پاسخ به حکم تاریخ- رامین کامران
ظاهراً موقعی که ترامپ تصمیم به قتل قاسم سلیمانی گرفت، کسی به او هشدار نداد که این کار در حکم اعلان جنگ است و با حملۀ پرل هاربر که هنوز آمریکائیان در بارۀ ناجوانمردانه بودنش، داد سخن میدهند، تفاوتی ندارد. تکیه به قدرت زیاد این تصور را پیش میاورد که میتوان هر کار بی قاعده ای کرد و هر یاوه ای گفت و در نهایت هم با این ادعای مضحک که آمریکا تافتۀ جدابافته است و هر چیزی بر دیگران ممنوع است، بر آمریکا رواست، کار خود را توجیه نمود.
مرزهای این نگرش احمقانه به سیاست خارجی، امروز روشن شده است. جمهوری اسلامی، با حمله به دو پایگاه آمریکایی در عراق، جوابی را که منطقی بود، ولی آمریکائیان انتظارش را نداشتند، به آنها داده است. حملۀ تلافی جویانه محدود است و از اینجا به بعد، بالا رفتن تنش بستگی به واکنش آمریکا خواهد داشت که این آتش را روشن کرده و حال باید پیامدهای تصمیم احمقانۀ رئیس جمهور نادانش را اداره نماید.
اکنون چشمان نگران هر ایرانی متوجه وطن است و دلواپس آنچه که در صورت بروز جنگ تمام عیار، بر ایران خواهد رفت. مخالفت با نظام اسلامی حاکم بر کشور، کار را بیش از پیش پیچیده میکند و همگان را در برابر انتخابی سخت قرار میدهد: باید به هر صورت از وطن دفاع کرد، جانب جنگ افروزان را گرفت، یا اینکه به نقش تماشاچی اکتفا کرد؟
رژیم روی واکنش اول حساب میکند و تا آنجا که به عموم مردم ایران مربوط است، به نظر میاید که از آنها پاسخ مثبت خواهد گرفت، همانطور که در مورد جنگ عراق گرفت. تأثر صمیمانۀ مردم از کشته شدن قاسم سلیمانی، پیشقراول چنین واکنشی است، بخصوص که همه میدانند هدف از فشار هایی که بر کشور وارد میشود، از هم پاشاندن آن است.
آمریکا که خود مسموم تبلیغات پر از توهم خویش در بارۀ ایران است، منتظر است تا مردم، به خاطر مخالفت با رژیم، دست روی دست بگذارند و به زورگویی و تجاوز، راه بدهند. رسانه های فارسی زبان خارج هم که مدتهاست که چنین ایستاری را بین ایرانیان تبلیغ میکنند و کم نیستند مزدورانی که به سخنگویی از جانب مردم ایران تظاهر میکنند و همین سخنان را میپراکنند.
بیطرفی، آسانترین کار است و راه دامن از خطر به در بردن. نه فقط خطر جانی، بل خطر موضعگیری سیاسی در موقعیتی بس خطیر و در مورد واقعه ای که شکاف زخمش سالها بر چهرهُ جامعۀ ایران باقی خواهد ماند و تلخی و کینه و نفرت خواهد زایید.
روشن است که حملۀ وسیع نظامی آمریکا کشور عزیز ما را ویران خواهد نمود، ولی اینهم روشن است که چنین جنگی، در نهایت با شکست آمریکا تمام خواهد شد. در موقعیت به نهایت تلخی قرار گرفته ایم، ولی تاریخ غم کسی را نمیخورد و حکم بی شفقتش را بر همه به یکسان روان میسازد. کسی که به نظام حمله کند، با هواداران نظام طرف است، ولی کسی که به ایران حمله کند، با همۀ ایرانیان طرف است. بر جا ماندن ایران، گزینه ای نیست که جایگزینی داشته باشد.
۸ ژانویۀ ۲۰۲۰، ۱۸ دی ۱۳۹۸
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است