نگاهی به قیام 18 تیر 1359ارتش (نقاب ) – ایراندخت صدیه
قیام 18 تیر 1359 با هدف نجات ایران از چنگال حکومت سیاه خمینی و آزادی و سعادت ایران انجام گرفت . قیامی که بدون تردید اگر به آن خیانت نشده بود ایران امروز ما اوضاعی دیگر داشت یاد و نام تمام دلیر مردان این قیام که شجاعانه با ایثار جان در راه نجات ایران کوشیدند جاویدان و گرامی باد .
چگونگی شکل گیری قیام :
پس از صدور بیانیه بی طرفی ارتش توسط 27 نفر از افسران ارشد نظامی از جمله فردوست ، قره باغی و مقدم که به سقوط دولت دکتر شاپور بختیار ، خیانت به خواست مردم ایران ، فاجعه روز 22 بهمن 1357 و تشکیل حکومت اسلامی منجر شد . با روشن ماهیت سفاکانه حکومت اسلامی و به واقعیت پیوستن هشدارهای دکتر بختیار بعد از مدت کوتاهی گروهی از نظامیان دلیر و ملی و نیروهای غیر نظامی طرفدار حاکمیت ملی و آزادی با ایجاد سازمانی به نام نقاب و با شعار « راه مصدق ، راه ملت است » قدم در راه مبارزه با استبداد حکومت اسلامی گذاشتند .
آنها برای طرح ريزی يک قيام مسلحانه در چند گروه سياسی و نظامی فعاليت خود را آغاز کردند ، گردآوری نيروهای پراکنده ملی را وجهه همت خود قرار دادند و در اواسط بهار ١٣۵٩ عده زيادی از ايرانيان به آنان پيوستند و سر انجام در اردیبهشت همان سال نخستین بیانیه این سازمان منتشر شد . بیانیه ای که نشان می دهد قيام کنندگان ، عناصری ملی ، مستقل ، معتقد به راه دکتر مصدق و رهبری دکتر شاپور بختيار بودند و برای ايجاد حاکميت ملی و حكومت قانون و دمكراسی تلاش می کرده اند و هدفی جز سربلندی ، آزادی و استقلال کشور و ملت ايران نداشتند .
نخستین بیانیه سازمان نقاب در اردیبهشت 1359 :
« سازمان نقاب »
سازمان نجات قيام ايران بزرگ
راه مصدق راه ملت است
ما ايرانی دينداريم نه ديندار بی وطن
هموطنان عزيز ،
ايران بزرگ ما با چند هزارسال تمدن درخشانش در شرف اضمحلال است . آوارگی ، بی خاکی و بی وطنی سی و شش ميليون مردم اين آب و خاک را تهديد می كند .
قيام ايران بزرگ ، به دست دکتر محمد مصدق بزرگترين ايرانی تاريخ ، پايه گذاری شد و با فداکاری مليون تندرو ، روحانيت مترقی و جوانان دليرگروههای مسلح تداوم يافت . سرانجام با واقع بينی شجاعانه اصيل ترين فرزندان خلف مصدق ، دکتر شاپور بختيار ، شعله های آتش مقدس قيام مصدق به اوج خود رسيد . ولی اين بار نيز مانند دو بار ديگر (سالهای ٣٢ و ۴٢ ) دشمنان ايران به سراغ جبهه آخوند و اوباش رفتند و دست آموزترين آخوند روزگار از پاريس به تهران پرواز داده شد و قيام مقدس بلكه موجوديت ايران عزيز را به مخاطره انداخت. نجات قيام ايران بزرگ ، در اين مرحله تنها وظيفه ملی هر ايرانی اصيل و وطن پرست بوده و انجام اين منظور جز ازطريق ايجاد و توسعه تشكيلات منظم ، محكم و زير زمينی ميسر نمی شد .
بنا به ضرورت زمان « سازمان نقاب » سازمان نجات قيام ايران بزرگ از زبده ترين افراد و گروه های همگام تشكيل گرديد و مبارزات بی امان و سرسختانه خود را برای نجات قيام ايران ازطريق حصول هدفهای زير آغاز نمود و تا پيروزی کامل ادامه خواهد داد :
1 – نابودی کامل و فنای قطعی حكومت آخوند و اوباش همراه با دلقکهای پاسدار و کميته بازش .
