خودزنی نکنیم- رامین کامران
اخیراً فرصت گفتگویی پیش آمد با آقای هومن فخیمی، وکیل مبرّز ایرانی که مسئلۀ غرامتگیری ناحق از اموال مسدود شدۀ ایران را در پیشگاه افکار عمومی گسترده و همگان را متوجه به ابعاد غارت بزرگی کرده که با سکوت رسانه های بزرگ پشتیبانی می شود.
صحبت ها، در عین متمرکز بودن به این امر، از آن فراتر رفت. آقای فخیمی معتقد است که باید تمامی گروه های سیاسی که به فکر ایران و ایرانیان هستند ـ ورای اختلافات مسلکی ـ برای چاره جویی دست به دست هم بدهند و در درجۀ اول با اطلاع رسانی و سپس با تشریک مساعی محض یافتن راه حل، آنچه را که از دستشان برمیاید بکنند تا اموالی که باید صرف ساختن آینده ای بهتر برای جوانان ایرانی شود، از دستبرد مصون بماند.
من در جواب گفتم که همه گونه مساعدت از سوی ایران لیبرال با ایشان و محض تحقق این هدف اساسی انجام خواهد شد. خود ایشان در درجۀ اول توقع خبر رسانی داشتند که عملاً انجام می شود و باید تا حد امکان گسترده گردد. ولی باید از این فراتر رفت و کمیته ای از حقوقدانان قابل و وطنخواه ایرانی را که خوشبختانه تعدادشان هیچ کم نیست، گرد آورد تا مسئله را به طور جدی تعقیب کند، افکار عمومی را به طور مرتب در جریان قرار دهد و در صورت امکان چاره اندیشی کند.
صحبت های ما فقط به مسئلۀ غرامت محدود نبود و آقای فخیمی از تجربیات بسیار نامطلوبی که از واکنش گروه های ملی، چه جبهۀ ملی ایران و چه غیر از آن، با مسئلۀ غرامتگیری داشت، با من سخن گفت. اینکه گروه ها و افرادی از این قماش، چنین نظر مثبتی به یک مشت کلاهبردار سیاسی فاوند بگیر داشته باشند و حتی از حمله به رسوایانی نظیر آن خانم برنامه ساز صدای آمریکا و آن کاسب عزای زن و بچه، برنجند، به نهایت مایۀ تحیر و تأسف است. حیرت از ساده لوحی و نادانی سیاسی کسانی که مدعی سیاست هستند و اسف بر حال و روز مردمی که به امثال اینها امید یا امیدکی دارند.
مخاطب محترم من، ورای این مسائل، انگشت روی نکته ای گذاشت که شاید برای خودش که در آمریکا زندگی می کند، در دسترس یا حتی بدیهی بنماید، ولی برای من که از این داستان ها دورم، نو بود. او گفت که کوشش نهاد های طرفدار اسرائیل که پشت تمام این صحنه گردانی های اپوزیسیون قرار دارند، فقط متمرکز بر تقویت اپوزیسیون قلابی و پول رساندن به آن نیست. هدف اول ورشکسته کردن ایران است از راه طرح دعاوی حقوقی بی پایه، نظیر داستان غرامت و از این گذشته، مسخ کردن جامعۀ آمریکایی های ایرانی نسب به چیزی شبیه اپوزیسیون ضد کاسترو که در ایالات متحده سکنی گزیده است و توانسته راه هر گونه تحولی در سیاست آمریکا نسبت به کوبا را سد کند و حتی پس از برقراری رابطه بین دو کشور هم مانع رفع تحریم ها بشود. هدف تبدیل ایرانیان به دشمن وطن و هموطنان خویش است، به همان سفت و سختی کوبایی نسب های فلوریدا. واسطه های کار همین اراذلی هستند که در جورج تاون و جلسات بعدی جمع شده بودند و همینها هستند که دوره افتاده اند تا ایرانی های نقاط مختلف را بسیج کنند یا از آنها پول بگیرند و خرج این برنامۀ شوم بکنند ـ مافیای فاند بگیران که البته پهلوی را هم شامل می گردد. همصحبت من مثال هایی از پشت و رو شدن مواضع برخی که در معرض این تبلیغات قرار گرفته اند، ذکر کرد که بسیار قابل توجه بود.
خلاصه کنم. غرض از نگارش مقالۀ حاضر جلب توجه همگان بود به کارزار غرامت گیت و یادآوری لزوم پشتیبانی از آنهایی که در این راه می کوشند. در درجۀ اول، اطلاع رسانی و سپس هر کمک دیگر که می توانند به پیشرفت این کار بکنند. دوم، توجه به اینکه طرفداران اسرائیل چگونه دارند ایرانی ها را، در درجۀ اول در خود آمریکا، آلت دست پیشبرد سیاست های خود می کنند. همین الان نفرتی را که در دل مشتی ایرانی نادان نسبت به ایران کاشته اند، شاهدیم و می توان تصور کرد که بسطش می تواند چه اندازه فاجعه آمیز باشد. ساده لوحی مردم را نمی توان دستکم گرفت.
۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ۱۷ شهریور ۱۴۰۲
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
rkamrane@yahoo.com