صدای پای فاشیسم در آمریکا- حسن بهگر
مساله برآمدن ترامپ بعنوان یک رئیس جمهور در آمریکا و خروج وی از کشور پس ازحمله ی طرفدارانش به کنگره عواقبی دارد که برای آمریکا و طبعاً اروپا اجتناب ناپذیر است. تأثیر آن بر روابط روسیه و چین و ایران را در آینده خواهیم دید.
هم اکنون نحوه ی پخش خبرهای مربوط به کنگره و ترامپ از مباحث داغ سوئد است به نحوی که رئیس تلویزیون کانل یک دولتی ناچار شده است تا به منقدانش پاسخ بگوید. حتا در بی بی سی، به ویژه بخش فارسی آن، به آسانی می توان دید که می کوشند به هر ترتیب خبرهای مربوط به ترامپ را رفع و رجوع کنند و کم اهمیت جلوه بدهند. بی بی سی در بخش فارسی کوشش کرد که پشت بزرگ کردن خبر کهنه ی سقوط هواپیمای اکراین و پخش نظرات بازماندگان آن پنهان شود. چرا؟ برای اینکه حمله به کنگره را حمله به دموکراسی و حیثیت خودشان تلقی می کنند. آری آمریکا سمبل «دنیای آزاد» شمرده می شد.
وقایع اخیر نشان داد جایی که خود را مرکز دموکراسی می نامید به شدت فاسد شده است. این وقایع فساد حاکمیت و دوپارگی جامعه آمریکا را آشکار ساخت و نشان داد که بخش بسیار بزرگی از جامعه نژاد پرست است و اصلاً به دمکراسی پایبندی ندارد. البته نمی توان کوشش رأی دهدگان آمریکا را منکر شد که در روزهای آخر متوجه خطر شدند و با شرکت بالای خود در این انتخابات نشان دادند که می خواهند دموکراسی را نجات بدهند؛ چنانکه زنان فعال سیاه پوست جورجیا فاشیسم آشکار را دیدند و فعالانه در انتخابات شرکت کردند.
اما تدارک حمله به کنگره نشان داد که فاشیسمی که سر برآورده خواستار مقابله جدی و فیزیکی با مخالفان خود است. حمله به کنگره بسیاری را در آمریکا و جهان شوکه کرد.
جو بایدن در یکی از سخنرانی های خود گفت که او «رئیس جمهور همه ی آمریکایی هاست» و نشان داد که او خواستارحفظ وحدت و یکپارچگی است ولی به نظر نمی رسد این سیاست او پیروز شود. هر مماشاتی در جهت حفظ وحدت، به ترامپ فرصت می دهد تا از چنگال عدالت بگریزد و فردا از جای دیگری سر در آورد. کوشش او در کودتا که محرز است، نمی تواند بی عاقبت بماند. شکست کودتا نمی تواند سرپوش خطا بشود.
ترامپ 75 میلیون رأی دهنده جدی پشت سر دارد که حاضرند به خاطر او پول بپردازند و حتا دست به اسلحه ببرند. شعار وحدت با ترامپی که هیچ حرف حسابی را قبول ندارد حکایت با خرس به یک جوال رفتن است. برخی از جمهوریخواهان ضمن قبول صحت آرأ، در مقابل چشمان حیرت زده ی دیگران، از تهمت های ترامپ به شمارندگان آرأ حمایت کردند و با این کار به صراحت اعتبار کنگره و دمکراسی را زیر سؤال بردند.
جمهوری خواهان در عمل نشان دادند که تبدیل به یک حزب عمدتاً سفیدپوست شده اند که با سیاست های او از جمله خواست ترامپ در پایین نگهداشتن تعداد رأی دهندگان سیاه پوست همگام هستند. یعنی یکی از دو حزب بزرگ آمریکا، یک پایش را گذاشته بیرون دمکراسی. گرچه بسیاری از یاران جمهوریخواه ترامپ از او بریده اند ولی بعید است همه رشته ی پیوند با او را بگسلند چون مسأله میلیون ها دلار پشتیبانان ترامپ در میان است و البته ارقامی که بابت کمک انتخاباتی جمع کرده است.
دموکرات ها در بین تحصیلکردگان و دانشجویان و رنگین پوست ها جایگاه بهتری دارند ولی معلوم نیست بتوانند در دراز مدت در برابر جمهوریخواهان بصورت قاطع و مصمم عمل کنند.
آمریکا روزهای تاریخی را از سر می گذراند. هرگونه احتراز از دیدن فاشیسمی که سربرآورده است به فاجعه منجر خواهد شد. ناظران سیاسی خطر سفیدهای نژادپرست در آمریکا را بزرگترین خطر تروریستی می دانند و یاد آور می شوند که آمارها نشان می دهد که فروش اسلحه در سال 2020 یک رکورد شگفت آور را شکسته است. برخی آن را حدود دو میلیون و 400 هزارقبضه اسلحه برآورد کرده اند که بنا به گواهی اف بی آی برای اولین بار اقدام به خرید اسلحه کرده اند .
رأی کنگره وضعیت را روشن خواهد کرد، ولی مشکل سیاسی با این ابعاد با رأی کنگره حل نخواهد شد و محتاج تدابیر وسیع و قاطعی است که باید دید آیا سیستم سیاسی آمریکا قادر به اتخاذ آنها خواهد بود یا نه. جواب از پیش روشن نیست.
۲۹ دی ۱۳۹۹
2021-01-18