الف – با احترام خالصانه نسبت به روحانيت آگاه کليه اديان .
ب – با تكريم صادقانه از دليران ملی ارتش ، پليس و ژاندارمری .
2 – برقراری يک حكومت ملی اصيل .
الف ) قائل به مقام و منزلت والا و برابر ، برای کليه ايدئولوژی های اصیل و مردمی .
ب ) معتقد به پايه گذاری سيستم اقتصادی پيشرو خلقی در جهت تعديل ثروت .
پ ) متعهد به ايجاد نظام دموکراسی بی هرج و مرج جهت فراهم ساختن محيطی آزاد به منظور عرضه سالم ايدئولوژيهای مختلف و پيشرفت طبيعی مناسب ترين آنها برای کشور .
ت ) گذراندن يک دوره کوتاه و سپردن زمام کشور به دست اکثريت طبيعی و آگاه .
هموطن ، هر کس و با هر مرامی می خواهی باش ولی ايرانی هستی ، از شكست قيام و سقوط ايران به خود می لرزی ، تحمل درد بی وطنی را نداری و ننگ نابودی ميراث چند هزار سال تمدن را در دوران خود نمی توانی بپذيری ، آزادی و استقلال تو به دست حكومت آخوند و اوباش نابود شده ، استبداد و ارتجاع و استعمار با کثيف ترين صورت خود بازگشته است . تو متعهدی ، تو موظفی ، تو بايد برخيزی ، قيام ايرانی و آبروی ايرانيت و موجوديت ايران را نجات دهی برخيز ايران از دست می رود . « سازمان نقاب » زنان و مردان جانباز و ايران پرست اين سازمان ، اينک در اين لحظات حساس در همه جا حضور فعال دارند ، اشاره کنيد ، دست شما را می فشاريم ، با همفكران خود گروههای کوچک تشكيل دهيد، شما را می بينيم و به سراغتان می آئيم .
هر ايرانی اصيل با شرف می تواند با شما همگام باشد ، وجه اشتراک اعضای « سازمان نقاب » شرافت و ايرانيت آنهاست ، برخيزيد .
ما زنده از آنيم که آرام نگيريم
موجيم که آسودگی ما عدم ماست
سازمان نقاب
طرح قیام و نیروهای تشکیل دهنده :
قیام نقاب که بعدها با نامهایی مانند قیام پایگاه شاهرخی و کودتای نوژه خوانده شد یک طرح همه جانبه و پیشرفته برای نجات ایران بود . در این طرح نقاط حساس و هدف های مهم در تهران عبارت بودند از : مجلس شورای ملی که مرکز مخابرات کمیته ها بود؛ راه آهن تهران برای قطع تردد ، باند پایگاه مهر آباد برای جلو گیری از هر گونه پروازی، پادگان عشرت آباد که مرکز سپاه پاسداران بود، جنوب کاخ نیاوران که مرکز آموزش سپاه پاسداران بود، منظریه مرکز آموزش چریکی بوسیله سوری ها و فلسطینی ها بود و مقر خمینی در جماران که سروان جهانگیری و سروان نعمتی با قید قرعه این عملیات را برعهده گرفتند . این طرح ابتدا قرار بود از فرودگاه مهر آباد آغاز شود اما فرماندهان عملیات پس از بررسی شرایط پایگاه شاهرخی را برای این عملیات انتخاب می کنند .
فرماندهی اصلی این عملیات را تیمسار خلبان سپهبد سعید مهدیون فرمانده نیروی هوایی دولت موقت مهندس بازرگان بر عهده داشت . فرمانده عملیات نظامی در آن شب سرتیپ آیت محققی بود و سرگرد کورس آذرتاش فرماندهی عملیات تسخیر پایگاه شاهرخی در آن شب را برعهده داشت . در این طرح قرار بود پس از تسخیر پایگاه شاهرخی به وسیله سرگرد آذرتاش خلبانها و شاخه نظامی این قیام به ریاست سرتیپ آیت محققی و به بمباران اهداف مهم بپردازند و با تحت نظر گرفتن مراکز و نقاط حساس امنیتی و برقراری یک حکمت نظامی موقت اوضاع کشور را تحت کنترل در آورند . در این شرایط با کمک مردم عشایر بختیاریها کردها بلوچها و کلیه اقوام ایرانی زمینه برای بازگشت دکتر بختیار به ایران و برقراری یک حکومت موقت و در پی آن برقراری یک رفراندوم برای تعیین نوع حکومت با شرکت آزادانه مردم فراهم می شد و به این ترتیب ایران از چنگال این حکومت استبدادی رها می شد . قابل ذکر است که این قیام دارای طرحی دقیق و حساب شده بود که حتی تا امروز نیز بسیاری از ابعاد آن بازگو نشده است .
