انکار وجود جبهه جمهوری دوم انکار وجود الترناتیو است.رستم
انکار وجود جبهه جمهوری دوم انکار وجود الترناتیو است.(bbc,voa,manoto,…)
بعداز ترور بختیار نزدیک به سه دهه است در میان اپوزیسیون از نبود یک نیروی معتمد و کارگر محرومیم و دلیل اصلی عدم موفقیت مردم هم در برابر رژیم ج.ا هم همین مورد بوده است که عامل اصلی امکان بوجود اوردن اغتشاش ذهنی را برای مردم به کمک این رسانه ها ممکن ساخته.
حدودا ده ماه است که چنین نیرویی با تاسیس جبهه جمهوری دوم تشکیل گردیده ولی مهمترین و بارزترین واصلی ترین غایب این رسانه های فارسی زبان خارجی است . چرا که او میتواند بهترین اموزگار کلاس درس گردد و تمام فضای غبار الوده ساخته ی همین رسانه ها را کنار بزند و چراغی در این خاموشی باشد.
انکار جبهه جمهوری دوم انکار واقعیت است که با مسکوت نگه داشتن ان بدست این رسانه ها تا زمانیکه مجبور به پایان دادن به اکران نمایش انکارشان نگشته اند، بهترین فرصت برای دیدن واقعیت هاست.
اول اینکه اعتباری است برای جبهه جمهوری دوم زیرا اکنون که نماینده اصلی مسابقه کسب قدرت و تاسیس حکومتی دمکراتیک که شاخص ترین نمادهایش مصدق و بختیار است تیم خود را تشکیل داده وارد عرصه مسابقه گشته.
تیمی که هیچ کدام از حریفان این مسابقه چهارجانبه اصلا از حضورش لذتی نمیبرند چون ماهیت وجودیشان بر اساس حذف آن است و اساسا برای از میدان به در بردن ان تولد یافته اند.
پس این رسانه ها هر کدام وابسته به سیاستی جز دمکراسی هستند و تغییر یا دوام رژیم استبدادی به اشکال مختلف را میخواهند.
اما دکتر شاپور بختیار نه تنها در بزگترین میدان نبرد قبلی یک تنه تسلسل حضور این نماینده اصلی را در این مسابقات تاریخی که روز و زمانش از پیش تعیین نمیشود و هیچ قاعده و قانون مسابقاتی در ان حاکم نیست، در نهایت خطر و باشجاعت و درایت نگاه داشت و بلکه تازه هم بدان یک مفهوم ارزنده دیگر هم اضافه ساخت تا دیگر هیچکدام از حریفان نتوانند انرا از میدان بیرون کنند.
دمکراسی لیبرال و لائیک شاخص ترین و بهترین نمونه اش را برای تحقق خود وارد میدان کرده و به صورت و مادی و عینی در جریان و است و در حال فعالیت اما از سوی این رسانه ها در حال انکار است چون فکر کرده اند که با انکار رسانه ای میتوانند به حذف او در میدان واقعیت بپردازند که این خودش نهایت وقاحت و تزویر و ریاست وهمچنین نمودی از اوج نادانی و بیش از آن ترسشان است. زیرا فکر میکنند میدان نبرد سیاسی را میتوانند با نبرد رسانه ای تعیین کنند و چون در رسانه از هرجا بیشتر از همه جا در مناظره با جبهه جمهوری دوم ناتوانند در عین حال ترس و نادانی باهم امیخته است ولی طرف ترس سنگین تر است و خود این امر نشان دهنده اصالت جبهه و جمهوری دوم است.
اگر این اصالت نیست پس چیست؟!!
دو نکته در این عملشان،بیشتر از پیش باز مشهود شده است و تا زمان اکران انکار برای تماشای ملموس تر ان باید فریاد زد و همه را به تماشای ان با وضوح تصویرhd و full hd که خودشان دائم با ان پز میدهند،دعوت کرد.زیرا الحق هم اکنون تا این اکران برپاست وضوح تصویرشان از hd و full hd هم بیشتر است.
این دو نکته یکی این است که خارجیان بهیچ وجه دوستدار دمکراسی در ایران نیستند و برای تغییر یا دوام نظام سیاسی یا رژیم دلخواهشان در ایران به دنبال نمایندگان دیگری به جز نماینده اصلی میدان هستند تا چنین رسانه های عریض و طویلشان را در اختیارشان قرار دهند و به زور پول و زرق و برق مزاحم شعاع دید ایرانیان برای یافتن نماینده اصلی یا همان دمکراسی گردند غافل ازاینکه جبهه جمهوری دوم پرده از حقیقتشان افکنده و فرصت لازم را برای دیدن وواقعیتهان بوجود اورده.
نکته دوم و از همه مهمتر اینست که انکار جبهه جمهوری دوم از طریق رسانه های بزرگ نشان دهنده حضور الترناتیو واقعی و دمکرات است.
باید برای روز تعیین هرچه سریعتر به جبهه جمهوری دوم بپیوندیم.
رستم- ۱۰ خرداد ۱۳۹۸
www.iranliberal.com