به مناسبت سال مرگ شاهان پهلوی- ایراندخت صدیه
روزهای 4 و 5 مرداد روز پایانی در دفتر زندگی دو شاه پهلوی است کم نیستند کسانی که آنها را ایران سازان می دانند و از ترس ظلم و بی عدالتی جمهوری اسلامی به استبداد پهلوی پناه برده اند .
روی سخن من با نسل جوان تر است شک ندارم که جمهوری اسلامی استبداد خون آشام اسلامی به هیچ عنوان پاسخگوی خواسته های برحقی چون آزادی و دوکراسی و لائیسیته نیست اما بودن بدتر (حکومت اسلامی ) نباید توجیه گر بد (حکومت پهلوی) باشد .
اگر این حکومت اسلامی امروز پا برجا است ریشه در حکومت پهلوی ها دارد نزدیک به صد و سیزده سال پیش مشروطه خواهان ایرانی برای همیشه شاه را به سمبل و نماد تبدیل کردند و دولت را مسئول اجرای امور نمودند ؛ پس همین تلاش تاریخی باطل کننده استدلال خطای آن گروه است که می گویند شاهان پهلوی با ساختن ایران به ما خدمت کردند ؛ آنها نقش خود به عنوان شاه مشروطه را زیر پا نهادند .
گروهی به دروغ به ما می گویند شاهان پهلوی چندان روی خوشی به اسلام سیاسی نشان نمی دادند حال آنکه تاریخ چیز دیگری برای ما می گوید در پشت ظاهر فریبنده کشف حجاب رضا شاه دستور تأسیس حوزه علمیه قم به آخوند حائری وجود دارد و روابط محمد رضا پهلوی با روحانیون نیز روشن تر از خورشید است ؛ از نقش آنها در کودتای 28 مرداد 1332 گرفته تا تقویت قدرت افرادی نظیر آخوند بروجردی .
تاریخ به ما ثابت کرد که تولد خمینی در عرصه سیاست ایران ثمره اقدامات حاج محمدرضا پهلوی بود از 15 خرداد 1342 تا زمانی که در 12 بهمن 1357 دوباره با ایران بازگشت . همین محمدرضا شاه بود که با کمک 3 مرجع تقلید ( شریعمتداری ، میلانی ، مرعشی نجفی ) جانش را حفظ کرد و او را به ترکیه و عراق فرستاد و در داخل نیز با پر و بال دادن ساواک به شبکه مساجد و حسنینه ها خمینی را به مردم شناساند .
محمدرضا پهلوی با کمک گرفتن از حوزه علمیه قم که پدرش رضا شاه آن را بنیان گذاشت ایران را به دست حکومتی اسلامی سپرد و زمانی که نیروهای ملی زیر سنگین ترین سرکوب قرار داشتند همین ساواک بود که به نیروهای مذهبی میدان داد و حتی حقوق ماهیانه نیز برایشان مقرر کرد .
محمدرضا شاه پهلوی در مهر 1357 در زمینه اقامت خمینی در فرانسه نقش مهمی ایفا کرد در این راستا به دو سند اشاره می کنم مأموریت تاریخی کنت الکساندر دومارانش و حکم اخراج خمینی از فرانسه به دستور ژیسکاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه .
در همین زمان در داخل نیز سفر فرح به نجف و پیام رسانی به آخوند خوئی ، اقدامات شاه در مقابله با شادروانان دکتر صدیقی و دکتر بختیار چیزی جز کمک به اجرای طرح کمر بند اسلامی و کمک به قدرتگیری خمینی نبود .
در روزهای پایانی که دکتر صدیقی در صدد بود با پذیرش نخست وزیری در برابر این خطر اقدامی انجام دهد و زمانی که حکم نخست وزیری دکتر بختیار را امضا کرد با وزارت جنگ و ریاست ستاد ارتش تیمسار جم مخالفت کرد تا در راس ستاد ارتش فردی چون قره باغی قرار بگیرد .
و همین حاج محمدرضا پهلوی بود که در آخرین شب حضور در ایران در آخرین جلسه ستاد ارتش بعد از رفتن شادروان دکتر بختیار به نظامیان گفت همه کاره امور فردوست است و شما به جای عمل به دستورات دکتر بختیار باید از دستورات فردوست اطاعت کنید . همین دستور او زمینه ساز کودتای 22 بهمن و بیانیه بی طرفی ارتش شد .
اگر بخواهم آنچه نوشتم را در یک جمله خلاصه کنم شاهان پهلوی خیانتکارانی بودند که با زیر پا گذاشتن مشروطیت و تقویت اسلام سیاسی و روحانیت ایران را به چاه نابودی کشاندند .
جمعه – ۶ اَمرداد ۱۴۰۲