قيام ١٨ تير از جانب هيچ دولت خارجی پشتيبانی نمی شد ، هيچكدام از رهبران قيام از دولتمردان رژيم پهلوی نبودند و اهرمهای قدرت را در دست نداشتند . اين قيام از مبارزه طولانی ملت ايران در راه تحصيل آزادی و استقلال جدا نبود .ترکيب شرکت کنندگان در آن غالبا از پائين ترين درجات ارتش و از محروم ترين طبقات جامعه بودند . سوابق و مشاغل تيرباران شدگان جایی برای ترديد باقی نمی گذارد ، از حدود ١۵٠ نفر اعدام شدگان جز يک سپهبد (سپهبد سعید مهدیون ) و يک سرتيپ ( سرتیپ آیت محققی ) و ٩ سرهنگ و ٨ سرگرد ، بقيه از سروان به پائين و اکثرا درجه دار و سرباز ( ٧٠ نفر) بودند ، در بين غير نظاميان اعدام شده از هر دسته و طبقه ای از زنان خانه دار تا کارمندان دولت ، مهندسين ، دانشگاهيان ، بازاريان ، کسبه جز و رانندگان وجود داشتند .
شکست قیام :
در روز 18 تيرماه 1359 بلندگوهای رژيم خمينی شروع به جار و حنجال درباره کشف يک کودتا و دستگيری عده زيادی به اتهام شرکت در کودتا کردند . ری شهری رئيس دادگاههای انقلاب ، ابوالحسن بنی صدر رئيس جمهور و ابوشريف رئيس سپاه پاسداران در مصاحبه هايی متعدد هر يک از شاهكارهای خود و گروههای زير فرمان خود در کشف اين کودتا لاف زدند .
خمينی صراحتا فرمان قتل همه دستگير شدگان را صادر کرد و در شب دوشنبه ٢٣ تيرماه ٢۵ نفر از افسران و خلبانان در زندانهای اوين ، همدان و اهواز پيش از شروع دادگاههای نمايشی تيرباران شدند دادگاهی در ٢٨ تير ماه پشت درهای بسته آغاز شد و ساعت ١١ شب همان روز تيرباران ها ادامه يافت و در عرض چند روز ١۵٠ نفر از بهترين و برجسته ترين وطن پرستان ارتش جان باختند .
از آن به بعد هر کس سعی کرد افتخار کشف اين کودتا را به خود نسبت دهد . خمينی در روز يكشنبه ٢٢ تيرماه اظهار داشت : « خداوند تبارک و تعالی يک سگ ولگرد را مأمور توطئه نمود » . ابوالحسن بنی صدر گفت : « منشا کشف اين توطئه خود من بودم اطلاعات به شخص من رسيد و تحت نظر شخص من اين توطئه کشف شد . » ری شهری رئيس دادگاه های انقلاب گفت : « تعدادی از دانشجويان معتمد و افراد مؤمن به انقلاب از ۴ الی ۵ ماه قبل توانستند يک شبكه کوچکی را پيدا کنند که در رابطه با آن شبكه دومی کشف شد و بالاخره ما به سازمانی به نام « سازمان نقاب » برخورديم و در پيگيری با اين سازمان گروه و افرادی شناخته شدند که از دارو دسته بختيار بودند طبق اعترافاتی که اين آقايان کردند اين گروه دارای يک شبكه بسيار وسيع هستند و با بسياری از جاها رابطه برقرار کرده اند . »
نور الدین کيانوری دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده همان موقع و بعدها در اعترافات تلويزيونی خود در سال ۶٣ ادعا کرد که عوامل توده ای از طريق جاسوسی در صفوف خلبانان خبر را کشف و به مقامات جمهوری اسلامی رسانده اند . روزنامه کیهان ٢۵ شهريور ١٣۵٩ نوشت :
