تحریم، رژیم ساقط کن نیست- رامین کامران
بزرگترین موفقیت تبلیغات نومحافظه کار (آمریکایی، اسرائیلی و…) این است که توانسته عده ای ایرانی را علیه حیات مردم و کشورشان بسیج نماید و از اینها آدمکهایی بسازد که در همه جا و از جمله شبکه های اجتماعی و اینترنت راه بیافتند و هر دروغی را که تحویلشان داده میشود تبلیغ کنند. نه تنها تحریمهایی را که از اول هم هیچ مبنایی نداشت و فقط به خاطر سرپیچی رژیم فعلی از امربری آمریکا، به راه افتاده بود موجه میشمرند، در وضعیتی هم که مردم ایران در معرض مرگ از بیماری واگیردار قرار دارند، تحریم دارویی را انکار و در صورت تنگ شدن قافیه، توجیه میکنند و به اصرار میگویند که نباید فشار را از روی رژیم ایران برداشت. اگر بگویید که پس مردم چه؟ میگویند برای آیندۀ خودشان خوب است! آیندۀ بعد از مرگ لابد. کاسبی خوبیست، همه رفته اند توی کار عالم باقی.
سخن از فساد و کارنادانی حکومت حرف تازه ای نیست. همۀ اینها از روز اول بوده ولی قبل از تحریم مردم مشکلات کمتری در زندگی داشتند و با تحریم، روزگارشان دائم بدتر شده است. انکار این پسروی، دروغگویی صریح است و باید با آن مبارزه کرد. نمیشود به همین راحتی گذاشت عده ای که یا مزدورند و یا نادان، به این آسانی هر یاوه ای را تحویل مردم بدهند و فضای رسانه ای را قرق کنند و راست راست راه بروند.
ارتباط رژیم با غزه و لبنان و… با اینکه به خرج مردم ایران انجام میشود، در درجۀ اول مشکل آمریکا و متفقانش است، نه ایرانیان. منافع دیگران، تبدیل شده به معیار اصلی موضعگیری حکومتی که از روز اول به مردم ایران ظلم کرده! اولاً سیاست خارجی خرج دارد و کس دیگر هم بیاید، باید از این خرجها بکند، کمااینکه شاه هم میکرد و از جیب ملت ولی به فرمان آمریکا میکرد، به همین خاطر هم در معرض فشار بین المللی نبود. آنچه لازم است و باید عوض شود، جهت سیاست خارجی است که باید منافع ملی ایران را تعقیب کند، نه منافع آمریکا و نه رهنمودهای ایدئولوژیک را، وگرنه خرج بر جا خواهد بود. اینرا مردم از همین حالا بدانند، بد نیست. قشقرق به پا کردن که چرا پول در خارج خرج میشود، بی معنی است. فقط میتوان گفت که چرا آنجا خرج میشود، باید جای دیگر خرج کرد.
اصل مطلب این است که دارند تحریمهایی را که انگیزه اش مخالفت با سیاست خارجی جمهوری اسلامی است، هدفش از هم پاشاندن مملکت است و مردم ایران را وجه المصالحه کرده، به زور تبلیغات و به واسطگی یک مشت وطنفروش، به همین مردم میفروشند. مدعیند که اینها قرار است رژیم را بیاندازد و دروغ بزرگ همینجاست. تحریم رژیم بیانداز نیست. همانطور که به رغم جنایاتی که در عراق در پی آورد، صدام را ساقط نکرد. اینجا هم مثل عراق، هدف تضعیف بنیۀ کشور است تا بتوان به طریقی کم خرج، اشغالش کرد ـ همین و بس.
اگر قصد برانداختن رژیم بود، تنها راه درست که قبلاً در مورد اتحاد شوروی هم نتیجه داد، جنگ سرد نبود که با تمام قیافه گرفتن های آیزنهاور و دالس، هیچ کاری از پیش نبرد، تنش زدایی است که رژیم کمونیستی را از درون پوک کرد و به بن بستش کشاند. تضعیف نظامی و اقتصادی در کار نبود. آنچه تضعیف شد، ایدئولوژی و گفتار حکومتی مبتنی بر آن بود که نه فقط ملت را هر چه بیشتر از آن برگرداند، اعتقاد خود حکومتیان را نیز از اعتبار تبلیغاتشان سلب کرد. کار اصلی را خود مردم کشور کردند، چه حکومتی و چه ملتی. اگر کسی خیر ایرانیان را میخواهد، باید همین راه را برود و تنش زدایی بکند. رژیم فعلی ایران صد بار از شوروی دهۀ هشتاد پوک تر است و آنچه سر پا نگهش داشته، همین فشار خارجی است. باید اینرا برداشت و به مردم قدرت و میدان عمل داد تا کارش را یکسره کنند.
اثر مستقیم تحریم، تضعیف جامعه است و در مقابل تقویت دولت. اگر به شما میگویند اثرش عکس این است، دروغ میگویند. این قصه که مردم فقیر میشوند و انقلاب میکنند از افسانه های مارکسیستی است که حالا معاملات ملکی های آمریکای مروجش شده اند! مردم فقیر و ضعیف و گرسنه، در هیچ کجا توان انقلاب ندارند که در ایران داشته باشند. اگر حرکتی هم بکنند، در حد همین شورشهای بی سر و تهی است که هر از چندی در ایران روی میدهد و مایهُ دلخوشی نزدیک بینان میگردد و به هیچ کجا هم نمیرسد. تحریمهایی که از روز اول جامعه را هدف گرفته، درست در جهت عکس آزادی مردم حرکت میکند، هر قدر هم تبلیغات خلاف آنرا وانمود کند. راه آزادی ایران از برداشتن تحریمها میگذرد نه از تقویت آنها.
۱۵ آوریل ۲۰۲۰، ۲۷ فروردین ۱۳۹۹
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است