هر استدلالی سه عنصر سازنده وجود دارد: گزاره‌ای که به عنوان نتیجه ارائه می شود، گزاره یا گزاره‌هایی که به عنوان دلیل یا برهان ارائه می شود و گزاره‌ای که می توان آن را رابطه ای توجیه کننده میان دلیل یا دلایل با نتیجه دانست و این گزاره معمولا به صورت تلویحی در استدلال وجود دارد.

نمونه ای از یک استدلال بسیار ساده را نیز به دست دادیم:

” بها ی بنزین فردا افزایش خواهد یافت ، چرا که بهای دلار امروز افزایش یافته است” و شرح دادیم که گزاره‌ی ” افزایش بهای بنزین در یک روز بعد” نتییجه‌ی این استدلال و گزاره‌ی ” افزایش امروز بهای دلار ” دلیل ارائه شده است. گزاره‌ی توجیه کننده ‌ی نهفته در این استدلال نیز این گفته است که ” اگر قیمت دلار افزایش یابد، قیمت بنزین نیز روز بعد افزایش خواهد یافت.”

همچنین خاطر نشان کردیم که ساختار استدلال معمولا بسیار پیچیده تر است چرا که شمار دلایل در هر استدلالی معمولا زیاد است و برای هر گزاره‌ای نیزکه به عنوان دلیل ارائه می شود ممکن است دلیل یا دلایلی ارائه شده باشد. به این ترتیب ما با یک هیرارشی دلایل رو به رو خواهیم بود.  و می توان گفت که هر دلیلی که خود نیز نتیجه‌ی دلایلی است ، استدلالی کوچک‌تر در درون استدلال بزرگتر ( استدلال اصلی) است.

در بخش دوم به تفاوت میان استدلال “واقع‌گزار و استدلال “هنجارگزار” یا استدلال ارزشی پرداختیم.

بخش سوم  که چهارم مه ۲۰۲۵ در فیسبوک انتشار یافت، حاوی  معیار اعتبار یا درستی استدلال بود. در آنجا گفتیم که استدلال معتبر معمولا چنین تعریف می‌شود: استدلالی که ۱ – برهان‌های ارائه‌ شده در آن صادق باشند و ۲- برهان‌های ارائه شده در آن با نتیجه‌ی استدلال ربط منطقی داشته باشند.

تعریف یاد شده با این فرض ارائه شد که صدق  یا کذب  گزاره‌‌های  استدلال، مطلق تلقی شود یعنی احتمال صدق آنها صد در صد بااشد، و اشاره کردیم که این فرض همواره فرض درستی نیست بلکه به‌واقع، در بررسی استدلال ، ما معمولا با گزاره‌هایی روبه رو هستیم که  نه قطعا، بلکه با درجه‌ای از احتمال، صادق یا کاذب هستند. بنابراین ما در استدلال سنجی باید به “احتمال صدق یا کذب گزاره‌های آن” توجه داشته باشیم.

 در بخش  پیش رو، بخش چهارم به این موضوع می‌پردازیم. بخش‌های بعدی شامل مراحل  یا گام‌های ششگانه‌ی بررسی استدلال (استدلال سنجی) خواهد بود.

**********************************************

در سنجش استدلال ما تنها با گزاره‌های کاملا درست (صادق) یا کاملا نادرست ( کاذب) رو به رو نیستیم . بلکه ارزیابی ما  از گزاره‌های استدلال ممکن است در برگیرنده‌ی درجه‌ی معینی از اطمینان یا تردید باشد. به عبارت دیگر، ممکن است این گزاره‌ها را با درجه‌ی احتمال معینی صادق یا کاذب بدانیم. بنا براین ، بررسی استدلال فقط بر پایه‌ی صدق یا کذب کامل گزاره‌ها انجام نمی‌شود، بلکه معمولاً  مبتنی بر تخمین احتمال درستی یا نادرستی آنهاست. ما در بررسی استدلال معمولا احتمال صدق برهان‌ها و گزاره‌‌های توجیه‌کننده  در نظر می‌گیریم و حتی در مواردی ، با وجود اینکه نمی‌توانیم در باره‌‌ی صدق برخی گزاره‌های استدلال داوری کنیم، باز در باره‌ی نتیجه‌ی استدلال داوری می‌کنیم که البته این داوری با درجه‌ای از احتمال همراه است.

این‌ گونه استدلا‌ل ها‌ی احتمالاتی در امور قضایی بسیار متداول است. برای نمونه دادستانی که از دادگاه،  محکومیت متهم به قتلی را درخواست می‌کند، ممکن است چنین استدلال کند که متهم انگیزه برای این قتل داشته، اثر انگشت او روی آلت جرم بوده و در روزی که قتل اتفاق افتاده، در نزدیکی اقامتگاه مقتول دیده شده است. بنابر این، مطابق طرحی که در مورد ساختار استدلال ارائه دادیم، وی چنین استدلال می‌کند:

–  نتیجه‌: متهم قاتل مقتول است.