« سازمان مجاهدين خلق ديروز با انتشار اطلاعيه و برگزاری يک کنفرانس مطبوعاتی که مسعود رجوی و موسی خيابانی در آن سخن گفتند هرگونه رابطه با کودتای آمريكایی را تكذيب و اعلام داشتند که در کشف کودتا نقش داشتند . در جای ديگر این مصاحبه گفته شد که رئيس جمهور پس از کودتای ١٨ تير صراحتا همگامی مجاهدين را با دولت تأئيد نمود . »
نتیجه گیری :
با استناد به اظهارات مقامات حکومت اسلامی در قالب خاطرات آنها و دفاعیات صریح و شجاعانه عوامل قیام 18 تیر 1359 می توان گفت قیام کنندگان عناصری ملی ، مستقل و باورمند به راه دکتر مصدق و رهبری دکتر شاپور بختيار بودند که عمق و وسعت خطر سهمگينی را که با وجود رژيم فاجعه ساز جمهوری اسلامی ، آزادی و استقلال ايران را تهديد می كرد شناخته بودند و با شجاعت و به دور از هرگونه دخالت و دسيسه خارجی در برابر آن قد بر افراشتند . این قيام کنندگان با اعتقاد به اصالت قيام ملت ايران برای حكومت قانون و دمكراسی تلاش می کردند و هدفی جز سربلندی ، آزادی و استقلال کشور و ملت ايران نداشته اند .
این قیام با کمک سرویس های جاسوسی بیگانگان چون آمریکا ، اسرائیل و شوروی و با همکاری و خیانت عناصر نفوذی آنها با شکست مواجه شد با نگاهی به شرایط آن روز می توان به خوبی دریافت که این کشورهای بیگانه بودند که از شکست این قیام بزرگترین بهره برداری را کردند ، زیرا این قدرتها در آن زمان به هیچ عنوان نمی خواستند حکومتی که خود آن را به وجود آورده بودند سقوط کند و به جای آن حکومتی ملی درایران برقرار شود .
آنچه مسلم است این از جان گذشتگان جلوتر از بسیاری خطر وحشتناک حکومت دینی را پیش بینی کرده بودند و در صورت موفقیت جان و مال بسیاری از هموطنان ما به فنا نمی رفت و ایران عزیز از خسارات مادی و معنوی بسیاری مصون می ماند. یاد این عزیزان بعنوان پیشگامان ارتش ملی ایران در تاریخ پرافتخار ایران ثبت شده است.
دکتر شاپور بختیار در توصیف این قیام کنندگان چنین گفت : « در دومين سالگرد هجدهم تيرماه ١٣۵٩ که به عنوان نخستين حرکت ملی سازمان يافته برای براندازی فتنه اهريمنان ويرانگر و خون آشام در تاريخ ايران ثبت شده است در برابر عظمت روح ، ايمان و شهامت کم مانند جان باختگان اين قيام ، سر تعظيم فرود می آورم .
آنها افراشته قامت ، پذيرای مرگ شدند تا ايران نميرد و روزهایی تيره تر و خونين تر چون اين روزها را نبيند . درد ايران داشتند و دست از جان شسته ، بر آن شدند که دست به کاری زنند که غصه سر آيد . نام و خاطره شكوهمند اين پيشروان رهایی ايران ، چون مشعل فروزانی فرا راه جنگجويان آزادی و رهروان نجات ايران قرار دارد و خروش رعد آسای ، زنده باد ايران آنها ، در برابر جوخه های آتش رژيم ، همواره در فضای ميهن ، طنين انداز خواهد بود . »
سه شنبه – ۲۶ تیر ۱۴۰۳
2024-07-16
منابع :
1 – کتاب دکتر شاپور بختیار و نهضت مقاومت ملی ایران ، به کوشش منوچهر کارگر .
2 – مقاله قیام نقاب 18 تیر 1359 ، صدیقه دولت آبادی ، سایت ملیون .
3- روزنامه های اطلاعات 19 تیر 1359 – 28 تیر 1359 .
4 – روزنامه های کیهان 19 تیر 1359 – 28 تیر 1359 .