–  برهان ۱: متهم انگیزه برای قتل مقتول داشته است.

 – برهان ۲: اثر انگشت متهم روی آلت جرم بوده است.

–  برهان ٣: متهم در روز قتل در نزدیکی اقامتگاه مقتول دیده شده است.

برای اینکه دادرس این استدلال را بپذیرد، باید قبلا این رابطه‌ی توجیه‌کننده را پذیرفته باشد: اگر متهم به قتلی انگیزه برای این قتل داشته باشد، اثر انگشت او روی آلت جرم باشد و نیز متهم در روز قتل در نزدیکی اقامتگاه مقتول دیده شده باشد، این متهم قاتل مقتول مورد نظر است.

اما واضح است که هیچ شخص آشنا با این مسایل ، این رابطه را کاملا پذیرفتنی نخواهد دانست ، یعنی برهان‌های پیش‌نهاده را برای محکوم کردن متهم کافی ارزیابی نخواهد کرد و از این رو ممکن است این استدلال را معیوب بداند. اما، از سوی دیگر، این نیز واضح است که هیچ‌کسی این دلایل را نامربوط نخواهد دانست و بنابراین ، البته با پذیرش آنها چون گزاره‌های صادق یا بسیار محتمل، ممکن است قاتل بودن متهم محتمل ارزیابی شود.این هم آشکار است که افراد گوناگون، بر پایه‌ی تجربه‌های گوناگونی که در این زمینه دارند، قاتل بودن متهم را به درجات گوناگون محتمل خواهند شناخت.

همچنین، با ارائه‌ی برهان‌‌های دیگر بر له یا علیه ادعای دادستان، درجه‌ی احتمال تغییر خواهد یافت. برای نمونه، این برهان که هفته‌ی پیش از رویداد، متهم مقتول را تهدید به قتل کرده، احتمال قاتل بودن او را تقویت خواهد کرد و نیز  این برهان دادستان که دونفر، دقایقی چند پیش از قتل ، متهم را در چند قدمی مقتول دیده ‌اند. اما  قتل را به  دست او مشاهده نکرده‌اند، قاتل بودن متهم را تقریبا ثابت خواهد کرد. این نشان می‌دهد که در استدلال‌های احتمالاتی، تراکم دلایل می‌تواند احتمال صحت نتیجه را تا حد زیادی افزایش دهد. اما از سوی دیگر، مثلا این برهان که در هنگام وقوع قتل ، متهم در شهری دیگر بوده است، احتمال قاتل بودن او را به کلی از میان برخواهد داشت. و توجه داشته باشیم که پذیرش  صدق این برهان، نفی کننده‌‌ی برهان پیشین یعنی  گزاره‌ی “متهم در روز قتل در نزدیکی اقامتگاه مقتول دیده شده است ” خواهد بود.

در بسیاری موارد، بررسی اعتبار یا بی‌اعتباری استدلال نیازمند پژوهش است:

از این رو که  در باره‌ی درستی همه یا برخی از گزاره‌ها ممکن است داوری کافی انجام‌پذیر نباشد یا برای تصمیم‌گیری ، احتمال درستی آنها رضایت‌بخش ارزیابی نشود، بررسی کننده شاید به پژوهش در باره‌ی آنها بپردازد تا شاید احتمال به یقین و قطعیت تبدیل شود و یا به یقین و قطعیت نزدیک‌تر شود، یعنی درجه‌ی احتمال درستی آنها افزایش یابد. البته این نیز ممکن است که چنین پژوهشی نشان دهد که دلیلی نادرست است یا  احتمال صدق آن  پایین‌تراست.

در استدلال ممکن است، و در بحث و  مناظره – که بواقع استدلال های استدلال‌کننده های مخالف همدیگر است –  حتمی است  که برهان یا برهان‌هایی  بر له یا علیه گزاره‌ای ارائه شود. ( در استدلال ممکن است استدلال کننده گزاره‌هاییی را برای بی اعتبار نشان دادن آنها، مطرح کند) . هر یک از این برهان‌ها ممکن است احتمال صدق نتیجه را کاهش یا افزایش دهد. در چنین حالتی ، روشن است که داوری در باره‌ی نتیجه‌ی استدلال، تابعی خواهد بود از این گزاره‌های گوناگون و می توان گفت که جمع و تفریق احتمال صدق این گزاره‌هاست که سرانجام، درجه‌‌ی معینی ازاحتمال به صحت نتیجه‌ی استدلال می‌بخشد.

با این بخش، توضیح  پایه‌های استدلال را به پایان می‌بریم و در بخش های آینده ، روش استدلال سنجی را شرح خواهیم داد  و خواهیم کوشید نشان دهیم که چگونه می توان در شش گام ، به شکلی نظام‌مند به ارزیابی استدلال پرداخت.

برگرفته از صفحه فیس بوک طاهر صدیق